• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5407 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱ بهمن

ريشه‌ها و ملاحظات قطعنامه اتحاديه اروپا

اروپايي‌ها همچنان دنبال اين هستند كه ايران را براي مذاكره ترغيب كنند

ابوالقاسم  دلفي ٭

پارلمان اروپا، به لحاظ كاركرد تعريف شده در ساختار سياسي اتحاديه اروپا، درخصوص مسائل سياسي و مواضع سياسي كشورهاي عضو، نقشي ندارد. آنچه كه اين نهاد در حوزه سياسي انجام مي‌دهد، عمدتا در بخش تبليغاتي و فشار سياسي است. آنچه كه روز پنجشنبه در پارلمان اروپا مصوب شد، اين بود كه پارلمان از كشورهاي اروپايي خواسته كه سپاه پاسداران را در فهرست گروه‌هاي تروريستي قرار دهد. اين اقدام پارلمان اروپا، يك اقدام بي‌ربط و بي‌معني محسوب مي‌شود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يك نهاد نظامي رسمي ايران است و هيچ كشوري نمي‌تواند ادعا كند به خاطر اختلاف‌نظرهايي كه داريم يك نهاد رسمي كشور شما را گروه تروريستي تلقي مي‌كنيم. پارلمان اروپا، علي‌رغم اينكه اين اقدام به لحاظ حقوق بين‌الملل هيچ پايه و اساسي ندارد، تصميم گرفت كه به اين مصوبه راي بدهد. اما همان‌گونه كه گفته‌ شده است، اين قطعنامه الزام‌آور نيست و اساسا تصميم‌گيري نهايي در اين خصوص در حوزه اختيارات پارلمان اروپا نيست. قبل از پارلمان اروپا هم پارلمان بريتانيا چنين تصميمي را اتخاذ كرده‌ بود. حتي وقتي پارلمان بريتانيا از دولت اين كشور خواست كه سپاه را در فهرست تروريستي قرار دهد، دولت بريتانيا چنين كاري نكرد. ارزش‌گذاري اقدام پارلمان اروپا به لحاظ حقوقي و سياسي بايد براي چارچوب نگاه ما به يك وضعيت بين‌المللي مهم باشد.

واكنش‌هاي نامتوازن در ايران
بايد با اين اقدام در حد ظرفيت خودش برخورد كرد. اينكه از راس تا ذيل كشور شروع كرده‌اند به بيانيه دادن و اظهارات تهديدآميز و واكنش‌هاي تند، جز اينكه فضا را براي تشديد فضا آماده كنند، چيزي نصيب ما نخواهد كرد. وقتي هنوز اتفاقي نيفتاده است، بگوييم ما مي‌زنيم و نيروي‌هاي نظامي اروپا را در منطقه هدف تشخيص مي‌دهيم و امثال اين اظهارات، مواضع نامعقول و نامأنوس با سياست خارجي است.
اگر بخواهيم ريشه‌يابي كنيم كه چنين اقدام‌هايي از كجا ريشه مي‌گيرد، بايد توجه كنيم كه مجلس ما نيز در بسياري از مواضع سياست خارجي و بين‌المللي وارد شده است. مهم‌ترين اقدام‌ها از اين دست قانوني بود كه نيمه دوم سال ۱۳۹۹ درخصوص برنامه هسته‌اي تصويب شد و شرط و شروطي براي مذاكرات هسته‌اي گذاشت و دولت را موظف به اجراي آن كرد. قدرت و ضمانت اجراي مصوبات مجلس شوراي اسلامي اساسا با قدرت پارلمان اروپا قابل قياس نيست. مجلس ما هم چنين دخالت‌ها و چنين واكنش‌هايي در سياست خارجي دارد كه در برخي مواقع براي دستگاه ديپلماسي كشور مشكل‌ساز هم شده است.
واكنش‌هايي كه اين روزها در داخل كشور در مقابل مصوبه پارلمان اروپا مي‌شنويم، اساسا هيچ توازني با اصل موضوع ندارد و نشان مي‌دهد كه چقدر ما نسبت به اين مساله حساس هستيم. در واقع ما خودمان با صراحت به آنها مي‌گوييم كه طرف مقابل روي حساس‌ترين مسائل ما دست گذاشته‌. در واقع واكنش‌هاي ما طرف مقابل را مجاب مي‌كند كه از اين طريق مي‌تواند باعث تحريك مقام‌هاي ما شود و با ايجاد حساسيت‌هاي رسانه‌اي و تبليغاتي ما را وادار كنند كه اقدام‌هاي نسنجيده انجام دهيم.

عقبه مشكلات ايران و اروپا
اما بايد انگيزه‌ها و عقبه‌هاي اين اقدام را بررسي كنيم و ببينيم كه چرا وضعيت روابط پارلمان اروپا و ايران به اينجا رسيده است. به سالگرد تجاوز نظامي روسيه به اوكراين، به عنوان يكي از مهم‌ترين اقداماتي كه امنيت اروپا را بعد از جنگ جهاني دوم و جنگ بالكان به خطر انداخت، نزديك مي‌شويم. علاوه بر اينكه يك كشور مستقل اروپايي مورد تهاجم نظامي واقع شده است، بخش عظيمي از جمعيت اين كشور به سمت كشورهاي ديگر اروپايي كوچ كرده‌اند كه مشكلات عظيمي را براي كشورهاي اروپايي، از مشكلات اقتصادي، اجتماعي گرفته تا مشكلات امنيتي ايجاد كرده است. علاوه بر اين، بحران انرژي است كه اروپايي‌ها به دليل وابستگي به انرژي روسيه دچار مشكلات متعدد شده‌اند. مهم‌تر از اين بحران مواد غذايي در جهان است، چراكه اوكراين و روسيه كشورهاي اصلي توليدكننده غلات در دنيا هستند كه جنگ ميان دو كشور، جهان را در آستانه بحران مواد غذايي قرار داده است. جنگ اوكراين، مشكلات متعددي براي اروپا ايجاد كرده است كه در راس آنها مشكلات امنيتي قرار دارد.
مشكلي كه براي ايران به وجود آمده است، اين است كه اوكراين، امريكا و اروپا ادعا مي‌كنند كه جمهوري اسلامي ايران در اين جنگ به نفع روسيه مداخله كرده است. اينكه اين ادعا تا چه اندازه صحت دارد، بحث جدايي است، اما واقعيت اين است كه ما از نظر اروپا يك كشور حامي متجاوز عليه امنيت اروپا قلمداد شده‌ايم. به همين دليل است كه مي‌بينيم در طول يك سال گذشته به تدريج مواضع اروپا در قبال ما تندتر شده است. من متخصص نظامي نيستم و نمي‌دانم واقعا اينكه ما تعدادي پهپاد به روسيه داده ‌باشيم، كشوري كه يكي از بزرگ‌ترين دارندگان سلاح‌هاي كشتار جمعي در جهان است تا چه اندازه در جنگ اوكراين تاثيرگذار بود؛ ولي اوكرايني‌ها و اروپايي‌ها مي‌گويند كه اين سلاح توانسته است بسياري از معادلات جنگ را به‌هم بزند، بنابراين آنها مدعي هستند كه ما در اين جنگ تاثيرگذار هستيم.
علاوه بر اين نبايد فراموش كنيم كه طي اين دوره، اروپا به دفعات ابراز تمايل كرده و سراغ ما آمده است كه با ما در مورد مسائلي كه مي‌توانيم با هم همكاري كنيم، به ويژه بحث انرژي گفت‌وگو كنيم. اما اروپايي‌ها در اين مسير هم به در بسته خورده‌اند و برگشته‌اند. مجموعه اين مسائل، عواملي هستند كه روابط اروپا را با ما به ‌شدت دچار بحران كرده است. توجه كنيد كه سال ۲۰۱۱، زمان آغاز مذاكرات هسته‌اي با 1+5 حجم مناسبات تجاري ما با اروپا، چيزي نزديك به ۳۰ ميليارد يورو بود، اما براساس آمار يورواستات در سال ۲۰۲۲، حجم روابط ما با كل ۲۷ كشور عضو اتحاديه اروپا را نزديك به ۲ ميليارد و ۵۰۰ ميليون دلار اعلام كرد. ببينيد كه در عرض يك دهه، روابط اقتصادي ما از كجا به كجا رسيده است. در طول يك سال گذشته اين كاهش روابط شتاب بسيار بيشتري گرفته است. آلمان، به عنوان بزرگ‌ترين شريك اروپايي اعلام كرده است كه تمامي حمايت‌هاي دولتي از تجارت با ايران را قطع مي‌كند، كشورهاي ديگر هم به تبع اثرات تحريم، اساسا امكان كار كردن با ما ندارند. ما نه مي‌توانيم به اندازه لازم نفت بفروشيم و نه مي‌توانيم از عايدي نفت در چارچوب سيستم بانكداري بين‌المللي استفاده كنيم.
علاوه بر همه اينها بحث مذاكرات هسته‌اي است. برجام براي اروپايي‌ها موضوع حيثيتي و بحث حيات و ممات عدم اشاعه است. اروپايي‌ها براي نخستين‌بار بعد از جنگ جهاني دوم، از طريق مذاكره با يك قدرت منطقه‌اي توانسته‌ بودند بحث ادعاي توليد سلاح هسته‌اي را حل كنند. اين توافق امروز دچار مشكل شده است. در طول يك سال و نيم گذشته مذاكرات به جايي نرسيده و در طول سه، چهار ماه اخير هم كاملا مذاكرات متوقف شده است. تقريبا همه امروز نااميد شده‌اند از اينكه آيا اين مذاكرات امكان استمرار دارد يا نه. براي اروپايي‌ها خيلي مهم است كه اين مذاكرات به سرانجام برسد. فراموش نكنيم در همين قطعنامه‌اي كه پارلمان اروپا تصويب كرد، بند مربوط به توقف به مذاكرات هسته‌اي راي نياورد. معنايش اين است كه اروپايي‌ها دقيقا حواس‌شان هست كه چه مي‌كنند، يعني مي‌دانند مذاكرات هسته‌اي براي ما و اروپا تا چه اندازه اهميت دارد.
مضاف بر اين، جمهوري اسلامي ايران در چارچوب سياست نگاه به شرق، توجهي به اروپا نشان نمي‌دهد و نمي‌خواهد اروپا را در بازي سياست خارجي خود وارد كند. آنچه در عمل سياست خارجي ما نشان مي‌دهد، اين است كه تصور مي‌شود هر آنچه از اروپا دورتر باشيم، باعث خرسندي روسيه و چين مي‌شود. در مورد روسيه و چيني صحبت مي‌كنيم كه از روز نخست مذاكرات هسته‌اي، با مواضع علني و غيرعلني خودشان، مخالفت‌شان را با اين مذاكرات نشان مي‌دادند. پكن و مسكو هيچ‌گاه مايل نبودند اين مذاكرات به‌سرانجام برسد. آنها مي‌دانستند كه اگر اين مذاكرات به نتيجه برسد و ما از زير بار تحريم خارج شويم و درهاي بين‌المللي روي ما باز شود، محتاج و پيروي روسيه و چين نخواهيم بود. اين دو كشور از روز اول تا به امروز كارشكني كردند. همين حالا هم كه روس‌ها به ظاهر ادعا مي‌كنند كه مخالف توقف مذاكرات هستند، طرفي بودند كه در بحبوحه تحولات اوكراين، اعلام كردند كه بايد منافع روسيه و معافيت روسيه از تحريم‌ها در متن توافق احياي برجام گنجانده شود. مسكو شرطي گذاشت كه مذاكرات را مختل كند و در اين مسير موفق بود.

اروپا همچنان به دنبال موفقيت مذاكرات
 با ايران است
اتحاديه اروپا و بريتانيا كه از اتحاديه اروپا جدا شده است، علي‌رغم همه تنش‌ها و اختلافاتي كه با ايران دارند، دنبال اين هستند كه ما را به سمت مذاكرات سوق دهند. براي آنها يكي از اهداف فشار ناشي از قطعنامه و فشار ناشي از تحريم‌هاي اروپا، اين است كه ما را به ميز مذاكره بازگردانند. اينكه پارلمان اروپا از ورود به مذاكرات هسته‌اي خودداري كرد، نشان از تمايل آنها به ادامه مذاكرات دارد. بريتانيا هم همين مسير را در پيش گرفته ‌است. وزير خارجه انگليس در سفر به امريكا و در نشست خبري مشترك با وزير خارجه امريكا در واشنگتن، به صراحت تاكيد كرد كه مي‌خواهيم باب مذاكرات با ايران باز بماند. اروپايي‌ها به همين صراحت بيان مي‌كنند كه راه مذاكره همچنان باز است. علي‌رغم اينكه تمام اين صحنه‌سازي‌هاي بين‌المللي عليه ما طراحي مي‌شود و تحولات ما را به سمت كنج بسته‌اي سوق مي‌دهد، ولي اروپايي‌ها مسير مذاكره را همچنان باز نگه داشته‌اند و رسما و صراحتا اعلام مي‌كنند كه ما مذاكره را همچنان قبول داريم. در اين شرايط اگر ما بخواهيم وضعيت را از اينكه هست بهبود ببخشيم و در چارچوب منافع ملي حركت كنيم، حتما بايد به اين پيام‌ها توجه كنيم و از پاسخ‌هاي غيرمتعارف و غيرمعمول خودداري كنيم. متاسفانه مرجعي در كشور وجود ندارد كه تذكر بدهد و واكنش‌ها را كنترل كند و تاكيد كند كه مسووليت حوزه سياست خارجي با وزارت خارجه و رييس‌جمهور است و بقيه بايد تابع آنها باشند. مذاكرات اهرمي است كه مي‌تواند دريچه خروج اضطراري كشور باشد و فضاي تنفسي هر چند ناچيزي براي كشور ايجاد كند. اروپايي‌ها به‌ شدت دنبال ترغيب ما به سمت مذاكرات هستند و اين فرصت را هم مانند فرصت‌هاي ديگر نبايد به سادگي از دست بدهيم.
٭ سفیر پیشین ایران در فرانسه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون