بزنگاه
وقتي طلوع كردي من آن بالا بودم پشت شيشه. محو تو. آخ كه گاهي پايين چقدر بهتر از بالاست ! تو نميدانستي من چه بازي غريبي را شروع كردهام. تو آن پايين مثل يك حجم آبي ميدرخشيدي و من به هر چه رنگ آبي بود حسوديام ميشد و تو هنوز نميدانستي من چه بازي غريبي را شروع كردهام.
روي ماه خداوند را ببوس- مصطفي مستور
فلاشبك
فرانک آباگنل: دو تا موش توی یک سطل پر از خامه افتادند اولی خودشو زود باخت و خفه شد . موش دومی تسلیم بشو نبود... اون قدر تو سطل خامه دست پا زد تا خامه رو تبدیل به کره کرد و اومد بیرون . من اون موش دومی هستم...!
اگه ميتوني منو بگير- استيون اسپيلبرگ