• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5375 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ آذر

فرصت‌هاي كنفسيوسي چين

احمد دستمالچيان

در عصر حاضر كه باتوجه به جميع پارامترها و كدهاي موجود، نظام بين‌الملل در حال گذار است، اگر درك درستي از شرايط بين‌المللي و ژئوپليتيكي و محدوده مانورهايي كه كشورها براي منافع ملي و ژئواستراتژيك خود اتخاذ مي‌كنند، نداشته باشيم به تحليل غلط و انحرافي دچار شده و سيگنال‌هاي بعضا خطرناكي براي امنيت ملي كشور توليد و صادر مي‌شود. مگر مي‌شود عرصه سياست را كه سيال و دايم در حال تغيير است استاتيك و ثابت و راكد فرض كنيم و براساس داده‌هايي كه از قديم داشته‌ايم وقايع اتفاقيه حال را تجزيه و تحليل كنيم و براساس آن به راه‌حل‌هاي كاربردي براي كشور برسيم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي بنا به مصالح مشتركي كه بين طرفين ايراني و چيني شكل گرفت، چين به بزرگ‌ترين حامي ايران در زمان‌هاي سخت تحريم تبديل شد و تقريبا همه مايحتاج ما از آن طريق برآورده شده است. چطور مي‌شود اين واقعيت انكارناپذير را ناديده گرفته و يك اشتباه چين را، ولو بزرگ‌ كه در رابطه با ايران انجام داده اين‌قدر بلند و بزرگ كنيم كه تمام آن واقعيت‌ها ناديده‌انگاري شود.
بله! اين واقعيت محض درست است كه ما نبايد هرگز به هيچ كشوري از شرق و غرب تكيه كرده و تخم‌مرغ‌هاي خود را در سبد يك كشور قرار دهيم؛ بلكه بايد رابطه را در محدوده احترام به سيادت ملي و عدم دخالت در امور داخلي و احترام به حاكميت و تماميت ارضي با كشورها تنظيم كنيم و در اين چارچوب مراوده و بده بستان در عرصه‌هاي مختلف مورد‌نياز داشته ‌باشيم؛ اين كشورها مي‌توانند چين و روسيه يا فرانسه و آلمان يا هر جاي ديگر از كشورهاي دنيا به جز رژيم جعلي صهيونيستي باشند.
اما وقتي در طول ۴۰ و اندي سال گذشته تقريبا به ‌طور دايمي غرب با ايران ناسازگار بوده و دشمني نموده و تمام اعراف بين‌المللي را در رابطه با ايران 
زير پا گذاشته و رويكردي كاملا خصمانه داشته است، چگونه مي‌توانيم آن را با چين و روسيه مقايسه كنيم؟ حتما گرايش به شرق با همه افت و خيزها و آسيب‌هايي كه ممكن است داشته باشد براي ايران يك گزينه منطقي و عقلاني است. گزينه‌اي كه ايران به‌ ناچار، براي بقا‌ و دوام خود بايد انتخاب مي‌كرد. اگر غرب رويكرد ديگري را با ايران برگزيده ‌بود، بدون شك ايران نيز رويكرد خود را بر همان اساس با غرب تنظيم مي‌كرد. اشكال غرب در اين است كه رابطه خود را در عرصه بين‌الملل براساس كبر و نخوت ذاتي و تحميل شرايط و دخالت در امور داخلي ديگران و ناديده‌انگاري سيادت ملي با كشورها تنظيم مي‌كند. به همين دليل به تدريج ايران و غرب از يكديگر فاصله بيشتري گرفتند، چون ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي هرگز شروط ديكته شده و مداخله‌جويانه غرب را نپذيرفت و در آينده نيز چنين خواهد بود.
غرب در ساليان گذشته با حماقتي كه مرتكب شد كشور مهم و تعيين‌كننده‌اي چون ايران را از خود دور و خود را از تمام مزاياي ژئوپليتيكي و ژئواكونومي ايران محروم و اين عرصه مهم را به چين و روسيه واگذار كرد.

فرصت و تهديد چين در خليج‌‌فارس
در مورد حركت اخير چين در خليج‌فارس اگر از منظر كلي بخواهيم بررسي كنيم اين حضور مي‌تواند براي ما به عنوان ايران هم فرصت باشد و هم تهديد. 
از اين منظر كه چين در ظل افول هژمون، مي‌خواهد پا جاي پاي امريكا در خليج‌فارس گذاشته و ورودي جدي و سنگين به اين منطقه داشته باشد، اين موضوع مي‌تواند براي ما فرصت خوب و مناسبي باشد تا با درك درست و واقعي به اين حضور به منزله فرصت نگريسته و با بهره‌برداري دقيق از اين شرايط رويكردهاي خصمانه و حاد منطقه‌اي را كه در رابطه با ايران به وجود آمده است با كمك چين تبديل به رويكرد همكاري‌هاي منطقه‌اي و همپوشاني ظرفيت‌ها كنيم. اين همكاري مي‌تواند به تكامل اقتصادي صنعتي منطقه‌اي كمك شاياني كند كه تمام اطراف بازي در خليج‌فارس به قدرالسهم از آن بهره‌مند شوند. اين رويكرد مي‌گويد چين با زيربناي فكري كنفسيوسي كه دارد، هرگز دوست را تبديل به دشمن نكرده، بلكه با خصلت صلح‌خواهانه قادر است دشمنان را تبديل به دوست و واگرايي‌ها را تبديل به همگرايي كرده و يك بازي برد برد را به اجرا گذارد. ديدگاه كنفسيوسي چين هرگز يك دوست را قرباني ديگري نخواهد كرد، بلكه از هر كدام به شكل صحيح و منطقي بهره‌برداري كرده و برخلاف شيوه استكبارمنشي غرب به همپوشاني ظرفيت‌هاي استراتژيكي اهتمام مي‌ورزد.
چين اگر بخواهد در اين منطقه حضور داشته و به سرمايه‌گذاري‌هاي كلان بپردازد تا به هاب انرژي امن و امان دسترسي پيدا كند، بدون شك بايد استراتژي حضور خود را براساس كاهش اختلاف‌ها و تشنج‌ها در محيط خليج‌فارس معطوف نمايد و بر فرمول و مدل همكاري‌هاي دسته‌جمعي براي رسيدن به صلح و ثبات منطقه‌اي تمركز كند. در راس اين سياست توجه كافي و لازم به ايران به عنوان كشوري بزرگ و قدرتمند و با ثبات براي همكاري‌هاي بلندمدت و استراتژيك ضروري است. ايران يك وزنه با ثبات است و نقش تعيين‌كننده‌اي براي ايجاد صلح و ثبات منطقه‌اي بازي مي‌كند كه قطعا چين در محاسبات آتي خود نمي‌تواند از آن غافل باشد. باتوجه به پتانسيل‌هاي ذاتي ايران شامل نيروي انساني كارآمد و جوان و موقعيت ژئواكونوميك و جايگاه سوق‌الجيشي و مزيت‌هاي بزرگ سرزميني و معادن غني زيرزميني و سطحي كه دارد و دست بلندي كه در توليد محصولات فن‌آورانه و علوم پايه دارد، اين رويداد بزرگ يعني حضور چين در منطقه مي‌تواند فرصت ناب و طلايي را براي ايران و ساير كشورهاي منطقه فراهم كند.
اگر چنين رويكردي در اين منطقه حساس و مهم تابه‌حال به‌دليل رويكردهاي خصمانه غربي در منطقه عليه ايران و همراهي بعضي اذناب آنان، شكل نگرفته است، اكنون حضور چين و تقويت آن مي‌تواند به تحقق اين گام و هدف بلند كمك شاياني كند. 
اما از طرف ديگر حضور چين در عين حال مي‌تواند تهديدآفرين باشد. بدون درست‌انديشي و درك عميق مصالح و شرايط بين‌المللي و براساس رويكردهاي كوتاه‌بيني كه ممكن است در بعضي جناح‌هاي سياسي در ايران شكل بگيرد. ما با چين هم به يك چالش و ورطه بي‌حساب و كتاب افتاده و تهديدي بزرگ را براي خود رقم خواهيم زد. نكته بسيار حائزاهميت اين است كه بدانيم هيچ‌گاه چين قرار نيست دست از منافع ملي خود شسته و به خصوص حضور استراتژيك خود را در منطقه نفت‌خيز و ثروتمند خليج‌فارس با اميال اين كشور و آن كشور تنظيم كند، لذا مي‌توان با درك درست موقعيت‌ها با چين در مسير منافع ملي اين كشور همسو شده و به منافع موردنظر دست يافت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون