اعتماد| حكايت، حكايتي تكراري است. تكراري و دنبالهدار؛ اما «تراژيك». ايرانيها هم تراژدي را دوست دارند، كافي است نگاهي به تاريخ ادبيات ايران بيندازيد تا اين مساله را از آثار حماسي گرفته تا عاشقانه مشاهده كنيد. حالا شده است حكايت برگزاري كنسرتهاي موسيقي كه هر روز ابعاد گستردهتري ميگيرد و هر چقدر هنرمندان اين عرصه در تلاش هستند تا نشان دهند كه فعاليتهايشان در چارچوب قانون است، دردي از ماجرا دوا نميكند. حالا شنبه، در دومين نشست از سلسله نشستهاي «بيداد» كه به بررسي مسائل مربوط به موسيقي ميپردازد، اين مساله با حضور «پيروز ارجمند»، مدير سابق دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، «حميدرضا نوربخش» مديرعامل خانه موسيقي، «حسامالدين سراج» خواننده و «فردين خلعتبري»، آهنگساز مطرح شد. قرار بود در اين نشست، نادر مشايخي و همچنين مجيد درخشاني نيز در جلسه سخنراني كنند كه مجوز سخنراني آنان در آخرين لحظات صادر نشد.
«حسامالدين سراج»- خواننده موسيقي ايراني- در اين نشست به اين مساله اشاره كرد: «وقتي كنسرتي تعطيل ميشود، هم اعضاي گروه و هم مخاطبان به صورت توامان آسيب ميبينند كه نوع ديگر اين آسيب، دامنگير بنده و گروه «بيدل» در كنسرت كرمانشاه شد كه در عين توهين به اعضاي گروه، بعضيها به مخاطب نيز توهين كردند.»
او به مساله فقه در موسيقي ايران اشاره كرد و آن را يكي از مهمترين مسائلي دانست كه بايد به آن پرداخته شود: «اين موضوع بسيار جدي است كه بايد به آن توجه كرد. مبناي فقهي موسيقي دال بر حليت است و بعد اگر ملازم با مناهي شد، آن وقت حرام ميشود؛ پس اصل موسيقي نبايد زير سوال باشد؛ اما متاسفانه همه اينها به خاطر اختلاف نظرهاي مجازي كه در اين حوزه وجود دارد، باعث بروز مشكلات زيادي ميشود. در مورد مساله فقه و موسيقي اجماعي وجود ندارد. پس وقتي اجماعي در كار نيست، نميتوانيم بگوييم كه قطعا موسيقي حرام است.»
اين خواننده موسيقي سنتي همچنين به اين مساله اشاره كرد كه بعد از حل مسائل فقهي، بايد درباره مسائل حقوقي فكر كنيم: «اگر هيچ كنسرتي هم لغو نشود باز مشكل موسيقي كشور ما پابرجاست و آن هم به اين دليل است كه استراتژي مشخصي براي آينده موسيقي ايراني نداريم. آينده موسيقي ما در خطر است و اگر اين استراتژي غلط را ادامه دهيم، انزواي موسيقي ايراني قطعي است؛ موضوعي كه بايد بيشتر و جديتر به آن فكر كنيم.»
او از كساني كه در مساله لغو كنسرتها دخيل هستند ولي ديده نميشوند، به عنوان «افراد بلوري» ياد كرد؛ تعبيري كه «پيروز ارجمند» - مديركل سابق دفتر موسيقي- در اين زمينه پاسخ داد: «ما هم اين افراد بلوري را رصد كردهايم. در شهرستانها وقتي يك سرمايهگذار كه بعضا در بيرون از هنر هم تجارتش را راه انداخته و مثلا برج ساز است، ميخواهد كنسرتي بيكيفيت برگزار كند كه مجوز نميگيرد از آن به بعد مانع اين ميشود كه ديگر شركتهاي سرمايهگذار هم كنسرتش را برگزار كنند. اينها مافيايي هستند كه بايد با آنها مقابله كرد.»
اما «فردين خلعتبري» - آهنگساز- هم در نشست «بيداد» با بيان اينكه فقه شيعه يكي از بهروزترين و وسيعترين فقههاي ديني است، گفت: «آقاي علمالهدي در جايي گفتند كه با موسيقي مخالف نيستند. حال ما بايد از اين نكته مثبت استفاده كرده و با ايشان وارد گفتوگو شويم. بايد از ايشان سوال كرد، شما موسيقي را چه ميدانيد و بايد پرسيد موسيقي سالم از منظر شما چيست؟ در اين زمينه ما بايد متر به متر پيش برويم. اگر در 30 سال گذشته آهسته آهسته حركت ميكرديم اين مساله حل ميشد. بايد از تندروي در اين مساله جلوگيري و قدم قدم حركت كرد. مطمئن باشيد اگر ما تندروي كنيم، يك جايي جلوي بحثها گرفته ميشود. به نظر من بايد متر به متر جلو رفت و با فقها و عالمان دين صحبت كرد. به نظر من ديگر اين ظرفيت بعد از ۳۰ سال وجود دارد كه در يك جاي عمومي بنشينيم و با فقها گفتوگو كنيم. ما بايد جوري حركت كنيم كه مردم سردرگم نشوند. من حتي معتقدم مباحثي كه ميتواند در رابطه با فقه و موسيقي مطرح شود، با بزرگان حوزه علميه قم پشت درهاي بسته انجام پذيرد تا بتوانيم بر اساس يك گفتوگوي دوطرفه فضا را به سمت آرامش هدايت كنيم. حال من اين نكته را ميگويم كه اتفاقا ما بايد بيشترين طلب را از وزارت ارشاد داشته باشيم. كسي كه مجوز دارد و به يكباره كنسرت خود را لغو شده ميبيند، بايد از وزارت ارشاد حق خود را مطالبه كند.»
او همچنين به اين مساله اشاره كرد كه: «يادم ميآيد در دوران بعد از انقلاب ظرفيتي در نظام ايجاد شده بود كه حتي رييس قوه قضاييه وقت با رييس حزب توده در تلويزيون مباحثه ميكرد، ما امروز هم اين ظرفيت را داريم. من از مسوولان موسيقي خواهش ميكنم طوري حركت كنند كه مردم دلسرد نشوند. تاريخ به ما اثبات كرده كه اگر موسيقي نباشد و اگر كنسرت نباشد باز هم اهالي موسيقي به كارشان ادامه ميدهند. مسوولان موسيقي كشور بايد با فقها و مراجعي مثل حوزه علميه قم صحبت كنند و به يك جمعبندي مشترك برسند. اگر در دولت قبل اين اتفاقات ميافتاد همه ما به دولت ميتاختيم و اعتراض ميكرديم. به نظر من امروز بايد موسيقيدانها از مسوولان دفتر موسيقي، معاونت هنري و حتي شخص وزير شكايت كنند.»
به هر روي اما در اين نشست، تاكيد اصلي سخنرانان اين بود كه بايد گفتوگويي ميان عالمان ديني و هنرمندان پيرامون مسائل مربوط به حوزه فقهي موسيقي انجام گيرد. در ادامه نشست، «پيروز ارجمند»- مديركل مستعفي دفتر موسيقي وزارت ارشاد- با اشاره به موضوع لغو كنسرتها چنين توضيح داد: «اصولا واژه لغو بدين گونه است كه هر جا مجوزي براي يك كنسرت صادر شود اما اين مجوز منجر به اجرا نشود آن كنسرت از نظر ما لغو شده است. البته برخي كنسرتها هستند كه دچار مشكلاتي ميشوند كه نميتوان واژه لغو را براي آنها به كار برد كه در اين صورت اين استعلامات موجود است كه ميتواند درباره آن كنسرت قضاوتها را تعيين كند.»
او البته ميگويد كه از دو هزار برنامه موسيقايي اجرا شده، فقط ۲۱ كنسرت تا به امروز لغو شده است: «وقتي در مورد لغو اين كنسرتها صحبت ميكنيم، دلايل متعددي وجود دارد كه ميتوانيم به آنها اشاره كنيم. يكي از اين دلايل در وهله اول اختلافاتي است كه بين برگزاركنندگان كنسرت به وجود ميآيد كه همين اختلافات منجر به لغو آنها ميشود. اين در حالي است كه ما در اين فضا بعضا مشاهده كردهايم كه عدم هماهنگي مديران برنامههاي خوانندههاي مختلف در برنامهريزيهايي كه انجام ميدهند، موجب بروز اتفاقاتي ميشود كه نتيجه آن لغو كنسرت است.»
به گفته ارجمند، متاسفانه ماجراي ورود برخي افراد كه هيچ پيشينهاي از صنعت موسيقي ندارند، باعث بروز مشكلات فراواني در عرصه برگزاري كنسرتها شده است: «متاسفانه برخي از سرمايهگذاران كنسرتها هماكنون به گونهاي فعاليت ميكنند كه حضورشان بهشدت صنعت موسيقي را تهديد ميكند. اين موضوع
نه تنها در كليت ماجراي موسيقي قرار دارد بلكه باعث اين ميشود كه خيلي از اين سرمايهگذاران در شهرستانها مدير دفتر موسيقي را نيز تهديد كنند. البته تعداد اين افراد هم كم نيستند و من بارها و بارها شاهد بودم كه خيلي از اين سرمايهگذاران در شهرستانها با فشار و تهديد، مشكلاتي را به وجود ميآورند كه واقعا بايد براي مرتفع شدن اين مشكلات، چاره جدياي انديشه كنيم. كما اينكه وقتي به شكل كاملا بيحساب و كتاب به ۲۹۰ شركت مختلف مجوز ميدهند، بايد انتظار خيلي از اتفاقات را داشت. حتي خيلي از همين سرمايهگذاران و تهيهكنندگان را ميشناسم كه تفاوت بين دفتر موسيقي و خانه موسيقي را نميدانند.»
ارجمند در ادامه صحبتهاي خود با بيان اينكه سال گذشته از سوي نيروي انتظامي، لغو كنسرت اتفاق نيفتاد، گفت: «مواردي را داشتيم كه نيروي انتظامي نظر منفياي در رابطه با برگزاري يك كنسرت داشته است، اما تا به امروز هيچگونه لغوي از سوي نيروي انتظامي در رابطه با كنسرتها انجام نگرفته است.»
«كامبيز نوروزي»- حقوقدان- نيز در اين نشست با بيان اينكه فقدان نظام حقوقي در صنف موسيقي، بخش بزرگي از مشكلات اين عرصه را رقم ميزند، توضيح داد: «فضايي كه هماكنون در حوزه موسيقي وجود دارد، هنوز شكل درستي ندارد و يك فضاي شناور است و بهطور حتم وقتي كه اين وضعيت در يك آنومي حقوقي قرار بگيرد، ناخودآگاه همهچيز منجر به ايجاد مشكلاتي ميشود. يكي از نقاط مهمي كه ميتوان در رابطه با ماجراي لغو كنسرتها به آن نگاهي داشت، اين است كه عموما در مجامع رسمي، نوع نگاهي كه به موسيقي ميشود، بسيار متفاوتتر از مقولات هنري ديگر از جمله سينماست. در سينما بحثهاي شرعي تقريبا حل شده، اما ما ميبينيم كه مسائل شرعي يكي از مسائل مهم حقوقي حوزه موسيقي است.»
او همچنين به موضوع رابطه فقه و موسيقي اشاره كرد و گفت: «آنچه از موسيقي در فقه حرام است، غناست كه معناهاي بسيار محدودي دارد. در اين زمينه از دقيقترين فتواهايي كه پيرامون موسيقي وجود دارد، ميتوانيم به فتاواي مقام معظم رهبري پيرامون موسيقي اشاره كنيم كه حداقل از ساختار فتوايي در فقه شيعه منحصر به فرد است و ما ميبينيم كه اين توجه فتوايي توسط يك مرجع بزرگ اينچنين ميتواند منحصر به فرد باشد. البته ساير حضرات آيات عظام و مراجع تقليد نيز به ماجراي موسيقي ورود پيدا كردهاند اما نه با اين جزييات. در نظر مقام معظم رهبري حكم اوليه موسيقي، حليت است؛ يعني موسيقي ذاتا حلال است و اگر چيزهايي بر آن عارض شود، آن موقع حرام خواهد شد. ايشان در اين زمينه عُرف را ملاك تشخيص قرار ميدادند و اين نكته بسيار مهمي است كه ميتوانيم به آن توجه كنيم.»
وي در اين نشست با قرائت برخي از فتاواي مقام معظم رهبري در زمينه موسيقي، تصريح كرد: «تصور ميكنم اين فتاوايي كه براي شما ميخوانم كمي برايتان تازگي داشته باشد، بنابراين فرصتي را بايد ايجاد كرد كه صنف و سازمان صنفي بتواند در اين زمينه فعالتر عمل كند و دوم اينكه وزارت ارشاد به دليل اينكه هنر موسيقي يك هنر بسيار عمومي است، اين بحثها را به عرصه گفتمان عمومي بكشاند.»
همچنين «حميدرضا نوربخش»
مديرعامل خانه موسيقي نيز بيان كرد: «خانه موسيقي از همان ابتدايي كه ماجراي لغو كنسرتها به وجود آمده چه در قالب بيانيه يا هر چيز ديگر مراتب اعتراض خود را اعلام كرد اما من همواره اعتقاد داشته و دارم كه ما براي چارهجويي بايد دنبال تعامل باشيم. پيگيري اين نيست كه دايما در رسانهها اطلاعرساني كنيم كه ما هماكنون مشغول چه كاري هستيم و هياهو ايجاد كنيم. به نظر من چاره راه در اين است كه تا ميتوانيم با تعامل كارها را به جلو هدايت كنيم. خوشبختانه يا متاسفانه ديوار ما از همه كوتاهتر است، به همين خاطر هر كسي در هر زمينهاي مشكلي دارد، به ما سركوفت ميزند. گويا ما در همه مسائل ميتوانيم دخيل باشيم. حتي يادم ميآيد كه دوستي به شوخي ميگفت كه خانه موسيقي ميتواند در زمينه مذاكرات ايران و امريكا نيز نقش اساسي را ايفا كند. من بايد بگويم كه ما سر و صداي زيادي نداريم و تا به امروز نيز كارهاي مثبتي را انجام داديم كه دليلي ندارد براي آن فرياد بزنيم. ما نسبت به كوچكترين مسالهاي پيرامون موسيقي با تمام قوا، پيگيريهاي لازم را انجام دادهايم. »