• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5321 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۹ مهر

واقعه تاريخي اعتصاب سراسري خبرنگاران در مطبوعات كشور

محمد بلوري

چهل و چهار سال پيش، نوزدهم مهرماه سال 1357 با نخستين اعتصاب خبرنگاران و نويسندگان مطبوعات كشور، در اعتراض به يك نوع سانسور نظامي، روزنامه‌ها از انتشار بازماندند.
اين اعتصاب چهار روزه در حالي آغاز شد كه اعتراضات گروه‌هاي مختلف مخالفان رژيم گذشته در تهران و شهرستان‌ها گسترش مي‌يافت و نظاميان براي فرو نشاندن اعتراضات به درگيري‌هايي در نقاط مختلف با تظاهركنندگان اقدام مي‌كردند.
در چنين اوضاعي، روزنامه‌ها اقدام به انعكاس تظاهرات در حال گسترش مي‌كردند و فرمانداري نظامي تهران، معتقد بود نشريات يكي از عوامل موثر در شدت بخشيدن به تظاهرات هستند و بايد از انتشار گزارش‌ها و خبرهاي مربوط به موج مخالفت‌ها در روزنامه‌ها جلوگيري كرد. 
به دستور ارتشبد اويسي، فرماندار نظامي تهران صبح روز چهارشنبه نوزدهم مهرماه (پنجاه و هفت) دو سرهنگ ارتشي وارد تحريريه روزنامه كيهان شدند و در برابر چشمان حيرت‌زده بيش از 50 روزنامه‌نگار وارد اتاق شيشه‌اي مخصوص شوراي سردبيري شدند و پشت ميز نشستند. اين دو سرهنگ وابسته به فرمانداري نظامي تهران، دستور داشتند همه خبرها و گزارش‌هاي تهيه شده را قبل از ارسال به بخش حروفچيني بازبيني كنند تا با اين شيوه سانسور نظامي، مانع چاپ خبرهاي مربوط به تظاهرات  و  راهپيمايي‌ها در  روزنامه شوند.
آن روز در بخش سردبيري روزنامه نشسته بودم و سرگرم تنظيم گزارش‌ها و انتخاب عكس‌هايي بودم كه گروه‌هاي خبرنگاران و عكاسان از صحنه‌هاي درگيري خياباني ماموران نظامي و تظاهركنندگان از نقاط مختلف تهران و شهرستان‌ها تهيه كرده بودند تا در شماره آن روز كيهان چاپ  شود.
ابتدا من ورود سرهنگ‌هاي مامور سانسور را جدي نگرفته بودم و گمان مي‌كردم براي ملاقات با مدير روزنامه آمده‌اند اما يك‌باره متوجه شدم خبرهايي را كه من و دبيران سرويس‌ها تهيه كرده‌ايم از دست مامور انتقال مطالب به حروفچيني مي‌گيرند و ضمن بازبيني اين خبرها آنچه مربوط به تظاهرات مردمي است، پاره مي‌كنند و در سطل آشغال زير ميزشان  مي‌ريزند.
من كه سرگرم تنظيم مطالب بودم ابتدا متوجه اين سانسور نظامي سرهنگ‌ها نشدم و يك‌باره احساس كردم سكوتي سراسر سالن را فرا گرفته و ماشين‌هاي تحرير از كار افتاده‌اند وقتي با تعجب سر برگرداندم سر از اوضاع غيرمنتظره‌اي درآوردم و ديدم تمامي اعضاي تحريريه دست از كار كشيده‌اند و به اعتراض سر پا ايستاده‌اند در حالي كه دو سرهنگ نظامي مشغول سانسور خبرها و گزارش‌هاي مربوط به تظاهرات و درگيري‌هاي مردمي هستند.
چند دقيقه بعد هم از روزنامه اطلاعات خبر رسيد كه يك سرهنگ از فرمانداري نظامي براي سانسور نظامي به اين روزنامه اعزام شده و خبرنگاران اطلاعات هم به نشانه اعتراض دست از كار كشيده‌اند.
ساعتي كه گذشت از روزنامه آيندگان خبر دادند كه كاركنان اين روزنامه هم به جمع اعتصاب‌كنندگان پيوسته‌اند كه سرانجام مطبوعات سراسر كشور به نشانه اعتراض به اجراي سانسور نظامي اعتصابي سراسري را آغاز كردند.
به‌طور كلي ژنرال‌هاي نظامي توسل به اين شيوه قهرآميز سانسور در مطبوعات را براي جلوگيري از انتشار خبرهاي مربوط به اعتراضات مردمي تنها راه چاره براي جلوگيري از اغتشاشات عمومي مي‌دانستند، اما مهندس شريف‌امامي، نخست‌وزير كه مخالف اين شيوه نظامي ارتشبد اويسي بود، براي رسيدن به آرامش عمومي و پايان «اغتشاشات» در شهرها، اجراي برنامه «آشتي ملي» را تنها راه براي پايان تظاهرات مردمي مي‌دانست و وقتي از حضور سرهنگ‌ها در روزنامه‌ها و آغاز اعتصاب عمومي روزنامه‌نگاران باخبر شد، شكايت به شاه برد و گفت تعطيلي روزنامه‌ها و اعتصاب روزنامه‌نگاران نه‌تنها سياست «آشتي ملي» را به هم مي‌زند، بلكه دامنه اغتشاش و تظاهرات و اعتصابات عمومي را شدت مي‌بخشد. شاه هم كه از گسترش دامنه اغتشاشات بيمناك بود به ارتشبد اويسي دستور داد سرهنگ‌هايش را از روزنامه‌ها بيرون بكشد و به مهندس شريف امامي اجازه بدهد برنامه آشتي ملي‌اش را اجرا كند. با بيرون رفتن سرهنگ‌ها از روزنامه‌ها، به نشانه پايان اعتصاب غريو شادي توام با غرور تحسين‌آميزي فضاي سالن تحريريه را فرا گرفت و خبرنگاران پيروزمندانه پشت ميزهاي‌شان نشستند و براي چاپ روزنامه، به نوشتن خبرها و گزارش‌ها ادامه دادند، اما در آن لحظات حساس كه خبرنگاران مي‌خواستند قلم‌ها را در دست بگيرند، من با هيجان خاصي روي ميزم  ايستادم و فرياد زدم: 
« همكارانم اعتصاب پايان نيافته و همچنان ادامه خواهد يافت مگر همه خواسته‌هاي‌مان عملي شود...» و با فرياد هشدارم همگي قلم‌هاي‌شان را روي ميز گذاشتند و پس از شنيدن سخنانم، اعتصاب ادامه يافت. اما شرايطي كه من براي پايان اعتصاب و انتشار روزنامه اعلام كردم چه بود؟
در اعلاميه‌اي كه منتشر ساختيم، اعلام كرديم با رفتن سرهنگ‌ها از روزنامه، سانسور دولتي همچنان بر مطبوعات برقرار است تا دولت رسما لغو سانسور ديرينه را اعلام نكند ما به اعتصاب ادامه خواهيم داد. به اين ترتيب اعتصاب كيهاني‌ها و ساير مطبوعاتي در روزنامه‌ها چهار روز ادامه يافت تا اينكه دولت پس از 3 روز گفت‌وگو با روزنامه‌نگاران طي اعلاميه‌اي ملزم شد از اين پس به ادامه سانسور در مطبوعات پايان خواهد داد و با صدور چنين اطلاعيه‌اي روزنامه‌نگاران هم پايان اعتصاب‌شان را اعلام كردند.
يادآوري كنم كه در آستانه آغاز جمهوري اسلامي دو روزنامه كيهان و اطلاعات هر يك با بيش از يك ميليون نسخه تيراژ در روز منتشر مي‌شدند كه طي چند ساعت به فروش مي‌رفت. ولي امروزه تيراژ روزانه هر يك از اين دو روزنامه به 5 هزار نسخه هم نمي‌رسد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون