• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5422 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۹ بهمن

به بهانه زادروز محمدرضا بزرگ‌نيا

حكايتِ دريا

امید جوانبخت

سينه بايد گشاده چون دريا/ تا كند نغمه‌اي چو دريا ساز
- سايه
دريا معمولا حال و هواي خاصي دارد، گاه سكون و عظمت، گاه تلاطم و توفان، همان‌گونه كه آرامش مي‌بخشد، مي‌تواند مخاطره‌آميز نيز باشد. فيلم‌هايي كه بخش عمده‌اي از داستان آنها در دل دريا مي‌گذرد و به دليل همين تنوع و شرايط بديع معمولا جذابيت‌هاي بصري زيادي دارند و البته توليدي پر زحمت و طاقت‌فرسا.سابقه توليد اين‌گونه آثار در سينماي دنيا قابل توجه است از دوران كلاسيك و سياه و سفيدها آثار خاطره‌انگيزي چون «بيست هزار فرسنگ زير دريا/ريچارد فلشر/1954» با حضور كرك داگلاس، «كاپيتان هوراشيو/ رائول والش/1951» و «موبي ديك/ جان هيوستن/ 1956» هر دو با بازي گريگوري پك و «آهسته و عميق بران/رابرت وايز/1958» با ستارگاني چون كلارك گيبل و برت لنكستر تا «آرواره‌ها/استيون اسپيلبرگ/1975»، «تايتانيك/ جيمز كامرون» و «قاتل شكارچي/داناوان مارش/2018» همگي از جذابيت‌هاي دريا بهره برده‌اند و داستان عموما حادثه‌اي، ماجرايي خود را به شكلي جذاب پيش برده‌اند.اما در ايران به دلايل مختلفي چون هزينه زياد توليد، سختي تداركات و توليد و پيچيدگي مجوزهاي گوناگون ارگان‌هاي مرتبط و... اين‌گونه آثار از سابقه و تنوع زيادي برخوردار نيست و كمتر فيلمي را مي‌توان يافت كه اغلب صحنه‌هايش روي دريا اتفاق بيفتد.محمدرضا بزرگ‌نيا با ساخت 4 فيلم كه بخش عمده‌اي از داستان‌شان در دريا مي‌گذرد تنها طلايه‌دار ساخت اين‌گونه فيلم‌ها در ايران است كه آثارش از لحاظ كارگرداني و ساخت و پرداخت سينمايي از استاندارد قابل قبولي برخوردار است.او كه در سال‌هاي پيش از انقلاب در تلويزيون به سينماي مستند مي‌پرداخت و تجربه دستياري داريوش مهرجويي را نيز در دو فيلم برجسته‌اش پستچي و دايره مينا داشت پس از انقلاب فرصت يافت كه با دوست قديمي‌اش حسن قلي‌زاده فيلم بلندِ «1936» را بسازد كه البته نمايش عمومي نيافت.او پس از چند سال با كشتي آنجليكا/67 تبحر خود را در فيلمسازي به نمايش گذاشت. فيلمي كه كاملا ويژگي‌هاي يك فيلم خوش‌ساخت ماجرايي را داشت و در كنار اغناي مخاطبان توانست نظر منتقدان و صاحب‌نظران را نيز جلب كند. داستان جست‌وجو و تصاحب محموله طلايي كه سال‌ها پيش در دريا غرق شده بهانه‌اي مي‌شود تا احمد بيك ماجراجو و ناخدا علو در برابر فرمانفرما و پسر طماعش از سويي و نيروهاي انگليسي از سوي ديگر قرار بگيرند.داستاني پركشش با حضور بازيگران توانمندي چون عزت‌الله انتظامي، داريوش ارجمند، مهدي فتحي، پرويز پورحسيني، مجيد مظفري و ملودي‌هاي زيباي بابك بيات و فيلمبرداري موفق قلي‌زاده زمينه‌ساز خلق فيلمي تماشايي شد كه سينماي ايران در هر دوره‌اي سخت به آن نيازمند است يعني فيلم‌هاي داستان‌پرداز تجاري كه در جاي جاي آن بوي سينما به مشام مي‌رسد. (و متاسفانه در دهه‌هاي اخير بسيار كم چنين فيلم‌هايي به چشم مي‌خورد) بهره‌گيري از حال و هواي جنوب ايران و مراسم‌هاي بومي نظير عروسي فرزند ناخدا و نحوه به آب انداختن جنازه او از كشتي و آب آوردن از جزيره مارها در كنار بده‌بستان موفق بازي‌هاي فتحي و ارجمند (كه با صداي فوق‌العاده زنده‌ياد ايرج ناظريان در عين ابهت كمي درونگرا و پر رمز و راز نيز به نظر مي‌آيد) تركيب دلنشيني ايجاد كرده است كه تا حدودي رنگ و بوي بومي نيز دارد. يكي از سكانس‌هاي درخشان فيلم روي كشتي و زماني است كه پس از مدتي گشتن و پيدا نكردن طلاها و زنداني كردن پسر فرمانفرما، ناخدا كه نگران عاقبت كار خود و بومي‌هاست رودرروي احمد بيك قرار مي‌گيرد كه خواهان ادامه جست‌وجو است.بزرگ‌نيا در دومين تجربه فيلمسازي‌اش روي دريا سراغ «جنگ نفتكش‌ها/72» مي‌رود كه كاري عظيم‌تر از فيلم قبلي بود. فيلم ماجراي ناخداي جواني (مجيد مظفري) است كه مي‌خواهد يك محموله عظيم نفتي را در شرايط جنگي از خارك به بندر روتردام برساند و به دليل مخاطرات آن از يك‌سو كمتر كسي حاضر به همراهي كردن او در اين سفر است و از سويي برخي خدمه كشتي به تحريك افسر اول كشتي، مانوس رودر روي او قرار مي‌گيرند.فيلم همه عناصر يك كار جذاب را دارد: كشتي غول‌پيكر نفتكش روي پهنه آبي دريا و آسمان و داستاني با دو قطب منفي پركششِ هواپيماهاي دشمن و مانوس دريانوردي فرصت‌طلب و طماع كه با بازي درخشان «جمشيد جهانزاده» (كه در موثرترين نقش‌آفريني كارنامه‌اش، يكي از بهترين نقش منفي‌هاي سينماي ايران را مي‌آفريند) و البته حضور موفق «مجيد مظفري» و «فيروز بهجت‌محمدي» به همراه كارگرداني استاندارد و فيلمبرداري خوش‌تركيب و متناسب «قلي‌زاده» و «منصوري» و موسيقي اثرگذار زنده‌ياد «بيات» و نيز ريتم و تدوين «عباس گنجوي» كه منجر به خلق يكي از خوش‌ساخت‌ترين آثار اين ژانر هم در كارنامه بزرگ‌نيا و هم در سينماي ايران دانست و متاسفانه نه از جانب منتقدان و صاحب‌نظران و نه در اكران عمومي آنچنان قدر نديد. (خاطرم هست كه پوستر ضعيف فيلم در آن سال‌ها حرصم را درمي‌آورد) بها ندادن به آثار خوش ساخت سينماي بدنه به تدريج زمينه رواج فيلم‌هاي تجاري بي‌كيفيت را مهيا مي‌كند. (همان‌گونه كه غير از اين فيلم، فيلم‌هايي چون بندر مه‌آلود/ قويدل/71، استرداد/ غفاري/90، گناهكاران/ قريبيان/92 نيز كه ساخت و پرداخت حرفه‌اي در سينماي داستان‌پرداز داشتند به دليل عدم استقبال نتوانستند زمينه‌ساز استمرار سينمايي استاندارد باشند) فيلم سوم اين سه‌گانه دريايي «توفان/75» به‌‌رغم تلاش‌هاي بزرگ‌نيا (كه در فيلم مشهود است) متاسفانه به گيرايي دو فيلم قبلي نشد. اين فيلم نيز داستان سه دوست را روايت مي‌كرد كه در شرايط جنگي جنوب با كمك هم به دنبال صادر كردن يك محموله نفتي بودند. 
متاسفانه اين دو فيلم كه با سرمايه شركت ملي نفتكش ايران ساخته شدند به دلايلي چون عدم بازگشت سرمايه ادامه پيدا نكرد و استمرار فعاليت بزرگ‌نيا را در اين‌گونه آثار كه تخصص داشت، متوقف كرد. در آن سال‌ها فيلم‌هاي ديگري چون «بيا با من/ ودادي» و «باشگاه سري/ شورجه» نيز با دستمايه قرار دادن دريا به عنوان لوكيشن اصلي ساخته شدند كه نتوانست به كيفيت آثار بزرگ‌نيا نزديك شوند. او پس از 7 سال كه از سينما دور بود در سال 83 فيلم «جايي براي زندگي» را با مضمون خانواده‌اي كه به واسطه جنگ مجبور به ترك خانه مي‌شوند را ساخت كه فيلم زيبايي در حاشيه جنگ (و البته بي‌حضور دريا) بود. زنده‌ياد «عزت‌الله انتظامي» كه در سه فيلم قبلي بزرگ‌نيا نقش‌هاي كوتاهي را پذيرفته بود اين‌بار در نقش اصلي پدر خانواده وزن خوبي به فيلم داده بود (او به كار چند كارگردان بعداز انقلاب چون بزرگ‌نيا و جوزاني اعتقاد داشت و دعوت‌شان را رد نمي‌كرد) و هديه تهراني و هانيه توسلي نيز نقش‌هاي متفاوتي را تجربه كردند. او 7 سال ديگر صبر كرد تا زمينه ساخت فيلم «راه آبي ابريشم/90» مهيا شود، فيلمي كه به نوعي در روال آثار دريايي‌اش بود و علاوه بر ايران در كشورهاي چين و تايلند نيز فيلمبرداري داشت و با بودجه‌اي چند ميلياردي به سرانجام رسيد.اين فيلم با زمينه‌اي تاريخي شبيه آنجليكا و موضوع جالبي در خصوص حمل اولين محموله يك دريانورد ايراني از بندر سيراف به چين و حضور كشتي و دريا و بازيگراني چون ارجمند، رادان، كيانيان و... به‌‌رغم چيره‌دستي بزرگ‌نيا در ساخت به دليل ضعف‌هايي در فيلمنامه نتوانست تبديل به كار ماندگاري شود و متاسفانه در اكران نيز توفيقي نداشت. بزرگ‌نيا كه تبحرش در توليد آثاري با پروداكشن بزرگ و فيلم‌هاي دريايي است در يك دهه گذشته به دليل افزايش سرسام‌آور هزينه‌ها از يكسو و عدم تمايل سازمان‌ها و ارگان‌هاي مرتبط به سرمايه‌گذاري‌هاي اينچنين و نيز بازار آشفته اكران و عدم بازگشت سرمايه اغلب فيلم‌ها به دلايل مختلف از سوي ديگر موفق به توليد فيلم ديگري نشده است. توليد اين‌گونه فيلم‌ها به دلايلي كه ذكر شد از توان بخش خصوصي نيز خارج است.با شرايط موجود اقتصادي و فرهنگي حاكم بر سينما به نظر مي‌رسد كشتي محمد بزرگ‌نياي 78 ساله موقتا در ساحل كناره گرفته ولي هر گاه شرايط مناسبي پيش بيايد، او مي‌تواند با بادبان‌هايي برافراشته به دل امواج متلاطم دريا بزند و با سرعت پيش برود. شرايط او همچون صوفي (انتظامي) دريانورد پا به سن گذاشته جنگ نفتكش‌هاست كه در خشكي زندگي مي‌كرد ولي دلش با دريا بود. اميد كه به سلامت باشد. به قول سايه: «چنان ز لذت دريا پر است كشتي ما/ كه بيم ورطه و انديشه كنارش نيست».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون