• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5351 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۴ آبان

به مناسبت دومين سال درگذشت نابهنگام و تلخ داود فيرحي

طرح ناتمام

محسن آزموده

دو سال طاقت‌فرسا از درگذشت داود فيرحي (1343-1399) در 21 آبان 1399 سپري شد. اين اعتراف خيلي سخت است. شرمنده مي‌شوم. نه فقط به خاطر اينكه دكتر فيرحي استادم بود و به گردنم حق داشت و از صميم قلب دوستش داشتم و برايش احترام قائل بودم، بلكه بيشتر و مهم‌تر از آن به اين علت كه او سن و سالي نداشت و رفتن برايش بسيار زود بود، در اوج ثمردهي و پختگي بود، بسيار پر كار بود و با جديتي مثال‌زدني و كمتر ديده شده، يك طرح و برنامه مهم فكري را 
پيش مي‌برد.
 به‌رغم همه اين حقايق، دوست دارم بنويسم كه چه خوب اين روزها را نديد، به ويژه كه معمولا پياده و در كوچه و خيابان قدم مي‌زد و با مردم و در ميان آنها زندگي مي‌كرد، فروتنانه و در كسوت يك دانشگاهي خوش‌رو و محجوب.
 جوان يا نوجواني كه صرفا در پي فرونشاندن خشم خود و واكنش به شنيده نشدن صدايش است، چه مي‌دانست كه او عمر گرانمايه‌اش را صرف تحقق قانون‌سالاري كرده و مثل تك‌تك مردم، دل نگران ايران است و آبادي و آزادي آن 
را مي‌خواهد. 
ممكن است بسياري در پاسخ بگويند، اتفاقا كاش فيرحي و امثال او امروز بودند، بيشتر هم بودند و در صحنه حضوري پررنگ‌تر داشتند، معممي دانشمند، اهل اعتدال و گفت‌وگو، مورد اعتماد و احترام دانشجويان و دانشگاهيان كه با عقلانيت سخن مي‌گفت و مي‌نوشت و بيش از هر چيز دل نگران آدم‌ها بود و ديانت را هم براي يك زندگي كرامت‌مند و شريف
 مي‌خواست. 
درست نيست كه بگويم او در اين كسوت، با اين خصائل يكه و يگانه بود، انصاف آن است كه چون او بسياري هستند، اما مشكل آن است كه ايشان وسط صحنه نيستند و به آنها توجه نمي‌شود و مورد بي‌مهري و كم‌لطفي قرار مي‌گيرند. برعكس كساني نماد و سخنگو محسوب مي‌شوند و ميدان‌دار كه اهل رواداري و تساهل نيستند و با گفتار و كردار تند و تيز و حساب نشده، به خشم و عصبانيت عمومي دامن مي‌زنند. 
فيرحي اما به راستي در طرحي كه در پي تكميل آن بود و گام‌هاي بلندي در جهت آن برداشت، يگانه و تنها بود. بعيد است امروز كسي در حوزه يا دانشگاه، با آن جديت و جامعيت و روشمندي عالمانه، برنامه او يا مشابه آن را دنبال كند. اگر چنين بود، قطعا ظهور و بروز آن را به صورت كتاب و مقاله يا گفتار و درسگفتار شاهد بوديم.
 فيرحي تا آخرين لحظه‌ها در حال خواندن و نوشتن بود و در سال‌هاي پاياني عمر واقعا كوتاهش، هر دو، سه سال يك كتاب قابل‌توجه و اساسي از او منتشر مي‌شد. او ايده‌هايش را همزمان در قالب درسگفتارها و گفتارهاي متعدد و نوشته‌ها و يادداشت‌ها و گفت‌وگوهاي مطبوعاتي مطرح مي‌كرد و از حضور در مجامع و نشست‌هاي عمومي و گفت‌وگو و مباحثه با ساير صاحب‌نظران و منتقدان ايده‌هايش استقبال 
مي‌كرد.   ايده اساسي او كه خود آن را راه سوم مي‌خواند، در ميانه مذهب و سكولاريسم واقع مي‌شد. او كه خود 
بر آمده عصر اصلاحات بود، در نتيجه ناكامي روشنفكري ديني در عرصه عمل سياسي و اجتماعي، كوشيد با تاكيد بر نوانديشي ديني، از مباحث فلسفي و كلامي و الهياتي فاصله بگيرد و به فقه و سياست بپردازد.  فيرحي با دانش آكادميكي كه داشت، نه تنها با نظريه‌ها و انديشه‌هاي مدرن كه با افكار پسامدرن هم آشنايي داشت و در گام‌هاي نخست طرح پژوهشي خود، به ساخت گشايي و واسازي نظام دانش-قدرت سنتي پرداخت و در هم تنيدگي اين دو را نشان داد. اما در ادامه با توجه به اين آموزه كه بناي بسامان نظم نو، تنها بر پايه تفطن و دريافت عميق سنت امكان‌پذير است، كوشيد به بازخواني سنت فقهي بپردازد. 
فيرحي «بر» فقه نايستاد، بلكه كوشيد «در» فقاهت راهي براي تاسيس تجدد و قانون‌گذاري مدرن بيابد. بسياري اين تلاش او را ناكام ارزيابي مي‌كردند و معتقد بودند به‌رغم تلاش‌هاي بي‌وقفه‌اش، دست‌كم در عمل به نتيجه‌اي 
نخواهد رسيد.  نگارنده نيك به خاطر دارم خود در يكي از جلسات و نشست‌ها، همين موانع عمل را به ايشان متذكر شدم و گفتم بالفرض شما از دل فقه سنتي، تحزب و مردم‌سالاري و قانون‌گرايي را استخراج كرديد، اما چه ضرورتي ايجاب مي‌كند كه در عمل هم به اين خوانش شما ملتزم شد.
 با هوشياري متوجه نكته انتقادي شد و پاسخ داد: نظام آگاهي الزام خود را در عمل پديد مي‌آورد. اين پاسخ نشان‌گر آن است كه او به ميان‌بر (shortcut) و جهش تاريخي قائل نيست و مسير پر سنگلاخ تغيير را، پرنشيب و فراز و طولاني مي‌دانست. دريغ كه در روزگار ما كسي حوصله جد و جهدي چنين را ندارد و همگان در پي آن هستند كه همه‌چيز را با تغييرات ساختاري يك‌باره دگرگون سازند، از اين جهت هم شايد بتوان گفت اگر امروز فيرحي در ميان ما حضور داشت، تنها بود و بعيد كه كسي به طرح فكري‌اش توجهي كند. يادش گرامي. با اميد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون