• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5438 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۰ اسفند

روايت دردناك نيويورك‌تايمز از زمستان سخت افغانستان

نيازمحمد نوزادش را در پتو پيچيد و به سينه چسباند تا شايد حرارت بدن پدر جان نوزاد را حفظ كند. صبح نشده بود كه اشك‌ها بر گونه‌هاي نوزادش يخ زد و بدنش سرد و سرد و سردتر شد

اعتماد آنلاين

نيويورك تايمز در گزارشي ميداني به قلم كريستيانا گلدبام، يعقوب اكبري و كيانا حايري روايتي اختصاصي از زمستان سخت افغانستان منتشر كرده است. سه خبرنگار اين رسانه به سراغ زنان و مرداني از ضعيف‌ترين طبقه افغانستان رفته‌اند كه شايد بتوانند روزي يك وعده غذا براي فرزندان‌شان تهيه كنند و سرماي بي‌سابقه امسال افغانستان دام‌هاي‌شان را كه تنها منابع درآمدشان است را هم از آنها گرفته است.

صدها تن در افغانستان بر اثر كاهش دماي هوا، جان خود را از دست داده‌اند و اين درحالي است كه سوءتغذيه در اين كشور بيداد مي‌كند، زيرا ممنوعيت جديد طالبان، كار كارمندان زن در نهادهاي متخصص در توزيع كمك‌هاي بين‌المللي را با مشكل مواجه كرده است. 
زماني كه دماي هوا در ماه گذشته در روستاي نيازمحمد به زير صفر رسيد، او كه پدر سه فرزند بود براي گرم نگه داشتن خانواده‌اش تلاش كرد. يك شب سرد، هر چوب و درختچه‌اي را كه جمع كرده بود در اجاق چوبي كوچك‌شان انباشته كرد. او زباله‌هايي را كه قابليت اشتعال داشتند، جمع‌آوري كرد، پنجره‌ها را با برزنت‌هاي پلاستيكي پوشاند و پسر 2 ماهه‌اش را نزديك سينه‌اش نگه داشت.
اما سرماي آن شب روستا بي‌رحم بود. صداي سوز سرد از شكاف‌هاي ديوار مانند يك سوت ممتد بود. سرما به سراسر اتاق رخنه كرد: نياز محمد پنجره‌ها و ديوارها را پوشانده بود و درنهايت پتوي ضخيم قرمزي را دور بدن نوزادش كه ناله مي‌كرد، پوشاند. طولي نكشيد كه نوزاد در آغوشش ساكت شد. اشك‌هايش تبديل به يخ شده و به صورتش چسبيدند. نوزاد تا صبح از دنيا رفته بود.
نياز محمد 30 ساله، با تشريح جزييات آن شب وحشتناك، به روزنامه‌نگاران نيويورك تايمز مي‌گويد: «سرما او را از ماگرفت.» افغانستان گرفتار زمستاني است كه هم مقامات افغان و هم مقامات گروه‌هاي امدادي آن را سخت‌ترين زمستان در بيش از يك دهه گذشته توصيف مي‌كنند. اين سرما ميليون‌ها نفر را كه در حال حاضر از يك بحران انساني رنج مي‌برند، تحت شرايط بسيار سختي قرار داده است. 
به گفته مقامات افغانستان تا روز دوشنبه، بيش از 200 نفر بر اثر يخ‌زدگي جان خود را از دست داده‌اند و بيش از 225000 راس دام تنها بر اثر سرما تلف شده‌اند. باتوجه به اينكه كلينيك‌ها و بيمارستان‌ها در سراسر كشور با سيلي از مراجعان و بيماران روبه‌رو شده‌اند، تلفات انساني ناشي از سوءتغذيه، ساير بيماري‌ها و صدمات در اين آمار درنظر گرفته نشده است.  درحالي كه افغانستان ده‌ها سال است كه با بلاياي طبيعي و نااميدي اقتصادي دست و پنجه نرم مي‌كند، كاهش دماي شديد زمستان امسال در شرايط سخت‌تري رخ داده است. در اواخر ماه دسامبر، دولت طالبان زنان را از كار در اكثر سازمان‌هاي كمك‌رسان محلي و بين‌المللي منع كرد كه باعث شد اين سازمان‌ها و نهادها بسياري از عمليات‌ها را به حالت تعليق درآورند و اين امر باعث قطع شدن راه نجات گروه‌هاي وابسته به اين كمك‌ها شد.  علي‌رغم هفته‌ها مذاكرات بين مقامات نهادها و سازمان‌هاي فعال در حوزه‌هاي بشردوستانه و نمايندگان طالبان، به نظر مي‌رسد كه رهبري ارشد طالبان تمايلي به لغو اين ممنوعيت ندارد. اين امر باعث شده است كه جامعه مددكاري در مورد اينكه چگونه به اين مساله يك واكنش اصولي نشان بدهد دچار ترديد شده است: قطع كمك به ميليون‌ها نيازمند يا تلاش براي ادامه كار بدون حضور زنان در محل كارهاي خود. 
مقامات مي‌گويند كه وزارت مديريت حوادث طبيعي افغانستان تلاش كرده تا اين شكاف را پر كند و با سازمان‌هاي محلي همكاري مي‌كند تا مقداري كمك‌هاي غذايي و نقدي به نيازمندان ارايه كند. اما اين پاسخ به دليل دشواري دسترسي به جوامع دوردست (برخي مناطق فقط با هليكوپتر نظامي قابل دسترسي هستند) و تحريم‌هاي مالي دولت‌هاي خارجي با مشكل مواجه شده است.
در هفته‌هاي اخير، برخي از سازمان‌هاي غيردولتي با مقامات محلي مذاكره كرده‌اند تا از اين ممنوعيت مستثني شده و به آنها اجازه داده‌اند تا همكاري آنها با امدادگران زن در استان‌هاي خاص ادامه پيدا كند. اما بسياري از اهداكنندگان از پذيرش تبعيض مقامات عليه زنان كه عملا از اكثر جنبه‌هاي زندگي عمومي، تحصيل و اشتغال محروم شده‌اند، خودداري كرده‌اند. به گفته ديپلمات‌ها و كاركنان نهادهاي بين‌المللي در حوزه فعاليت‌هاي بشردوستانه، برخي به ‌ويژه در ميان كشورهاي اروپايي، حتي به ‌طور خصوصي كاهش بيشتر كمك‌هاي مالي براي افغانستان را در واكنش به اين ممنوعيت بررسي مي‌كنند. 
كاهش موقت كمك‌ها قبلا در سراسر افغانستان كه پس از خروج نيروهاي غربي در آگوست 2021، دچار بحران انساني شد، رخ داده بود. اندكي پس از حضور طالبان در ارگ رياست‌جمهوري، تحريم‌ها بخش بانكي را فلج كرد، قيمت مواد غذايي افزايش يافت و بيمارستان‌ها پر از كودكان آسيب ديده از سوءتغذيه شد. 
طبق گزارش سازمان ملل متحد، امروزه حدود نيمي از جمعيت 40 ميليوني افغانستان با درجات متفاوتي از ناامني غذايي و سوءتغذيه درگير هستند. از اين تعداد، شش ميليون نفر در آستانه قحطي قرار گرفته‌اند. 
در روستاي نياز محمد در شمال‌غرب افغانستان، دماي پايين هوا و سرما، زندگي مردمي را كه براي زنده ماندن با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كردند با سختي بيشتر روبه‌رو و تقريبا ويران كرده است. در مركز شهرستان قادس حدودا 4000 خانواده ساكن هستند كه در خانه‌هاي كم‌ارتفاع و خشتي با كوچه‌هاي خاكي زندگي مي‌كنند. اين شهر بين تپه‌هاي بياباني و كوه‌هاي پوشيده از برف قرار دارد.
در سال‌هاي اخير، اين استان -يكي از فقيرترين استان‌هاي كشور- گرفتار خشكسالي فلج‌كننده‌اي شده كه مزارع را خشك و حيوانات را به سمت تلف شدن از گرسنگي برده است. زلزله سال گذشته افغانستان، تمام روستاهاي اين منطقه را با خاك يكسان كرد. پس از فروپاشي دولت اشرف غني در افغانستان كه تحت حمايت غرب بود، بسياري از مردان اين شهرستان در جست‌وجوي كار به هرات يا به ايران رفتند. تعداد كمي از آنها كار مدنظر را يافتند. 
شهرستان قادس با اولين موج سرما در ماه گذشته با شرايط بسيار سختي روبه‌رو شد. به گفته مدير يكي از كلينيك‌هاي اين شهرستان، روزانه 500 بيمار مبتلا به ذات‌الريه يا ساير بيماري‌هاي ناشي از سرماخوردگي به اين كلينيك بهداشتي مراجعه كردند. 
يكي از ساكنان به نام تازا گل، 50 ساله، سحرگاه از خانه بيرون زد تا شوهرش را كه در برف گرفتار شده بود، پيدا كند. همسر تازا ساعت‌ها قبل در راه بازگشت به خانه در برف مانده بود. زماني كه تازا او را يافت و مشغول كنار زدن برف از روي بدنش شد، ديد كه يك دست و يك پا او به رنگ آبي مايل به سياه درآمده است. همسر تازا ساعتي بعد جانش را ازدست داد. 
در يكي از روستاهاي نزديك به شهرستان قادس، گل قاديسي، 62 ساله، نزديك به يك ماه نااميدانه تلاش كرد تا از نوه يك‌ساله خود كه دچار سرفه‌هاي بي‌امان شده بود، مراقبت كند. جاده‌ها آن‌قدر پر از برف بود كه هيچ ماشيني نمي‌توانست آنها را به كلينيك يا بيمارستان برساند. او سرانجام توانست كودك را به شفاخانه منطقه‌اي هرات، جايي كه بخش مراقبت‌هاي ويژه كودكان توسط پزشكان بدون مرز اداره مي‌شود، برساند. اين شفاخانه مملو از جمعيت بود و به ازاي هر تخت، دو يا سه كودك مريض وجود داشت. پزشكان به گل قاديسي گفتند كه نوه‌اش بر اثر ذات‌الريه نزديك به مرگ بوده و او در لحظه نود توانسته با انتقالش به بيمارستان جان او را نجات دهد.
گل قاديسي به روزنامه‌نگاران تايمز گفت: «اين زمستان بدترين زمستاني بود كه تا به حال تجربه كرده‌ام.»
در جامعه افغانستان، همپوشاني چند بحران اقتصادي، سوءتغذيه و آب و هواي بي‌رحمانه سرد، هرگونه احساس آرامش را از مردم گرفته است. 
چمن‌گل، مادر 30 ساله‌ سه دختر مي‌گويد: «ما خوشحال بوديم كه جنگ تمام شده است، اما مشكل اين است كه اكنون پولي براي خريد غذا يا چوب براي گرم نگه داشتن خودمان نداريم.» چمن‌گل مي‌گويد كه پسر او هفت سال پيش توسط سربازان دولت قبل كشته شد، چراكه مدعي بودند او از طالبان حمايت كرده است. پسرش در زمان مرگ 12 ساله بود. دو سال بعد، شوهرش، نان‌آور خانواده، بر اثر اصابت گلوله زخمي شده و از كارافتاده شد. 
چمن‌گل و خانواده‌اش در خانه‌اي با يك اتاق زندگي مي‌كنند كه در كنار يك تپه قرار دارد و ۱۰ دقيقه پياده از خيابان اصلي شهر فاصله دارد. آنها كود دامي را كه بيرون از خانه انباشته مي‌شود در يك اجاق موقت براي توليد گرما مي‌سوزانند. اين خانه با تكه‌هايي تزيين شده است كه بچه‌ها در طول سفر به شهر و در جست‌وجوي چيزهايي براي سوزاندن پيدا كردند: يك بروشور تبليغاتي متعلق به يك شركت تلفن همراه، نقاشي‌هايي از يك كتاب راهنما براي مادران كه كودكان را در حال جمع‌آوري آب از رودخانه و يك چاه نشان مي‌دهد.
وقتي هوا سرد شد، بزرگان روستا سعي كردند براي خانواده چمن‌گل و ساير نيازمندان غذا ترتيب دهند. اما اكثر والدين در شهر آن‌قدر نان و برنج كم داشتند كه از قبل تعداد وعده‌هاي غذايي خودشان را هم به حداقل رسانده بودند تا غذا به فرزندان‌شان برسد لذا چيزي براي تقسيم كردن با خانواده چمن‌گل نداشتند. 
چند روز پيش، شهر در حال آماده شدن براي موج جديد سرما بود. مردان تپه‌هاي مجاور را براي جمع كردن هرچه كه بتوانند با آن خانه‌هاي‌شان را گرم كنند، گشته بودند. در هر خانواده افراد مسن‌تر سراسيمه به چوپاناني كه با گله‌هاي‌شان رفته بودند تلفن زدند و به آنها گفتند كه برگردند، چراكه كوه‌هايي كه چوپان‌ها به اميد يافتن خوراك براي دام‌هاي‌شان به آنجا رفته بودند به زودي از برف تازه پوشيده خواهند شد.
بهاولدن رحيمي، يك چوپان 60 ساله وقتي زنگ هشدار را دريافت كرد در ميانه مسيري شش روزه براي رسيدن به مراتعي بود كه دام‌هايش بتوانند در آن دلي از عزا دربياورند. رحيمي در آن روزها داستان چوپاني كه چندي قبل در همين منطقه با گله‌اش در برف گرفتار شده و تلف شده بود را بسيار شنيده بود پس تصميم گرفت سريعا به خانه بازگردد. 
او از سرماي آن شب‌ها نجات يافته اما معتقد است كه دير يا زود جانش را از دست خواهد داد و فقط تحقق سرنوشتش را به تاخير انداخته است. رحيمي مي‌گويد كه غذايي براي خوردن ندارد و قيمت غذا هم در بازار محلي در ماه‌هاي اخير بيش از دو برابر شده است. او دچار سرماخوردگي مزمني شده كه روز به روز بدتر مي‌شد و 13 گوسفند از 80 گوسفندش تاكنون از سرما تلف شده‌اند. او مي‌گويد كه خانواده‌اش رقمي حدود 3000 دلار ضرر كرده‌اند و شرايط بدتري هم در انتظار آنها است. رحيمي به نيويورك تايمز مي‌گويد: «از دست دادن گوسفند، مانند از دست دادن يكي از اعضاي خانواده است. گوسفندان تمام چيزي است كه ما داريم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون