• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5408 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲ بهمن

عامليت زنان ايراني از مسير دانشگاه تا مدرسه

شيوا مدرس‌زاده

يكي از تغييرات و تحولات  به وجود آمده در حوزه زنان در تاريخ مدرن ايران، گسترش فزاينده سطح تحصيلات زنان و مشاركت حداكثري آنها در عرصه آموزش، چه در سطح عمومي يا به عبارتي مدارس و چه در سطح عالي يا همان دانشگاه‌ها است. تلاش زنان براي ورود به اين عرصه‌ها را مي‌توان، به منزله مشاركت آنها در فعاليت‌هاي بيرون از منزل و سرآغازي براي ورود به سطوح مختلف جامعه دانست؛ گسترش، تداوم و تلاش زنان براي كسب دانش از مدرسه تا دانشگاه، نخستين گام براي كسب عامليت در فرآيند توانمند شدن آنها است و اين امر، درنهايت موجبات كسب آگاهي بيش از پيش زنان از مسائل اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي را فراهم خواهد نمود. 
«عامليت»، اولين عنصر توانمند شدن در عرصه‌هاي اجتماعي: 
عامليت به معناي توانايي يك كنش‌گر براي انجام انتخاب‌هايي معنادار است؛ كنش‌گر توانايي تصور گزينه‌هاي گوناگون و انتخاب از بين آنها دارد و عامليت چيزي فراتر از كنش قابل مشاهده و دربرگيرنده معنا، انگيزه و هدف افراد براي انجام كارها است. عامليت در واقع به توانايي خود زنان براي ساختن و دستيابي به زندگي مناسب و افزايش قدرت لازم اشاره دارد و در حيطه كنش كنش‌گران قرار مي‌گيرد. عامليت همچنين دربرگيرنده احساس دروني، توان ذهني و عيني زنان براي انجام امور است كه دو بعد «ظرفيت و قدرت تصميم‌گيري» و «انتخاب» را در بر مي‌گيرد.
باتوجه به تعريف عامليت، مي‌توان بيان نمود كه نقطه شروع انتخاب معنادار زنان براي كنش‌گري در ايران، به افزايش قابل توجه تعداد زنان وارد شده به دانشگاه‌ها از سال تحصيلي 1374-1373 به بعد رخ داده است و تا سال 1384-1383 افزايش قابل توجهي يافته است؛ بدين‌ترتيب آنچه نيازمند تحليل بيشتر است، افزايش 5/30 به 9/53 درصدي سهم زنان در آموزش عالي ايران در فاصله ده‌ساله منتهي به سال 1384 است كه البته تا به امروز، اين انتخاب معنادار زنان ايراني براي ورود به دانشگاه‌ها ادامه يافته است. اولين و بديهي‌ترين اثر عامليت زنان در عرصه آموزش، به ويژه در سطح آموزش عالي، ايجاد تغيير در تركيب جنسيتي اعضاي هيات علمي دانشگاه‌ها و رتبه‌ گروه‌هاي علمي و همچنين افزايش تعداد زنان حايزين پست‌هاي مياني اداري، به ويژه در وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري بوده است. هرچند همگام با اين تغييرات و تحولات حاصل شده در عرصه آموزش زنان، ما شاهد تبعيض‌ها و نابرابري‌هاي بارز و واضحي در سطح آموزش عمومي، عالي و اداري زنان هستيم كه اين امر به‌طور نسبي موجب محروميت، طرد و خانه‌نشيني پاره‌اي از زنان شده است؛ البته بايد اشاره كرد كه ريشه تغييرات در گرايش به آموزش عالي آنقدر عميق بوده است كه كسب آگاهي، قدرت تصميم‌گيري و انتخاب و تغيير در بينش اين گروه از زنان را نيز در پي داشته است.
از جمله آثار قابل توجه بالا رفتن سطح تحصيلات زنان، بالا رفتن سن ازدواج و نيز آزادي در انتخاب همسر است؛ همچنين تعداد فرزندان با كسب كنترل زنان كاهش و الگوي تربيتي فرزندان تغيير كرده است؛ زنان ايراني، با مشاركت بيشتر در عرصه آموزش عالي، به شكلي جدي و قوي براي ساختن هويتي جديد و تكوين نسلي آگاه و كنش‌گر گام برداشته‌اند، هرچند در اين خصوص بايد گفت كه به دليل ساختار اجتماعي جامعه، مشاركت بيشتر زنان به تصميم‌گيري‌هاي خانواده محدود شده است و تاثير تحصيلات زنان در سطح خانواده نسبت به سطح اجتماعي، بيشتر جلوه مي‌كند. در اين مسير، زنان آگاهانه به تربيت و پرورش نسلي پرسش‌گر گام برمي‌دارند؛ نسلي كه جسورانه مي‌پرسد و بي‌پروا مطالبه مي‌كند و تا زماني كه به پاسخي قانع‌كننده براي پرسش‌هاي بي‌شمار خود دست نيابد، خاموش نمي‌شود. نسلي كه در حال حاضر در مدارس وارد مدرسه شده است، در دامان مادران خود، از ظرفيت تصميم‌گيري و انتخاب بهره‌مند شده‌اند و حال با گفتماني انتقادي، از هر آنچه نسل‌هاي قبل اجازه پرسش درخصوص آن نداشته‌اند، پرسش مي‌كنند. در اين ميان دختران امروز، در مدارس عامليت قابل‌توجهي دارند و اين انتخاب معنادار و كنش‌گري را مديون مادراني هستند كه پيش‌تر سطح تحصيلات خود را افزايش داده‌اند؛ همان مادراني كه در سمت سنگين ميانگين سرانه مطالعه كشور قرار گرفته‌اند و اداره‌كنندگان نهادهاي مدني هستند. شايد جسارت دانش‌آموزان حال حاضر براي ما غريب و نوعي ساختارشكني به نظر‌ آيد ولي بايد بپذيريم اين عامليت يك‌شبه پديد نيامده و مسيري بس طولاني را پشت سر گذاشته است كه از تلاش زنان براي ورود به دانشگاه به عنوان تنها مجراي خروج از خانه و ورود به اجتماع آغاز شده و به كنش‌گري امروز دانش‌آموزان و دختران رسيده است؛ دختران ما با عامليت خود، هر آنچه در قالب تبعيض و نابرابري‌هاي جنسيتي و اجتماعي، باعث محروميت و طرد مادران‌شان از حضور فعالانه و مشاركت در سطح مختلف عرصه‌هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و 
به ويژه اجتماعي شده است را مورد انتقاد قرار مي‌دهند و براي خود جايگاهي مطلوب طلب مي‌كنند.
دكتراي جامعه‌شناسي، مدرس دانشگاه و پژوهشگر در حوزه زنان

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون