• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5375 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ آذر

ضرورت تدوين «برنامه مديريت بحران»

مهدي باقريان

از بزرگان ارتباطات آموخته‌ايم كه فرموده‌اند «بحران»، يكي از واقعيت‌هاي زندگي است. بحران، هميشه ممكن است اتفاق بيفتد. بحران، مي‌تواند هر كشور و هر سازماني را، در هر زماني تحت تاثير قرار دهد به شرطي كه سازمان‌ها و شركت‌ها، در نحوه تفكر خود در پيرامون مديريت بحران، به عنوان يك عامل حياتي تجديدنظر كنند.
يك رويداد و بحران بزرگ، مي‌تواند بقاي يك ملت و سازمان را تهديد كند و در چنين شرايطي، قطعا بايد راه صداقت، شفافيت و پاسخگويي را در پيش گرفت. در هر جا و هر زمان كه لازم باشد اطلاعات درست را در اختيار مردم قرار دهيم. هر چه يك بحران بزرگ‌تر باشد آمادگي و پاسخگويي هم بايد بيشتر باشد. اگر يك سازمان «برنامه مديريت بحران» داشته باشد، عواقب چنين بحران‌هايي را مي‌تواند با يك واكنش فعال، سريع و دقيق و اطلاع‌رساني درست و شفاف به حداقل برساند.
متخصصان ارتباطات و روابط‌ عمومي، در شرايط بحراني علاوه بر آمادگي و داشتن برنامه، بايد مجموعه كاملي از خدمات را در زمينه تاب‌آوري استراتژيك و مديريت بحران ارايه دهند. همچنين بايد پيش از وقوع بحران، برنامه‌هايي را براي سازمان‌هاي خود تهيه ‌كنند تا افراد، سيستم‌ها، ساختارها و رهبران براي مقابله با بحران‌ها آماده باشند.
رويكرد متخصصان ارتباطات و روابط‌ عمومي در اين زمينه، معمولا با شناسايي و آماده‌سازي ريسك‌هاي استراتژيك آغاز مي‌شود و با ارايه مجموعه كامل و گسترده‌اي از خدمات و پيشنهادها شامل (خدمات آمادگي در برابر بحران، پژوهش، تدوين برنامه، ارزيابي، مشاوره، آموزش، شبيه‌سازي و تمرين)، (برقراري ارتباطات، اطلاع‌يابي و اطلاع‌رساني درست و پاسخگويي شفاف پيرامون بحران در زمان مناسب)، (بررسي وضعيت و بازيابي پس از بحران) و (تاب‌آوري سازماني و تداوم فعاليت‌هاي جاري) ادامه مي‌يابد.
ولي شركت‌ها و سازمان‌هاي «بسته» - با توجه به طبيعت ذاتي‌شان - معمولا تمايل دارند، تصور كنند كه از هر خطري مصون هستند و به همين دليل، با وجود خطرهاي آشكار مرتبط با بحران، يعني آسيب به خوشنامي كشور و سازمان و فرد و حتي اعتراض و انقراض، برنامه و راهبرد مشخصي ندارند. تعداد كمي از آنها هم فكر مي‌كنند اصلا به چنين راهبردي نياز ندارند و به همين دليل به پروپاگاندا و آپارتايد رسانه‌اي روي آورده و فكر مي‌كنند با دروغگويي، تحريف، توجيه و تقطيع مي‌توانند افكار عمومي را كنترل و اقناع كنند (اصولا افكار عمومي و آزادي بيان و رسانه‌ها در «سازمان‌هاي بسته» محلي از اعراب ندارد.) 
با توجه به اينكه در اين‌گونه سيستم‌ها، قانون، مرجعيت خود را از دست مي‌دهد، اقناع افكارعمومي به هيچ طريقي امكان‌پذير نيست و در نتيجه استراتژي پروپاگاندا دستاويز قرار مي‌گيرد و نتيجه، آن مي‌شود كه در سال‌هاي اخير شاهد آن در كشورها و سازمان‌هاي مختلف از جمله كشور عزيزمان ايران بوده‌ايم.
هيچ سياست مديريت بحراني، هرگز نمي‌تواند احتمال وقوع خطر را به‌طور كامل از بين ببرد. ولي گنجاندن پروتكل جلوگيري و پيشگيري از بحران در استراتژي مديريت بحران يك سازمان و شركت از اولويت بسيار بالايي برخوردار است. 
و آخر اينكه طراحي و تهيه يك جعبه ابزار مديريت بحران براي حمايت از مديران، رهبران و متخصصان در واكنش به بحران و حفظ اعتبار و خوشنامي يك سازمان و كنترل بحران به روش علمي و حرفه‌اي و همچنين اقناع مردم از طريق پاسخگويي شفاف، قطعا از اهميت تعيين‌كننده‌اي برخوردار است كه بايد به‌طور جدي مورد توجه قرار گيرد.
رييس انجمن متخصصان روابط عمومي 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون