• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5454 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۶ فروردين

آموزش و پرورش پروسه محوري يا پروژه محوري

سيد جواد حسيني

چهار عارضه  که حال آموزش و پرورش را ناخوش نگه خواهد داشت

وزارت آموزش و پرورش، پهن پيكر‌ترين وزارت دولت از حيث ساختار اداري و تاثيرگذار‌ترين از جهت توسعه و سلامت جامعه است. وزارت آموزش و پرورش را مي‌توان وزارت تاسيسي (تاسيس‌كننده بسياري از فرآيندها و رويه‌هاي مطلوب)، تعديلي (تعديل‌كننده بسياري از كژ كاركردي‌هاي جامعه)، تكميلي (تكميل‌كننده بسياري از نواقص) و تعطيلي (توقيف‌كننده بسياري از رويه‌هاي نادرست) بر شمرد. در مقايسه با ساير وزارتخانه‌ها هيچ وزارتخانه‌اي به ميزاني كه وزارت آموزش و پرورش نقش تاسيس‌كنندگي، تكميل‌كنندگي، تعديل‌كنندگي و تعطيل‌كنندگي ايفا مي‌نمايد؛ نمي‌تواند نقش‌آفريني كند به همين روي، در ادبيات توسعه، مهم‌ترين نهاد توسعه، آموزش و پرورش، مهم‌ترين سازمان توسعه، مدرسه، مهم‌ترين واحد توسعه كلاس درس و مهم‌ترين كارگزار توسعه را معلمان قلمداد مي‌نمايند. بر اين اساس حد توسعه و پيشرفت هر جامعه‌اي را حد آموزش و پرورش، مدارس و معلمان آن معين مي‌سازند.  آموزش و پرورش، مدارس و معلمين ميزان الحراره جامعه، مدارس جعبه سياه و معلمان كارگزاران فكور تحول و توسعه جامعه‌اند. تاريخ توسعه جوامع نشان مي‌دهد حد و قد توسعه هيچ جامعه‌اي از حد و قد معلمان آن افزون‌تر نخواهد شد. بررسي اجمالي وضعيت توسعه جوامع چه از حيث عمودي و تاريخي و چه از منظر افقي و امروزين نشان مي‌دهد رابطه معناداري بين سطح توسعه و حتي حكمراني جوامع با سطح آموزش و پرورش مدارس و معلمين آن جامعه وجود دارد. بررسي وضعيت كشور‌هاي آفريقايي، اسكانديناوي، اروپايي و آسيايي به وضوح اين رابطه معنادار را برجسته مي‌نمايد. از آن سوي اما بسياري از جوامع به درك اين مهم نرسيده و به همين دليل در پيچ هرز و شيطاني و سيكل بسته توسعه نيافتگي و تكرار و حمل مشكلات به جاي حل آن باقي مانده‌اند و به دليل اينكه نتوانسته‌اند آموزش و پرورش پويا و با كيفيت را مستقر سازند، فروپاشي جامعه خود را به نظاره نشسته‌اند، چون نتوانسته‌اند مدارس كيفي و آموزش و پرورش استاندارد را بسترساز شوند. ناهنجاري‌ها، بيماري‌ها، آسيب‌ها و معضلات را زندگي مي‌كنند به دليل اينكه، از ساخت مدارس كيفي و معلمان با مهارت و بي‌دغدغه غافل بوده‌اند ‌بر تعداد بيمارستان‌ها، تيمارستان‌ها، زندان‌ها و كلانتري‌ها افزوده‌اند. پرسش اساسي اين است: آيا برنامه‌ريزان جامعه (دولت و حكومت) نمي‌خواهند از پيچ هرز توسعه نيافتگي نجات يابند. پاسخ به ‌طور قطع اين است كه حاكميت‌ها و دولت‌ها حتي خودكامه‌ترين آنها علاقه‌مندند جامعه تحت لواي خود را به سمت توسعه و رفاه هدايت نمايند. اما دستيابي به اين آرمان به حكمراني مطلوب نياز دارد كه يا لوازم و بستر‌هاي آن را فراهم نمي‌سازند يا درك درستي از آن ندارند.  يكي از مهم‌ترين لوازم حكمراني مطلوب، توجه به نقش آموزش و پرورش در جامعه است، از آن سو اما آموزش و پرورش باكيفيت و مانا و كارآمد به نگاهي فرآيندي نيازمند است چون به شكل پروسه‌اي و زمانبر تحول مي‌يابد، ‌محصولاتش درازمدت ميوه مي‌دهد حال آنكه در حكمراني نامطلوب تمركز به محصولات پروژه‌اي، كوتاه‌مدت و زودبازده سو مي‌گيرد. مايكل تودارو توسعه‌دان فقيد و بزرگ پژوهشي گسترده درخصوص علل كندي روند توسعه در كشورهاي كمتر توسعه يافته به انجام رساند و به اين نتيجه رسيد كه علت اصلي كندي توسعه در اين كشورها به تكثر مشكلات در حوزه‌هاي گوناگون مربوط مي‌شود كه از آن به پرمتغيره بودن اين كشورها تعبير مي‌كند، پرمتغيره بودن بدين معنا كه در ساختار اين كشورها در حوزه‌هاي گوناگون اقتصاد (كشاورزي، صنعت، خدمات)، فرهنگ، سياست و... مشكلات فراواني وجود دارد كه پرداختن به حل همه آنها روند توسعه اين جوامع را با كندي و مشكلات زيادي مواجه مي‌سازد لذا آنها را با انتخاب اولويت‌ها روبه‌رو مي‌سازد و شوربختانه تعليم و تربيت به دليل فرآيندي، پروسه‌اي و ديربازده بودن از دايره اولويت اين كشورها يا خارج مي‌شود يا به حاشيه رانده مي‌شود حال آنكه نظام تعليم و تربيت زيربنايي‌ترين سازه توسعه است و عدم توجه به آن پيچ هرز توسعه‌نيافتگي و سيكل بسته انباشتگي ‌تكرار و تلمبار مشكلات را سبب مي‌شود. از همين روي و همراستاي با آن جريان كامروايي معوق كه در جامعه‌شناسي توسعه و نابرابري‌هاي اجتماعي گام مهمي براي توسعه تلقي مي‌شود، ناديده انگاشته مي‌شود. كامروايي معوق يعني عبور يا به تاخير افتادن خواسته‌ها و حتي نيازهاي كم‌اهميت امروزين براي دستيابي به آرمان‌ها و اهداف اساسي آينده. مساله اصلي نظام تعليم و تربيت در ايران به فقدان اين نگرش مربوط مي‌شود و 

نظام سياسي و نوع حكمراني بيش و پيش از همه بر اين دو نكته بايد تمركز و توجه نمايد كه در كشوري پرمتغيره بايد به اولويت‌بندي براي حل مشكلات اهتمام ورزيد و هيچ اولويتي مهم‌تر از تعليم و تربيت وجود ندارد. اين نگاه مستلزم درك نگاه فرآيند محور، پروسه‌نگر و درازمدت با تاكيد بر فرآيند كامروايي معوق مي‌باشد. اين دو مساله يعني نگاه اولويت‌دار و فرآيند محور به آموزش و پرورش و نيز رويكرد كامروايي معوق موضوع اصلي به كيفيت بخشي آموزش و پرورش ايران است ‌تا زماني كه در يك تصميم‌گيري راهبردي و كلان ‌ملي به آن توجه نشود ما به ‌طور مستمر شاهد بركناري، استعفا يا استيضاح وزيران خواهيم بود كه به نسبت ساير وزارتخانه‌ها از همه بيشتر در آموزش و پرورش محقق مي‌شود درحالي كه به نسبت ساير وزارتخانه‌ها به دليل پروسه‌اي و فرآيندي بودن از همه بيشتر به ثبات مديريتي نيازمند است و در طول دوران پس از انقلاب اگر در برهه‌هايي هم توفيق بيشتري داشته است جداي از توانمندي‌هاي مديريتي به طول دوران مديريت مربوط بوده است. به عنوان مثال در ۳۲ سال گذشته بين ثبات مديريت در وزارت آموزش و پرورش و ميزان موفقيت نسبي نظام تعليم و تربيت مي‌توان تناسب برقرار كرد ‌و ادعا نمود موفقيت نسبي در دوران رياست‌جمهوري مرحوم هاشمي‌رفسنجاني كه اتفاقا با يك وزير در طول دوران رياست‌جمهوري ايشان مديريت شده است بيشتر بوده است. در دولت مرحوم هاشمي‌رفسنجاني: يك وزير دولت خاتمي: دو وزير دولت احمدي‌نژاد: يك سرپرست و سه وزير دولت روحاني: دو سرپرست و چهار وزير دولت رييسي دو سرپرست و يك وزير كه به زودي تبديل به دو وزير مي‌شود. اما در آن سوي ماجرا بدون اينكه نقش وزرايي كه از دانايي و كارآمدي بيشتري برخوردار بوده‌اند را ناديده انگاريم در مجموع تغييرات وزرا به تحولات كيفي و مطلوب در تعليم و تربيت نينجاميده است و ارتقاي كيفيت، بسط مشاركت، توسعه عدالت و تعميق هويت به عنوان مربع طلايي اهداف بلند نظام تعليم و تربيت را ارتفاع و ارتقا نبخشيده است.
در نتيجه و كم‌كم در معلمان اين انگاره را تقويت نمود كه آمد و شد پي در پي وزرا و حتي دولت‌ها در تحول احوال آموزش و پرورش چندان موثر نيست ‌تا درِ حكمراني در نوع نگاهش به آموزش و پرورش بر اين پاشنه بچرخد، ‌نگاهش به آموزش و پرورش چرخشي اولويت‌دار نيابد، انديشه پروسه‌اي را جايگزين نگاه پروژه‌اي نكند و توجه بر كامروايي معوق براي تحقق آرمان‌هاي آموزش و پرورش را پيشه خود نسازد، صرفا با تغيير وزرا حال ناخوش آموزش و پرورش به خوشي مبدل نخواهد شد ‌و همچنان چهار عارضه سياست‌زدگي، كمي‌گرايي، سطحي‌نگري و تعجيل‌گرايي حال آموزش و پرورش را ناخوب و ناخوش نگه خواهد داشت و حتي تثبيت و تشديد خواهد كرد و تا حال آموزش و پرورش اين‌چنين باشد حال جامعه نيز ناخوب و ناخوش باقي خواهد ماند.
٭ معلم و سرپرست پيشين وزارت آموزش و پرورش

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون