• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5407 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱ بهمن

ايرانيان مهاجر، جمعيت از دست رفته براي حاكميت

جمعيت مهاجران ايران در خارج از كشور «بازي باخته» سياست داخلي ماست

حسين ملائك

مشخص است كه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در جاهايي قفل شده است. همه توجه‌ها نخست به برجام جلب مي‌شود كه در بن‌بست قرار گرفته است و هنوز براي احياي آن افقي متصور نيست اگرچه تلاش‌هايي مي‌شود كه اين تفاهم مرده به يك صورتي به حيات ادامه دهد. دومين توجه به همكاري محدود ما با روسيه در جنگ اوكراين جلب شده است. به‌‌رغم حجم كوچك اين همكاري، بهانه تبليغاتي و مستمسك جدي به دست غربي‌ها داده شده است. اما عامل اصلي كه به نظر من باعث قفل شدن روابط خارجي كشور شده و منجر به صدور قطعنامه عليه ايران در پارلمان اروپا شد، ايراني‌هايي هستند كه در سراسر اروپا، امريكا و غرب پراكنده شده‌اند. در واقع ادامه تحولات داخل كشور است. در خارج از كشور حضور شهروندان ايراني‌تبار در مناصب مختلف سياسي در كشورهاي اروپايي از رهبري احزاب گرفته تا شهرداري، عضويت در پارلمان و حتي معاونت وزير، لابي بسيار قدرتمندي ايجاد شده است كه روي سياست خارجي كشور فشار وارد كرده و حتي رفتار سياسي غربي‌ها را در قبال تهران كنترل مي‌كند.
من معتقدم حضور سياستمداران ايراني‌تبار در اروپا، از دو عامل ديپلماتيكي كه ابتداي اين نوشته اشاره كردم، در رويدادهاي اخير در روابط ايران و اروپا، نقش پررنگ‌تري داشت. دو مساله برجام و جنگ اوكراين، چارچوب مشخص امنيتي، بين‌المللي و حقوقي دارد و تابع معادلاتي هستند كه از طريق مذاكره قابل حل هستند. اما نظر و رويكرد ايرانيان صاحب نفوذ مهاجر اساسا از طريق مذاكره قابل حل نيست.
رويكرد ايرانيان خارج از كشور، ناشي از سال‌ها سياست‌‌ورزي غلط در داخل كشور است. اقداماتي كه از سوي بخشي از حاكميت در قبال بخشي از جمعيت كشور انجام شده است، از نفي حقوق فردي گرفته تا فشار، گرچه در داخل كشور باعث سكوت شده، اما ادامه آن در خارج از كشور، خارج از محدوده كنترل دولت، با انرژي بيشتري ادامه يافته است.
بخشي از ساختار سياسي كشور، به خصوص در بخش‌هاي قضايي، فرهنگي و سياسي، در طول دهه‌هاي گذشته به شكل تبعيض‌آميز با بخشي از جمعيت كشور برخورد كرده‌اند و آنها را به حاشيه رانده‌اند. گروه بزرگي از اين جمعيت به حاشيه رانده ‌شده، نخبگان، فرهيختگان و مغزهاي ايراني بودند. تصور غالب در بخشي از حاكميت اين بود كه مهاجرت اين افراد به خارج از كشور، باعث خلاصي حكومت از تفكرات آنها مي‌شود. اما بسياري از اين افراد به خارج از كشور رفته‌اند، به موقعيت‌هاي خوبي دست پيدا كرده‌اند و صاحب نفوذ در كشورهاي ميزبان شده‌اند. در اين فرآيند بسياري از اين افراد حتي اگر پاسپورت‌هاي كشورهاي ديگر را گرفته‌ باشند، ايراني بودن، تبار و عرق ايراني خود را از دست نداده‌اند. يك ايراني، همان اندازه كه در ايران «ايراني» است، در امريكا، اروپا و كانادا هم «ايراني» مي‌ماند.
اعتراضات اخير در ايران، هر چند در داخل كشور با قدرت مهار شد، اما ادامه آن در خارج از كشور به شكل بهينه ادامه پيدا كرده و توانسته است به نهادهاي سياسي غربي فشار وارد كند تا تهران را زير منگنه قرار دهند. قطعنامه‌اي كه پنجشنبه توسط پارلمان اروپا تصويب و بر اساس آن از كشورهاي اروپايي خواسته ‌شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را در فهرست گروه‌هاي تروريستي قرار دهند، احتمالا روز دوشنبه توسط شوراي اروپا تاييد نخواهد شد. شوراي اروپا، دلايل خودش را دارد كه چنين اقدامي را تاييد نكند، چراكه مسائلي مانند امنيت اروپا و برجام در تصميم‌گيري سران اروپايي اولويت دارد. اما رويكرد فشار عليه تهران، ترك نخواهد شد، چراكه محيط و فضايي كه توسط جمعيت مهاجران ايراني ساخته ‌شده است دولت‌هاي متبوع‌شان را وادار مي‌كند تا به اين فشار ادامه دهند.
البته رويكرد و نگاه بخشي از اين جمعيت مهاجر ايراني، سازنده نيست. پيشنهادهايي مطرح مي‌كنند كه نه براي خودشان، نه براي مردم داخل ايران و نه براي كشورهاي اروپايي، هيچ نتيجه مثبتي در پي ندارد. مثلا پيشنهاد مي‌دهند كه تمامي سفراي ايران از كشورهاي اروپايي اخراج شوند. اين دردي از كسي دوا نمي‌كند، نه به درد اپوزيسيون مي‌خورد، نه به درد اروپايي‌‌ها و نه كمكي به معترضان در داخل كشور خواهد كرد. درخواست‌هايي كه از سوي اين بخش از جمعيت مهاجر مطرح مي‌شود، درست شبيه به بخشي از شعارهاي به ‌شدت راديكال شده درون كشور است.
 اين رويكرد، كف خياباني است، نه رويكردي سياسي و ديپلماتيك. من تصور مي‌كنم همين بخش از جمعيت بانفوذ ايرانيان خارج از كشور هستند كه باعث شده‌اند ديپلماسي كشور قفل شود. جمعيت مهاجران ايران در خارج از كشور، به اعتقاد من «بازي باخته» سياست داخلي ماست. تنها به شرطي مي‌توان اين جمعيت را دوباره جذب كرد كه در داخل گشايش ايجاد شود و صداهايي كه اين افراد نمايندگي مي‌كنند، به رسميت شناخته شود. مادامي كه حاكميت قصد به رسميت شناختن گروهي از صداهاي داخل و خارج از كشور را ندارد، نهايتا با توجه به نفوذ اين جمعيت مجبور است در خارج از كشور تاوان و هزينه بدهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون