بودجه دفتر موسيقي، همان بودجه سال 76 است
مدير دفتر موسيقي استعفا كرد
سما بابايي/ روز گذشته، سرانجام بعد از ماهها كه مساله استعفاي مدير دفتر موسيقي مطرح بود، او از اين سمت كناره گرفت. او دو سال به عنوانِ مدير دفتر موسيقي فعاليت ميكرد و از اين مدت، حدود يكسال از آن، شايعه «رفتن» يا «بركناري»اش وجود داشت تا اينكه سرانجام او رفت و حالا «فرزاد طالبي» به عنوانِ سرپرستِ اين دفتر فعاليت ميكند، آن هم در حالي كه موسيقي امروز ايران با چالشهاي بسياري روبهرو است كه از جمله آن ميتوان به مساله لغو كنسرتها و همچنين مشكلاتِ مالي اشاره كرد. حالا البته اين سوال پيش ميآيد كه در شرايطي كه رييسجمهور هم در مساله لغو كنسرتها اظهارنظر و با آن مخالفت كرده است، سرپرست يا مدير در اين ميان چه نقشي ميتواند ايفا كند؟
ارجمند در همين زمينه به «اعتماد» ميگويد: «من به خاطر مشغله كاري و شخصي و همچنين مدتها دوري از دانشگاه، تدريس و آهنگسازي تصميم گرفتم تا از اين پست استعفا داده و به مسائل شخصي و خانوادگيام برسم. ضمن اينكه فكر ميكنم حضور من در اين پست در اين شرايط نميتواند كمكي به بهبود شرايط كلي موسيقي كند. من از ابتدا با خودم عهد داشتم تا هر جايي كه بتوانم كاري انجام دهم، در اين پست باقي بمانم. ضمن اينكه به نظرم طول مديريت مهم نيست؛ عرض آن مهم است. در اين مدت كه من به عنوان مدير دفتر موسيقي حضور داشتم، منافع موسيقي و مردم از همهچيز مهمتر بود. حالا هم ميخواهم به دانشگاه برگردم، به جايي كه فكر ميكنم حضورم موثرتر است. به هر حال من در چند دانشگاه بينالمللي هم حضور دارم و علاوه بر آن چند كتاب نيمهتمام هم دارم كه حالا گمان كنم فرصت كافي برايم وجود داشته باشد كه روي آنها كار كنم. من يك بيماري گوارشي هم دارم كه عصبي شدنم آن را تشديد ميكند و سلامتيام از همهچيز مهمتر است. بودجهاي كه در اختيار من بود، معادل سال 76 است و به همين خاطر تلاش كردم تا حدِ امكان بخش خصوصي را دخيل و امنيت را در سرمايهگذاري موسيقي ايجاد كنم: «ما تا جايي كه توانستيم، سعي كرديم پروسه مجوزها را كوتاه و از آن مهمتر كرامت هنرمندان را حفظ كنيم. به هر روي هماينك مكتبخانههاي موسيقي در سراسر كشور در حال راهاندازي است كه در زمينه موسيقي نواحي نقش مهمي ايفا خواهند كرد. علاوه بر آن، بعد از چند سال جشنواره موسيقي نواحي و ققنوس برگزار خواهد شد.»
ارجمند به اين مساله اشاره دارد كه آمدورفت مديران هميشه حاشيه داشته است، به خصوص در عرصه موسيقي كه عموما هنر پرحاشيهاي است: «من با شناخت از دفتر موسيقي وارد اين مجموعه شدم. دفتر موسيقي همواره سياستگذار، حامي و ارزشياب موسيقي كشور بوده است، اما به هر روي به خاطر ساختار وزارت قبل، ما با مشكلات بسياري مواجه بوديم؛ براي مثال، مكان فيزيكي مناسبي نداشتيم. منابع انساني ما بسيار كم بود و هر كاري كه ميخواستيم انجام دهيم با كسر شديد نيرو مواجه بوديم. به همين خاطر من تصميم گرفتم تا به اصلاح ساختاري در دفتر موسيقي بپردازم. مثلا بخش اداري و آييننامهها را ساماندهي كنم. علاوه بر آن سامانه دفتر راهاندازي و آماده بهرهبرداري شده كه به زودي كليد خواهد خورد و ديگر نياز به حضور ارباب رجوع نخواهد داشت. علاوه بر آن راهاندازي اركسترها كار سادهاي نبود.»
او همچنين بارِ ديگر درباره مساله لغو كنسرتها ميگويد: «ما در سال 93، دو هزار كنسرت برگزار كرديم. درست است كه كنسرتهاي متعددي لغو شده اما بسياري از اين كنسرتهايي كه برگزار شده با تلاش ما بوده است. براي مثال خودم را با ماشين به فلان شهرستان ميرساندم تا مشكلي براي اجراي برنامه وجود نداشته باشد. به هر حال من اين ادعا را مطرح ميكنم كه كنسرتها به خصوص در بخش موسيقي سنتي، چهار برابر شده و به اين ترتيب درآمد اهالي موسيقي چهار برابر شده است. » او ميگويد كه «انجمن موسيقي» در اين دو سال در اختيار او قرار نداشته اما با اين وجود تلاش كرده كه كارها را پيش ببرد، به خصوص اينكه به مدت يك سال و نيم «مدير نظارت و ارزشيابي» وجود نداشته و او با «مديريت جهادي» تلاش كرده تا مشكلاتي را كه در اين زمينه وجود داشته، مرتفع كند.