• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5316 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۱ مهر

چه بايد كرد؟

منوچهر - محمد شميراني

... روزهاي سخت و تلخ و عجيبي را مي‌گذرانيم. از دست رفتن دختري از دختران ايران در بازداشتگاه گشت ارشاد، فتيله اعتراض و انتقاد نسبت به تندروي و برخوردهاي غيراصولي ماموران گشت ارشاد را روشن كرده است و هرچه مي‌گذرد شعله‌هايش گوشه و كنار بيشتري از كشور را در بر مي‌گيرد. انتقاد نسبت به ماهيت فعاليت گشت ارشاد و نتايج منفي آن، اجماع وسيعي را در ميان طيف‌هاي مختلف مردم از جناح‌هاي گوناگون ايجاد كرده است كه تاكنون سابقه نداشته است و هم‌اكنون به جز طيف مدافع اين برخوردهاي تند، جميع مردم موافقتي با تداوم فعاليت گشت ارشاد ار خود نشان نداده‌اند. ابراز اين انتقاد و اعتراض و مخالفت كه در ابتدا به شكلي آرام و ملايم بود رفته رفته، رنگ و بوي تندي به خود گرفت و هر روز، دامنه آن در گوشه و كنار كشور وسيع‌تر و گسترده‌تر مي‌شود. نكته جالب آن است كه اصلي‌ترين تعداد معترضان و منتقدان به اين شرايط را، گروه سني تشكيل مي‌دهد كه در دهه‌هاي پس از انقلاب به دنيا آمده و در تمام سال‌هاي رشد و آموزش‌پذيري‌شان، در اختيار سيستم تربيتي و آموزشي كشور  بوده‌اند.

مشكل كجاست؟
با نگاهي به شرايط اين روزها، مي‌توان گفت به نظر مي‌رسد بين مردم و حكومت، يك زبان مشترك برقرار نيست. هركدام، از زاويه نگاه خود به مسائل نگاه مي‌كنند، هر كدام حرف خود را مي‌زنند و راه خود را مي‌روند.

در اين جا  بايد  ديد  مقصر كيست؟
مردم كه هميشه همراه بوده‌اند و به ساز حكومت رقصيده‌اند. با وجود محدوديت‌هاي مختلف براي حضور كانديداهاي مورد نظرشان، در بيشتر انتخابات رياست‌جمهوري و مجلس و... در اين سال‌ها شركت كرده و نشان داده‌اند كه يك «شهروند خوب» هستند. ولي آيا دولتمردان، از اين همراهي مردم به نفع تحقق مطالبات آنان و ارتقاي وضعيت معيشت و رفاه آنان و به تعبيري، براي بهتر شدن دنيا و آخرت آنان استفاده نموده‌اند يا اين همراهي مردم را، دليل درست و بر حق بودن رويه حكومت‌داري خود دانسته و روز به روز، دايره حقوق شناخته‌شده مردم در اسلام و قانون اساسي را، تنگ‌تر و كوچك‌تر كرده‌اند تا جايي كه شايد بتوان گفت به روزي رسيده‌اند كه به دنبال «سوپاپ اطمينان» كنترل بحران‌هاي اجتماعي موجود مي‌گردند تا شايد كمي از بخار غليان آشفتگي‌هاي موجود بكاهند. به راستي، زمامداران و مسوولان، آيا تاكنون تلاش كرده‌اند به اعتبار اينكه مسووليت تمامي مردم ايران را بر عهده دارند با تمامي طيف‌ها و لايه‌هاي مختلف جامعه، ارتباط برقرار نمايند، مفاهمه ايجاد كنند و به يك زبان مشترك برسند يا صرفا، آنچه را كه از ديدگاه خود و طرفداران‌شان درست مي‌دانسته‌اند بر آن تاكيد ورزيده و تلاش كرده‌اند به هر قيمت و به هر شكل، هيچ بازنگري در راه و روش و سيره خود نداشته باشند؟

حرف مردم
حرف مردم اين است كه قانون، براي آسايش و راحتي و زندگي بهتر مردم وضع مي‌شود. قانون، وحي منزل (با ضمه م و فتحه ز) نيست و در صورت آسيب ديدن مردم از اجراي يك قانون، مي‌بايست نسبت به اصلاح و تغيير آن قانون اقدام شود. از اين رو، حذف گشت ارشاد و اصلاح و تغيير قانون مبارزه با بدحجابي را مطالبه كرده‌اند. حرف مردم اين است مگر قانون اساسي، مبناي عمل در كشور ما نيست؟ مگر اصل ۲۷ قانون اساسي، اعتراض را حق مردم ندانسته است؟ مگر اعتراض، امكاني براي آگاه شدن از مشكلات و مطالبات مردم توسط مسوولان نيست؟ پس چرا هر اعتراض مردم را با اغتشاش اشتباه مي‌گيرند و با برخورد تند، موجب از بين رفتن امكان طرح مسالمت‌آميز حرف و انتقاد مردم مي‌شوند؟ مروري بر اعتراض‌هاي مردمي در چند دهه گذشته، حاكي از آن است اگر اين حق قانوني مردم كه در اسلام و قانون اساسي كشور به رسميت شناخته شده است مورد توجه قرار مي‌گرفت بسياري از بحران‌هاي اجتماعي، نه شكل مي‌گرفت و نه گسترش پيدا مي‌كرد. به هر روي، اگر از تنگ‌نظري‌ها و يكسويه‌نگري‌ها خبري نباشد و زمامداران در قبال تمامي مردم - و نه بخشي از آنان -  احساس مسووليت داشته باشند و تصور نكنند طرفداران تفكر آنان، «تافته‌اي جدابافته» هستند و بخواهند هر حركت و برنامه‌اي را، صرفا براي جلب رضايت آنان دنبال كنند مي‌توان اميد داشت از شرايط دوقطبي موجود گذر كنيم و انبوه نيروهايي كه روبه‌روي مردم قرار مي‌گيرند را به نيروهايي براي ايجاد جامعه‌اي با «مردمي در كنار هم» تبديل كنيم. اين مهم، فقط با عشق به همه مردم، ارتباط با همه مردم، آموزش درست زيستن به همه مردم در يك جامعه مدني و تلاش براي زندگي بهتر همه مردم  ميسر خواهد  شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون