• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5372 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱۹ آذر

ضرورت احياي فعاليت‌هاي سينمايي در گفت‌وگو با سيد جمال ساداتيان، تهيه‌كننده سينما

سانسور نباشد، هنرمندان هم تحريم نمي‌كنند

تينا جلالي

سينما اين روزها متاثر از فضاي جامعه، روزهاي بسيار ناآرام و پرتلاطمي را سپري مي‌كند. از يك‌سو مردم از هنرمندان توقع دارند صداي مطالبات و خواسته‌هاي‌شان باشند و از سوي ديگر حاكميت خواهان همسويي مواضع هنرمندان با ديدگاه‌ها و گفتمان رسمي است. در اين ميان بعضي از هنرمندان به خاطر اظهارنظرهاي معترضانه يا برداشتن حجاب از سر، بازداشت شده‌اند و عده‌اي هم احضار مي‌شوند. بعضي از هنرمندان هم معتقدند وقتي اعتراض‌شان به جايي نمي‌رسد و صداي مردم غمزده نيستند، بهتر است سكوت پيشه كنند. آنها بر اين باورند كه رويدادهاي تلخ و ناگوار اخير در كشور، باعث نوعي سردرگمي و بلاتكليفي در اوضاع عمومي سينما شده است. به همين دليل، رسما اعلام كردند كه از فعاليت در سينما كناره‌گيري مي‌كنند اما اين پرسش هم وجود دارد كه آيا از كناره‌گيري و دوري كردن مشكلي حل مي‌شود؟ آيا تحريم‌ها و تعطيلي‌ها براي اوضاع فعلي جامعه راهگشاست و مي‌تواند به بهبود اوضاع كمك كند؟ يا بودن و حضور داشتن و از حق طبيعي گفتن و دفاع كردن مثمرثمر است؟ با سيد جمال ساداتيان، تهيه‌كننده سينما درباره اين موضوع گفت‌وگو كرديم.

   ‌به عنوان كسي كه سال‌هاست در سينماي ايران فعاليت مي‌كند و از نزديك در جريان موضوعات سينما قرار دارد، وضعيت امروز سينماي ايران را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا سينما نظير چنين روزهايي را پيش‌تر تجربه كرده بود؟
از سال 78 كه وارد سينما شدم، ديدم كه سينما در طول اين سال‌ها با فراز و فرودهاي زيادي دست و پنجه نرم كرده است؛ غم‌انگيزترين روزهاي سينما زماني بود كه كشور با شيوع بيماري كرونا مواجه شده بود. از يك طرف داغ از دست دادن عزيزان را شاهد بوديم و بحران و غم گسترده‌اي كه در جامعه حاكم بود و از سوي ديگر وضعيت بحراني گيشه سينماها عرصه را بر همه تنگ كرده بود؛ اما از اواسط سال گذشته كه اوضاع قدري بهتر شد، سينما تازه داشت كمي نفس مي‌كشيد و به اصطلاح جان مي‌گرفت كه به يك‌باره جامعه با بحران و ناآرامي مواجه شد. در حال حاضر هنرمندان روزهاي عجيبي را سپري مي‌كنند. از يك طرف مردم توقع دارند آنها صداي مطالبات‌شان باشند و حرف‌شان را به گوش جامعه برسانند و از طرف ديگر حاكميت توقع همكاري و همراهي دارد.
  ‌به نظر مي‌رسد جمع بين اين دو خواسته بسيار دشوار باشد.
دشوار؟ اصلا غيرممكن است. خب، همين شد كه در حال حاضر مي‌بينيم فضاي سينماي ايران به شكل عجيب و غريبي غبارآلود شده است.
  ‌به هر حال مردم روزهاي خوبي را سپري نمي‌كنند.
اصلا حال و حوصله خوبي ندارند. از يك نگاه بايد گفت خاصيت سينما وجه سرگرمي و به وجود آوردن لحظات خوشي است كه براي اوقات مردم فراهم مي‌كند. وقتي حال مردم خوب نيست، توقع از آنها براي سينما رفتن بيهوده است. اين موضوع روي توليدات سينما هم تاثير گذاشته. طبعا همين مساله دومينووار روي روحيه مردم هم تاثير مي‌گذارد. يعني مردم وقتي به فكر سلامتي روحي خود نباشند، حال‌شان خوب نيست. در مجموع بايد گفت همه‌چيز خيلي بلاتكليف است.
  ‌با مسوولان سينمايي در اين باره جلساتي داشتيد؟
دولت باب گفت‌وگو را با سينماگران باز گذاشته اما از طرف ديگر شاهديم كه مكانيزمي براي برون‌رفت از مشكلات متعدد ندارند. يعني پذيرفته‌اند كه مشكلات در سينما وجود دارد و اشكالاتي هم از جانب خودشان هست و بايد براي رفع مشكلات گفت‌وگو كرد اما نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه هيچ برنامه‌اي براي خروج از مشكلات ندارند. خب، شما ببينيد ما با كساني كه نسبت به عملكردشان نقد داريم، نمي‎توانيم به اصلاحات و توافق برسيم. 
  ‌بيشتر توضيح مي‌دهيد؟
به عنوان مثال ما از قوه قضاييه و نيروي انتظامي شكايت داريم؛ نمي‌توانيم كه دوباره شكايت‌مان را به آنها ارجاع دهيم! به هر حال مي‌خواهم بگويم ساز‌وكاري براي خروج از مشكلات ندارند. وقتي نظرات سينماگران اعمال نشود و ساز و كار اجرايي مناسبي هم نباشد، نقطه مشتركي براي گفت‌وگو و همكاري به وجود نمي‌آيد. درنتيجه همانطوركه گفتم، غباري بر سر تمام بخش‌هاي هنر اعم از سينما، تئاتر، موسيقي و... سايه انداخته. مي‌توانم بگويم اوضاع غم‌انگيزي داشتيم كه در حال حاضر بسيار بدتر شده است. 
  ‌شما در خلال صحبت‌هاي‌تان به اين نكته اشاره كرديد كه مردم حال خوبي براي رفتن به سينما ندارند اما نگاه ديگري هم مي‌توان داشت. ممكن است براي تماشاي فيلم كمدي روحيه خوبي نداشته باشند اما اگر بزرگاني نظير بهرام بيضايي، اصغر فرهادي و... فيلمي براي اكران داشته باشند، متفكران و صاحب‌نظران براي تماشاي اين فيلم به سينما نمي‌روند؟ يعني شايد شرايط براي نمايش فيلم كمدي فراهم نباشد ولي آيا آثار مهم و واجد ارزش سينمايي هم مخاطبان خود را نخواهند داشت؟
ببينيد، ما در جامعه با انواع آدم‌ها، از سكولار گرفته تا مذهبي تندرو مواجه هستيم. من معتقدم سينما براي همه اين سلايق بايد فيلم داشته باشد. جامعه‌اي پوياست و شهروندان آن سلامت فكري دارند كه اجازه حرف زدن به همه اين نگاه‌ها داده شود و فيلم‌هايي براي همه اين طيف‌ها ساخته شود. اين موضوع به همان تنوع ژانر در سينما مربوط مي‌شود كه سينما بايد دربرگيرنده همه نوع فيلم باشد. شما در نظر بگيريد ما در جامعه با معضلات اجتماعي عديده‌اي دست و پنجه نرم مي‌كنيم. خب از بس اين معضلات ديده نشده و مطالبات و خواسته‌هاي مردم سركوب شده و آنقدر عرصه را بر جوان‌ها تنگ كرديم كه نتيجه‌اش شد اينكه امروز همه مشكلات به يك‌باره دهان باز كردند و مسائل از همه سمت به سطح جامعه سرازير شدند. معتقدم اگر ديروز در فيلم‌هاي سينمايي از مشكلات و مصائب جامعه حرف مي‌زديم، اگر مردم مي‌ديدند حرف‌شان بر پرده سينماها بيان مي‌شود و اگر سينما دربرگيرنده همه نوع سلايق فكري از سياسي و اجتماعي گرفته تا ديگر مباحث گسترده كشور مي‌بود و اگر مردم مي‌ديدند جايي هست كه حرف‌شان انتقال داده شود، امروز ديگر نياز نمي‌ديدند مشكلات‌شان را به كف خيابان بياورند. بارها به من گفته مي‌شود كه چرا در صحبت‌ها و مصاحبه‌هايت نقد مي‌كني ولي راه‌حل ارايه نمي‌دهي. بارها گفته‌ام مسوولان اجازه دهند در فيلم‌هاي اجتماعي، ما شرايط روز جامعه را نقد كنيم؛ صورت‌مساله را مطرح كنيم. وقتي ما صورت‌مساله را مطرح مي‌كنيم آن وقت در تريبون‌هاي ديگر صاحب‌نظران بيايند و مباحث را از زواياي مختلف كالبدشكافي كرده و به اين مشكلات بپردازند تا راه‌حل مشكلات به دست آيد. اين درحالي است كه هيچ‌وقت تريبون‌هاي آزاد به مشكلات مردم داده نشده است. فرض بگيريم ما فيلم «متري شيش و نيم» را ساختيم و در اين فيلم به يك پديده شوم اشاره و اين پرسش را مطرح كرديم كه چرا چنين معضلي در جامعه به وجود مي‌آيد؟ خب، از زواياي مختلفي به اين فيلم نگاه شد و مورد بررسي قرار گرفت. وقتي يك اثر فرهنگي با نقدي كه به جامعه مي‌كند جلب‌توجه مي‌كند هم مسوولان و هم مردم راحت‌تر مي‌توانند درباره آن اثر حرف بزنند و به راه‌حل برسند.
  ‌اشاره كرديد به حرف زدن و فضاي گفت‌وگويي كه بايد بين هنرمندان و مردم و مسوولان وجود داشته باشد كه در همين بستر نقد‌ها مطرح و آسيب‌شناسي معضلات اجتماعي صورت گرفته مي‌شود. اين روزها سينما با تحريم و تعليق و تعطيلي از جانب بعضي هنرمندان مواجه مي‌شود كه در واقع اعتراضي است كه به اين صورت مطرح مي‌شود. نظر شما به عنوان كارشناس و سينماگر در اين مورد چيست؟ 
بخش مهمي از اين تعطيلي‌ها و تحريم‌ها و تعليق‌ها به اين خاطر است كه وزارت ارشاد اجازه حرف زدن به هنرمندان را نمي‌دهد. خب، وقتي هنرمندان نمي‌توانند وقايع روز كشورشان را در هنرشان بيان كنند، از چه چيزي بايد حرف بزنند؟ پرسش من اين است آيا ارشاد اجازه حرف زدن درباره مباحث روز ر ا به سينماگران مي‌دهد؟ باور كنيد اگر فضا باز شود بسياري از سينماگران مي‌خواهند نكات‌شان را مطرح كنند. وقتي فيلمي مي‌سازند كه اكثر بخش‌هاي آن سانسور مي‌شود و اثر نهايي تبديل به شير بي‌يال و دم مي‌شود، آنها هم تصميم مي‌گيرند نسازند و تحريم كنند. من مهم‌ترين دليل اين تحريم‌ها را براي باز نبودن فضا مي‌بينم. وقتي بستر گفتن و مطرح كردن مشكلات فراهم شود، تحريم‌ها از بين مي‌رود.
  ‌خود شما به عنوان سينماگر نظرتان درباره بايكوت و تحريم  سينما  چيست؟
به شخصه مخالف تحريم سينما هستم اما وقتي من سينماگر از ابتداي سال دو قصه به وزارت ارشاد دادم هر دو را رد كرده، چرا بايد به توليد فيلم فكر كنم؟ وقتي نمي‌توانم شرايط موجود جامعه و مطالبات مردم را در فيلم‌هايم مطرح كنم، خب چرا بسازم؟ به نظرم وزارت ارشاد مي‌تواند با باز گذاشتن فضا تمام اين تحريم‌ها را از بين ببرد. اجازه حرف زدن به فيلمسازان بدهد، تمام اين تحريم‌هاي برنامه‌ريزي‌شده از بين مي‌رود. 
  ‌اين روزها از فضاي حاكم بر توليد فيلم‌ها خبرهايي منتشر مي‌شود كه كاملا متاثر از جامعه است. شما در اين باره چه صحبتي داريد؟
قطعا فضاي جامعه روي توليدات تاثير گذاشته و فشار افكار عمومي روي هنرمندان بسيار زياد است. مردم بسيار خواهان اين هستند كه هنرمندان سمت و سوي آنها را بگيرند و مطالبات آنها را به گوش افكار عمومي برسانند. مهم‌ترين پرسش مردم از هنرمندان اين است كه اگر قرار است در صحنه حضور داشته باشيد، چرا حرف ما را نمي‌زنيد؟ مسوولان تريبون براي حرف‌هاي‌شان دارند و اين مردم هستند كه تريبون ندارند. قبول دارم كمي شرايط ناعادلانه پيش مي‌رود اما به هر حال اين خواسته مردم است. از طرف ديگر ما احزاب فعال سياسي نداريم؛ اگر احزاب ما فعال بودند، مي‌دانستيم در جريان اعتراضات با چه كسي طرف هستيم. الان مطالبات مختلف است. با پنج نفر كه در سطح شهر صحبت مي‌كنيم، پنج خواسته مجزا و متضاد دارند؛ اينكه نشد! اتحاديه صنفي يعني رابط بين صنف و دولت كه مباحث و مشكلات صنف را به گوش دولت برساند و حرف‌شان را بزند ولي در حال حاضر آن آدم هم وجود ندارد. همين مي‌شود كه 500 كارگر به يك‌باره سر از سطح شهر در مي‌آورند و اعتراض‌شان را به خيابان‌ها مي‌آورند.
  ‌كارگردان‌ها با بحث حجاب در فيلم‌هاي‌شان چه  مي‌كنند؟
به‌شدت تضاد وجود دارد. روزهايي را سپري مي‌كنيم كه من ياد دوران جمع‌آوري ديش‌هاي ماهواره مي‌افتم. روزگاري از يك طرف ديش‌هاي ماهواره را از پشت‌بام‌ها پايين مي‌انداختند و روز بعد روي پشت بام تمام خانه‌ها دوباره ديش‌هاي ماهواره بود. در حال حاضر با چنين وضعيتي را در ارتباط با حجاب در جامعه مواجه هستيم. چون بستر قانوني وجود ندارد، اين‌همه جريمه كردند و گرفتند و بردند، دوباره رسيديم سر خانه اول. وقتي جوان امروزي نمي‌خواهد به زور كه نمي‌شود او را با حجاب كرد. جوان امروزي علنا مي‌گويد من نمي‌خواهم به بهشت بروم. خودش مي‌گويد من مي‌خواهم به جهنم بروم. رهاي‌شان كنيد بگذاريد برود جهنم. به زور كه نمي‌شود كسي را به بهشت برد. در بسياري از كشورها نظير تركيه، عراق و بسياري از كشورهاي اسلامي، مردم روسري سر نمي‌كنند اما ما با وضعيت دوگانه‌اي در جامعه مواجهيم كه همين به سينما رسوخ پيدا كرده. سينما تريبون مردم جامعه است. نمي‌توان در جامعه چيز ديگري ديد و در سينما چيز ديگر. تناقض به وجود مي‌آيد. 
  ‌بازيگرها چه نظري دارند؟ شنيده شده است كه بعضي  از  بازيگران مي‌خواهند در فيلم‌ها  بي‌حجاب نقش‌آفريني  كنند.
وقتي قراردادي امضا مي‌شود، بازيگر بايد پايبند آن قرارداد باشد. فيلمي هم كه به وزارت ارشاد ارسال مي‌شود بايد با حجاب كامل باشد اما نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه مشخص نيست يك ماه ديگر يا شش ماه ديگر يا حتي يكسال ديگر وضعيت جامعه و حجاب چگونه است و بازيگرها هم از اين نظر بلاتكليف هستند. اگر فيلمي با بازيگر با حجاب كامل بسازيم اما سال بعد حجاب برداشته شود، تكليف فيلم چه مي‌شود؟ خود بازيگران از اين منظر دچار دوگانگي شدند و براي حضور در فيلم‌ها در بلاتكليفي به سر مي‌برند. به نظر من مهم‌ترين راه‌حل اين است كه ارشاد فضا را كمي باز نگاه دارد. اين نه عقب‌نشيني كه در نهايت به نفع سينماست.


    بخش مهمي از اين تعطيلي‌ها، تحريم‌ها و تعليق‌ها به اين خاطر است كه وزارت ارشاد اجازه حرف زدن به هنرمندان را نمي‌دهد. خب، وقتي هنرمندان نمي‌توانند وقايع روز كشورشان را در هنرشان بيان كنند، از چه چيزي بايد حرف بزنند؟ پرسش من اين است كه آيا ارشاد اجازه حرف زدن درباره مباحث روز را به سينماگران مي‌دهد؟ باور كنيد اگر فضا باز شود، بسياري از سينماگران مي‌خواهند نكات‌شان  را  مطرح  كنند 
     به من گفته مي‌شود كه چرا در صحبت‌ها و مصاحبه‌هايت نقد مي‌كني ولي راه‌حل ارايه نمي‌دهي. بارها گفته‌ام مسوولان اجازه دهند در فيلم‌هاي اجتماعي، ما شرايط روز جامعه را نقد كنيم؛ صورت‌مساله را مطرح كنيم؛ وقتي ما صورت مساله را مطرح مي‌كنيم، آن وقت در تريبون‌هاي ديگر صاحب‌نظران بيايند و مباحث را از زواياي مختلف كالبدشكافي كرده و به اين مشكلات بپردازند تا راه‌حل مشكلات به دست آيد. اين درحالي است كه هيچ‌وقت تريبون‌هاي آزاد به مشكلات مردم داده نشده است

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون