• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5385 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۴ دي

حال بد گردشگري ايران

منوچهر - محمد شميراني

بسيار سفر بايد، تا پخته شود خامي/ صوفي نشود صافي، تا در نكشد جامي (سعدي) 
از روزي كه بشر، پاي بر اين كره خاكي نهاد تا به امروز و تا هميشه «سفر كردن» و به روايت اين روزها «گردشگري» بخش جدايي‌ناپذيري از زندگي انسان‌ها به شمار مي‌رود.  چه انسان‌هاي اوليه‌اي كه پاي، از غار تنهايي خويش بيرون مي‌گذاشتند و براي شكار و سير كردن شكم و كشف موجودات ديگر، پاي پياده، قدم به سرزمين‌هاي ديگر مي‌گذاشتند و چه انسان‌هايي كه امروزه، به شوق ديدن و شناختن انسان‌ها و فرهنگ و جوامع و سرزمين‌هاي ديگر، پاشنه را ور مي‌كشند و پاي در راه مي‌نهند تا با انسان‌ها و تمدن‌هاي ديگر آشنا شوند جملگي شوق سفر دارند و كشف ناشناخته‌ها و ناديده‌ها.  شوق آشنايي با جوامع ديگر و ذوق نزديك شدن به انسان‌هايي با زبان و فرهنگ ديگر.
شناختن با سفر
لذت اين كشف و شناختن و نزديك شدن و دريافتن تمدن‌ها و فرهنگ‌هاي ديگر، آنچنان با وجود انسان امروزه عجين شده است كه به جرات مي‌توان گفت سفر كردن و گردشگري - چه داخلي و چه خارجي - جزو برنامه‌ها و آمال و آرزوهاي بسياري از ساكنان هر كشوري به شمار مي‌رود؛ چه ايراني باشي و چه عرب.  چه از چين باشي و ماچين. چه از امريكا و اروپا و چه از شرق و غرب و شمال و جنوب كره زمين، ساكن هر جاي اين كره خاكي كه باشي وسوسه سفر و تلاش و كار كردن براي راهي سفر شدن، دغدغه دايمي و هميشگي خيلي از انسان‌هاست.  دغدغه‌اي كه به نوعي، حلقه وصل‌كننده بين انسان‌هاست.  يا بهتر است بگوئيم يك « خط ربط » جهاني است بين كساني كه ميل به شناختن و آشنا شدن با انسان‌ها و جوامع ديگر، در وجودشان موج مي‌زند. 
اهميت گردشگري
با بزرگ شدن شهرها و صنعتي شدن بسياري از كشورها و اجبار روزافزون انسان‌ها براي كار كردن و مجال كمتر براي استراحت، چندين دهه است روان شناسان و كارشناسان اجتماعي به اين نتيجه رسيده‌اند كه سفر كردن، براي انسان در تمامي شرايط و تمامي سنين، لازم و ضروري است و هر حكومتي، مي‌بايست براي بهبود و افزايش بهداشت رواني شهروندان خويش، راهكارها و تمهيدات مناسبي را اتخاذ نمايد تا شهروندان بتوانند با انجام سفرهاي مناسب داخلي و خارجي، تجديد قوا نموده و با روحيه‌اي بهتر و مناسب‌تر، به سر كار خويش باز گردند.  اين كارشناسان، سفر كردن و گردشگري را، يك « آنتراكت روحي » مي‌دانند كه پس از مدتي فعاليت شديد و زندگي در شهرهاي بزرگ و شلوغ، مي‌تواند آستانه تحمل روحي افراد را افزايش دهد و آنها را براي فعاليت با روحيه‌اي بهتر آماده نمايد.  از اين رو، در بسياري از كشورها سفر كردن و گردشگري، جزو لاينفك زندگي مردم - از پير و جوان - به شمار مي‌رود. برنامه‌ريزي و اجراي سفرهاي گروهي براي دانش‌آموزان و دانشجويان در اين كشورها، با هدف آشنايي با طبيعت و نقاط ديدني كشور خود و كشورهاي ديگر، به خوبي تمايل آنان را براي تداوم گردشگري در سنين بالاتر تقويت مي‌نمايد.  در برخي از كشورها، توجه به گردشگري و تاثير آن در زندگي فردي و اجتماعي شهروندان، به اندازه‌اي زياد شده است كه در كشورهايي مانند ژاپن، اشخاص مجبور هستند از مرخصي خود، حتما استفاده نمايند و حتي، برخي شركت‌ها و سازمان‌ها، كاركنان خود را با تهيه بليت هواپيما و هتل مجبور مي‌سازند حتما در زمان مرخصي خود به سفر بروند. 
گردشگري ايران
از آن جا كه سفرنامه‌نويسي، يكي از سبك‌هاي ادبي است كه در آن، شخصي كه به سرزمين‌هاي ديگر سفر كرده است ديده‌ها و شنيده‌ها و تجربيات و رخدادها و احساساتش از سفر به آن سرزمين را مي‌نويسد در نگاهي به ايرانيان گردشگر زمان‌هاي دور، شايد بتوان «سفرنامه» ناصر خسرو قبادياني، شاعر و نويسنده قرن پنجم هجري شمسي، كه حاصل سفر هفت ساله او به مرو و نيشابور و تركيه و لبنان و بيت المقدس و مصر و مكه و عراق و. ..بوده است را جزو اولين سفرنامه‌هاي ايرانيان به خارج از كشور دانست.  بخش عمده‌اي از گردشگران خارجي نيز كه به ايران سفر كرده و در سفرنامه‌هاي خود، به شرايط اجتماعي و اقتصادي و روحيات مردم ايران پرداخته‌اند بيشتر، مربوط به زمان صفويه است و از همان دوره به بعد، تعدادي از ايرانيان نيز كه به عنوان ديپلمات و بازرگان به كشورهاي ديگر سفر مي‌كردند با انتشار سفرنامه‌هايشان، زمينه را براي آگاه شدن مردم از تعييرات فكري و علمي و صنعتي پيش آمده در جهان و گرايش آنان به تغيير شرايط كشور از طريق انقلاب مشروطيت، فراهم نمودند. 
زمين خوردن گردشگري
گردشگري ايران، كه تا اواخر دهه پنجاه شمسي، همپا و شايد سريع‌تر از كشورهاي ديگر حركت مي‌كرد و علاوه بر پذيرش گردشگران خارجي فراوان، ايرانيان بسياري نيز به راحتي و بدون ويزا، راهي كشورهاي مختلف جهان مي‌شدند در چند دهه اخير، به دليل نداشتن استراتژي مشخص و تاكتيك‌هاي مناسب، قافيه گردشگري و درآمد ناشي از آن را، به بسياري از كشورها - و حتي كشورهاي كوچك‌تر از خود - باخته است. 
در حالي كه از كرانه‌هاي ارس تا سواحل هميشه خليج فارس ايران، سرشار از نقاط ديدني طبيعي و تاريخي و بناهاي قديمي و مذهبي است و به استناد آمار موجود، ايران از لحاظ بناها و آثار تاريخي جزو ۹ كشور اول دنيا و از حيث جاذبه‌هاي اكوتوريستي، در ميان ۱۰ كشور برتر دنيا قرار دارد متاسفانه، به دليل عدم توجه به نقش گردشگري در اشتغالزايي، ارزآوري و رونق اقتصادي كشور، و با تنگ نظري‌ها و محدوديت‌هاي سليقه‌اي برخي افراد و جناح‌ها، تعداد گردشگران ورودي به ايران، فاصله بسيار زيادي حتي با كشورهاي مسلمان دارد.  همين امر موجب شده است سهم ايران از گردشگري، به اندازه‌اي ناچيز باشد كه حتي قابل گفتن هم نيست.  كشور ايران با اين حجم از ظرفيت و جاذبه‌هاي گوناگون و آب و هواي مطلوب، بر اساس آخرين آمارها، تا قبل از شيوع كرونا، بالاترين رقم درآمد سالانه‌اش از محل گردشگري جهان، مبلغ ۱۲ ميليارد دلار بوده است كه اين رقم، معادل كمتر از يك دهم درصد (دقيقا ۰/۸ درصد) درآمد كل گردشگري جهان مي‌باشد.   قابل ذكر است اصلي‌ترين درصد همين مبلغ نيز، متعلق به گردشگراني از كشورهاي مذهبي اطراف ايران است و درصدي هم، از آن گردشگران « ميراث محور » مي‌باشد كه به اصطلاح، گردشگران سالمندي هستند كه فقط براي ديدن آثار تاريخي و فرهنگي كشور مي‌آيند و به تعبيري، اهل گشتن و خرج كردن و راه انداختن چرخ صنف‌ها و حرفه‌هاي وابسته به گردشگري به شمار نمي‌روند.  با توجه به موارد اشاره شده بالا و نگاهي به كم عملي يا بي‌عملي مديران وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي و بحراني‌تر شدن شرايط گردشگري پس از شيوع كرونا و بحران‌هاي اجتماعي اخير، مي‌توان گفت صنعت گردشگري ايران، با عدم تلاش براي آماده‌سازي زيرساخت‌هاي مناسب، خالي بودن هتل‌ها و مراكز اقامتي تا نزديك به ۹۰ درصد و بيكاري حرفه‌هاي وابسته، به‌شدت زمين خورده است ! از درد به خود مي‌پيچد و براي زنده ماندن و سر پا شدن و حضور جدي در عرصه گردشگري جهان و كسب درآمد بيشتر از اين راه براي كشور، نياز به يك تحول جدي دارد.  وگرنه، صاحبان حرفه‌هاي مرتبط با گردشگري مي‌بايست كركره فعاليت خويش را پايين بكشند و به فكر شغل ديگري باشند.  مديران و متوليان گردشگري نيز، گويا دست بر روي دست گذاشته و بناي آن را ندارند با جدي گرفتن مشكلات صنعت گردشگري، تلاشي براي راه انداختن چرخ‌هاي زنگ زده آن داشته باشند.  نمونه‌اي از جدي نشمردن مشكلات گردشگري و تلاش براي حل آن، همين چند روز پيش بود كه انجمن روابط عمومي ايران و كميته گردشگري اتاق بازرگاني، با هدف تقويت نگاه ارتباطي به گردشگري كشور، نشستي را برگزار كردند.  با وجود دعوت از مسوولان گردشگري كشور، جاي آنان در اين نشست و طرح حرف‌ها و نظرهايشان، به‌شدت خالي بود.  با اين وصف، شايد بهتر باشد بگوئيم: هيس! مسوولان گردشگري خوابيده‌اند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون