• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5499 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۳ خرداد

مروري بر «منشور روحانيت» كه امام در ماه‌هاي پاياني عمر اعلام كرد

تعيين استراتژي نظام عليه متحجرين

ماه‌هاي پاياني عمر بنيانگذار انقلاب اسلامي، زماني بود تا امام براي آينده جمهوري اسلامي، خط و خطوط استراتژي جمهوري اسلامي را در حوزه روحانيت مشخص كرد. از آنجا كه جمهوري اسلامي، نظامي با حضور روحانيت در مناصب حكومتي و همچنين نفوذ بالاي نهاد روحانيت است، لذا اين تعيين استراتژي براي جمهوري اسلامي حايز اهميت بود. اين استراتژي كه اسفند ماه 1367 منتشر شده، به «منشور روحانيت» مشهور است. در بخشي از آن، به موضوع نفوذ در نهاد روحانيت و همچنين تحجر و مقدس‌مآبي اشاره شده است. در اين پيام خطاب به روحانيون و حوزويان آمده كه «يقينا اگر جهانخواران مي‌توانستند، ريشه و نام روحانيت را مي‌سوختند ولي خداوند همواره حافظ و نگهبان اين مشعل مقدس بوده است ...به شرط آنكه حيله و مكر و فريب جهانخواران را بشناسيم، اما در عين حال تاكيد شده كه اين «بدان معنا نيست كه ما از همه روحانيون دفاع كنيم، چراكه‏ روحانيون وابسته و مقدس‌نما و تحجرگرا هم كم نبودند و نيستند.» اين پيام در ادامه افزوده: «در حوزه‌هاي علميه هستند افرادي كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدي فعاليت دارند. امروز عده‏اي با ژست‌مآبي چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام مي‌‏زنند كه گويي وظيفه‌‏اي غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس‌نمايان احمق در حوزه‌هاي علميه كم نيست.» امام اين افراد را «مارهاي خوش خط و خال» توصيف كرده كه «مروّج اسلام امريكايي» هستند. امام در پيام خود از دو راه «استكبار» براي ضربه زدن به نهاد روحانيت گفته بود: «راه ارعاب و زور» و «راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر» كه وقتي «ارعاب و تهديد» كار نكرد، «راه‌هاي نفوذ» تقويت شد. اما در اين بخش، «القاي شعار جدايي دين از سياست» را يكي از موارد نفوذ معرفي كرده و نوشته كه «متاسفانه اين حربه در حوزه و روحانيت تا اندازه‌‏اي كارگر شده است تا جايي كه دخالت در سياست دون شأن فقيه و ورود در معركه سياسيون تهمت وابستگي به اجانب را به همراه مي‌‏آورد؛ يقينا روحانيون مجاهد از نفوذ بيشتر زخم برداشته‌‏اند.»
هشدار درباره مقدس‌نماي واپسگرا
در اين بخش، امام نوشته كه «در شروع مبارزات اسلامي اگر مي‌خواستي بگويي شاه خائن است، بلافاصله جواب مي‌شنيدي كه شاه شيعه است! عده‌‏اي مقدس‌نماي واپسگرا همه ‌چيز را حرام مي‌دانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه در مقابل آنها قد علم كند.» بنيانگذار انقلاب جمله معروفي را آورده كه هنور هم از آن استفاده مي‌شود: «خون دلي كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختي‌هاي ديگران نخورده است.» 
از تبديل حوزه‌ها به كليساهاي قرون وسطي جلوگيري شد
در ادامه امام خاطره‌اي از دوران تدريس در حوزه نقل مي‌كند و از كساني مي‌گويد كه آموزش زبان خارجي را حرام مي‌دانستند: «به‌زعم بعض افراد، روحانيت زماني قابل احترام و تكريم بود كه حماقت از سراپاي‏ وجودش ببارد و الّا عالم سياس و روحاني كاردان و زيرك، كاسه‏اي زير نيم كاسه داشت و اين از مسائل رايج حوزه‌ها بود كه هر كس كج راه مي‌رفت متدين‌تر بود. ياد گرفتن زبان خارجي، كفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرك به شمار مي‌رفت. در مدرسه فيضيه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفي از كوزه‌اي آب نوشيد، كوزه را آب كشيدند، چراكه من فلسفه مي‌گفتم. ترديدي ندارم اگر همين روند ادامه مي‌يافت، وضع روحانيت و حوزه‌ها، وضع كليساهاي قرون وسطي مي‌شد كه خداوند بر مسلمين و روحانيت منت نهاد و كيان و مجد واقعي حوزه‌ها را حفظ نمود.» اين پيام تاكيد دارد كه «هنوز حوزه‌ها به هر دو تفكر آميخته‏‌اند و بايد مراقب بود كه تفكر جدايي دين از سياست از لايه‌هاي تفكر اهل جمود به طلاب جوان سرايت نكند و يكي از مسائلي كه بايد براي طلاب جوان ترسيم شود، همين قضيه است كه چگونه در دوران وانفساي نفوذ مقدسين نافهم و ساده‌‌لوحان بي‌سواد، عده‏‌اي كمر همت بسته‏اند و براي نجات اسلام و حوزه و روحانيت از جان و آبرو سرمايه گذاشته‏‌اند. اوضاع مثل امروز نبود، هر كس صد درصد معتقد به مبارزه نبود زير فشارها و تهديدهاي مقدس‏نماها از ميدان به در مي‌‏رفت.»
شكست‌خوردگان ديروز، سياست‌بازان امروز شده‌‏اند
شايد بخشي از اين جملات كه هنوز هم ادامه داشته باشد، آنجايي باشد كه امام نوشت: «شكست‌خوردگان ديروز، سياست‌بازان امروز شده‌‏اند. آنها كه به خود اجازه ورود در امور سياست را نمي‌دادند، پشتيبان كساني شدند كه تا براندازي نظام و كودتا جلو رفته بودند. غائله قم و تبريز با هماهنگي چپي‌ها و سلطنت‌طلبان و تجزيه‌طلبان كردستان تنها يك نمونه است كه مي‌توانيم ابراز كنيم كه در آن حادثه ناكام شدند ولي دست برنداشتند و از كودتاي نوژه سر در آوردند، باز خدا رسواي‌شان‏ ساخت. دسته‏اي ديگر از روحاني‏‌نماهايي كه قبل از انقلاب دين را از سياست جدا مي‌دانستند و سر به آستانه دربار مي‌‏ساييدند، يك مرتبه متدين شده و به روحانيون عزيز و شريفي كه براي اسلام آن همه زجر و آوارگي و زندان و تبعيد كشيدند تهمت وهابيت و بدتر از وهابيت زدند. ديروز مقدس‌‏نماهاي بي‌شعور مي‌گفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مي‌گويند مسوولان نظام كمونيست شده‌‌اند! تا ديروز مشروب‌فروشي و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان براي ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفيد و راهگشا مي‌دانستند، امروز از اينكه در گوشه‏اي خلاف شرعي كه هرگز خواست مسوولان نيست رخ مي‌دهد، فرياد «وا اسلاما» سر مي‌دهند!»
تفكر «حجتيه» خود را وارث و باني ولايت مي‌داند
امام تا اينجاي پيام، پيرامون تفكر «حجتيه» تنها كد مي‌داد، اما در اين بخش ديگر مشخصا از حجتيه‌اي‌ها نام مي‌برد: «ديروز «حجتيه‏اي»ها مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغاني نيمه شعبان را به نفع شاه بشكنند، امروز انقلابي‏‌تر از انقلابيون شده‏اند! «ولايتي»هاي ديروز كه در سكوت و تحجر خود آبروي اسلام و مسلمين را ريخته‏اند و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شكسته‏اند و عنوان ولايت براي‌شان جز تكسب و تعيش نبوده است، امروز خود را باني و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مي‌خورند! راستي اتهام امريكايي و روسي و التقاطي، اتهام حلال كردن حرام‌ها و حرام كردن حلال‌ها، اتهام كشتن زنان آبستن و حِليت قمار و موسيقي از چه كساني صادر مي‌شود؟ از آدم‌هاي لامذهب يا از مقدس‏‌نماهاي متحجر و بي‌شعور؟! فرياد تحريم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهيدان و اظهار طعنه‌ها و كنايه‌ها نسبت به مشروعيت نظام كار كيست؟ كار عوام يا خواص؟ خواص از چه گروهي؟ از به ظاهر معممين يا غير آن؟ بگذريم كه حرف بسيار است. همه اينها نتيجه نفوذ بيگانگان در جايگاه و در فرهنگ حوزه‌‏هاست و برخورد واقعي هم با اين خطرات بسيار مشكل و پيچيده است. از يك طرف وظيفه تبيين حقايق و واقعيات و اجراي حق و عدالت در حد توان و از طرف ديگر مراقبت از نيفتادن سوژه‏اي به دست دشمنان كار آساني نيست.» امام بر «اتحاد و يكپارچگي طلاب و روحانيت انقلابي» تاكيد مي‌كند و از آنها مي‌خواهد اين «يكپارچگي و اتحاد» را همواره حفظ كنند. 
در جنگ براي يك لحظه هم نادم از عملكرد خود نيستيم
فرازي ديگر از اين پيام به مساله جنگ پرداخته شده كه طي آن امام بابت «تحليل‌هاي غلط اين روزها» از «مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان» عذرخواهي كرده است. تحليل‌هايي كه به نظر مي‌رسد پيرامون پذيرش قطعنامه 598 براي پايان جنگ است؛ چراكه در جمله بعدي آمده: «ما در جنگ براي يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم. راستي مگر فراموش كرده‏‌ايم كه ما براي اداي تكليف جنگيده‌‏ايم و نتيجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز كه احساس كرد كه توان و تكليف جنگ دارد به وظيفه خود عمل نمود و خوشا به حال آنان كه تا لحظه آخر هم ترديد ننمودند، آن ساعتي هم كه مصلحت بقاي انقلاب را در قبول قطعنامه ديد و گردن نهاد، باز به وظيفه خود عمل كرده است، آيا از اينكه به وظيفه خود عمل كرده است، نگران باشد؟ نبايد براي رضايت چند ليبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقيده‌ها به گونه‏‌اي غلط عمل كنيم كه حزب‌الله عزيز احساس كند جمهوري اسلامي دارد از مواضع اصولي‏اش عدول مي‌كند. تحليل اين مطلب كه جمهوري اسلامي ايران چيزي به دست نياورده يا ناموفق بوده است، آيا جز به سستي نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمي‌شود؟!»
پست‌هاي كليدي و سرنوشت‏ساز نظام به انقلابي‏‌نماها نرسد
امام در بخش ديگري هشدار داده كه طلاب مراقب انقلابي‌نماها باشند و از سپردن مناصب كليدي به آنها خودداري كنند: «من به طلاب عزيز هشدار مي‌دهم كه علاوه بر اينكه بايد مواظب القائات روحاني‌‏نماها و مقدس‌مآب‌ها باشند، از تجربه تلخ روي كار آمدن انقلابي‏‌نماها و به ظاهر عقلاي قوم كه هرگز با اصول و اهداف روحانيت آشتي نكرده‏اند، عبرت بگيرند كه مبادا گذشته تفكر و خيانت آنان فراموش و دلسوزي‌هاي بي‌مورد و ساده‏انديشي‌ها سبب مراجعت آنان به پست‌هاي كليدي و سرنوشت‏‌ساز نظام شود.» در بخش ديگري امام تاكيد مي‌كند كه «انقلاب به هيچ گروهي بدهكاري ندارد» از «اعتمادهاي فراوان» به «گروه‌ها و ليبرال‌ها» ابراز تاسف كرده و در عين حال مي‌نويسد: «آغوش كشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه كساني كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولي نه به قيمت طلبكاري آنان از همه اصول كه چرا مرگ بر امريكا گفتيد! چرا جنگ كرديد! چرا نسبت به منافقين و ضد انقلابيون حكم خدا را جاري مي‌كنيد؟ چرا شعار نه شرقي و نه غربي داده‏ايد؟ چرا لانه جاسوسي را اشغال كرده‏ايم و صدها چراي ديگر.» 
تا من هستم از اصول نه شرقي و نه غربي عدول نمي‌كنم
در بخش ديگر امام تاكيد دارد: «صريحا اعلام مي‌كنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حكومت به دست ليبرال‌ها بيفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقين اسلام اين مردم بي‌‏پناه را از بين ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقي و نه غربي عدول نخواهم كرد، تا من هستم دست ايادي امريكا و شوروي را در تمام زمينه ‏ها كوتاه مي‌كنم.»  بنيانگذار انقلاب اسلامي همچنين رسما اعلام مي‌كند كه معتقد به «فقه سنتي و اجتهاد جواهري» است و مهم‌تر اينكه «تخلف از آن جايز نيست».
نكته پاياني امام در اين پيام، متوجه «روحانيون و علما و طلابي» است كه كارهاي قضايي و اجرايي را برعهده مي‌گيرند: «اگر طلبه‏اي منصب امامت جمعه و ارشاد مردم يا قضاوت در امور مسلمين را خالي ببيند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط به بهانه درس و بحث مسووليت نپذيرد يا دلش را فقط به هواي اجتهاد و درس خوش كند، در پيشگاه خداوند بزرگ يقينا مواخذه مي‌شود و هرگز عذر او موجه نيست، ما اگر امروز به نظام خدمت نكنيم و استقبال بي‏سابقه مردم از روحانيت را ناديده بگيريم، هرگز فرصت و شرايط بهتر از اين را نخواهيم داشت.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها