• 1404 يکشنبه 8 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5702 -
  • 1402 پنج‌شنبه 26 بهمن

اين ستاره، «سهيل» است!

جلب كه آن كسي نبود جز «سهيل زنگشاهي» آخرين فرزند هنرمندِ پهلوان رسول‌بخش اسطوره موسيقي بلوچستان كه دكتراي هنري خويش را از دانشگاه سوربن فرانسه كسب نموده بود. با ظهور ستاره‌اي به نام «سهيل» پس از مرگ غريبانه پدر و حضورش و درخشش در جشنواره‌هاي مختلف ملي و محلي آن زمان كه اتفاقا كودك و نوجواني بيش نبود و كسب عناوين و مقام‌هاي بسيار، اين اميدواري را در دل مردم ايجاد نمود كه با درگذشت پهلوان رسول‌بخش ديگر ساز سرود يا همان قيچك ايشان براي هميشه بر ديوار خانه آويخته نخواهد شد، چراكه برخلاف اين مفاخر موسيقي، فرزندان ساير اسطوره‌هاي نامي و موزيسين‌هاي شهير بلوچستان همچون «ملاكمالان» خواننده موسيقي كلاسيكال و حماسي‌خواني كه آوازش شرح درد و رنج تاريخ اين مرزوبوم بود و رسانه‌اي در دل تمام خانه‌هاي بلوچان درهر كنج و گوشه جهان؛ بي‌آنكه پا جاي پاي پدر هنرمند خويش بگذارند و از درياي هنر بي‌كران آن قطره‌اي بهره‌ ببرند با فقدان ايشان فرهنگ‌و‌هنر يتيم گرديده و از نعمت ارزشمند وجودي‌شان نيز محروم.همان‌طور كه با نقصان‌ها و خسارت‌هاي فراوان و جبران‌ناپذير در طول دهه‌هاي اخير و هدر رفت و فرسايش سرمايه‌هاي انساني بالاي عرصه هنر يك باور عام همواره در مورد موسيقي بلوچستان شكل گرفته مبني بر اينكه «گو اصلا هيچ دلگرمي و اميدي به اين حوزه نيامده است»؛ كه با حادثه‌اي كه اخيرا براي «سهيل زنگشاهي» ميراث‌دار هنر پهلوان‌رسول‌بخش پيش آمد اين باور بيش از پيش تقويت گردد. «سهيل» كه ستاره‌اي نوظهور است در آسمان موسيقي بلوچستان و اكنون نيز بعد از درخشش‌هاي متعدد دوران كودكي و نوجواني و پا گذاشتن به عنفوان جواني و پس از پويايي و پختگي در هنر خويش، دو هفته پيش دچار برق‌گرفتگي گرديده و از آن زمان تاكنون در كما به‌سر مي‌برد و همين امر نگراني بسيار علاقه‌مندان به فرهنگ‌وهنر بلوچستان را موجب شده است. اين پهلوان جوان موسيقي بلوچستان كه چند روز نخست حادثه در بيمارستان محل زادگاهش شهرستان ايرانشهر تحت نظر بود به‌دليل فقدان امكانات لازم پس از رايزاني‌ها، مقدمات اعزام ايشان به يزد با پرداخت هزينه‌هاي مربوط به آمبولانس شخصي توسط صندوق اعتباري هنر فراهم گرديد. متاسفانه خانواده «سهيل» روند درمان بيمار و نيز امكانات موجود در بيمارستان را مطلوب نمي‌دانند و خواستار اعزام اين نابغه موسيقي بلوچستان كه همچنان در كما به‌سر مي‌برد به پايتخت و يك بيمارستان مجهز هستند و همچنين عدم دسترسي به‌برخي امكانات و اخذ «ام.آر.آي» پس از حدود دو هفته نوبت در اين بيمارستان را بر عدم تغيير حال او بي‌تاثير نمي‌دانند. اميدواريم كه هرچه سريع‌تر تا دير نشده زمينه اعزام و انتقال سهيل كه بازمانده ميراث گرانبهاي پدر است فراهم گردد، چراكه امتناع مفاخر موسيقي بلوچستان براي انتقال دانش و ميراث هنري خويش به فرزندان و بي‌ميلي مضاعف آنها از فراگيري هنر پدران‌شان ريشه در همين بي‌توجهي و بي‌مهري نسبت به هنر به‌ويژه موسيقي دارد و بي‌ترديد با اين‌چنين حوادث و تلخي‌ها و مرارت‌هاي متوالي كه اهالي هنر و فرهنگ اين خطه غني از موسيقي كشور همواره مي‌كشند هنرگريزي نيز جدي‌تر خواهد شد و بيش از پيش.

مسير  سخت
مولفه مهم و ارتقابخش همذات‌پنداري ميان حاكميت و ملت، سخنان بسياري گفته شده است و نگارنده لزومي به تكرار مكررات در اين زمينه نمي‌بيند و همچنين روي سخن با كساني نيست كه شركت در انتخابات را يك وظيفه شرعي يا تكليف سياسي دانسته و نه در اين انتخابات كه در هر انتخابات ديگري نيز بدون اما و اگر و با هر توصيفي مشاركت مي‌كنند. همچنين در ديگر سو روي سخن اين نوشتار با كساني نيز نيست كه در دوقطبي‌هاي از ديرباز رسوخ يافته ذهني، در مقام مخالفت با ساختار جمهوري اسلامي هر كنش و واكنش درون اتمسفري را تقبيح و تخطئه كرده و پيشاپيش خط بطلان بر انتخابات و رويكردهاي مشاركتي بر آن مي‌كشند.  روي سخن اين نوشتار با كساني است كه به جاي پاك كردن صورت مساله در قالب ساده‌ترين شكل ممكن يعني تحريم و سكوت يا انفعال و بي‌عملي مطلق، دنبال زمينه و فرصت براي پاسخ به دغدغه‌هاي فردي و جمعي پيرامون آينده كشور و مساله ما و انتخاباتي است كه با هر شكل و چارچوبي در 11 اسفند ماه سال جاري برگزار و سرنوشت قوه تقنيني كشور را حداقل براي 4 سال تعيين مي‌كند ولو اينكه اين انتخابات را منطبق بر استانداردهاي ايده‌آل ندانسته يا نمايندگاني درخور پيشبرد اهداف كلان كشوري و منطقه‌اي ترسيمي خود در قاب تاييد صلاحيت‌شدگان فعلي نمي‌بينند.  حقيقت آن است كه تا اينجاي كار با توجه به جميع جهات، چه در فرآيند تاييد صلاحيت‌شدگان و چه در روندهاي طي شده چند سال اخير و نيز آنچه در مشاهدات ميداني و مراودات اجتماعي در عرصه‌هاي مختلف مشهود و عيان است، تنور انتخابات حداقل در شهرهاي بزرگ و پرجمعيت كه فضاي رقابتي مرسوم در بافت‌هاي سنتي و شهرهاي كوچك را ندارند، گرم كه نشده به نظر نمي‌رسد كه نسبت به دو انتخابات قبلي مجلس و رياست‌جمهوري شاهد تحول و تكاپوي خاصي باشيم!  حال سوال پيش روي دغدغه‌منداني كه مي‌دانند جامعه نامستعد با پيش‌فرض‌هاي منفي به هر كنش و دعوت به مشاركت در انتخابات، جبهه‌گيري همدلانه ندارند و شايد دعوت به مشاركت، شأن و اعتبار سياسي و اجتماعي آنان را نيز مخدوش كند، چيست؟!  آناني كه نيك و به عينه ديده‌اند، انفعال و بي‌عملي و سكوت و وادادگي بخش عمده‌اي از لايه‌هاي مختلف و متكثر از نخبگان و توده‌هاي جامعه طي چند انتخابات سرنوشت‌ساز، توأمان با چه فرصت‌سوزي‌ها و تهديداتي بر مقدرات كشور بوده و نمي‌خواهند، چنين وضعيتي بازتوليد شود و از طرف ديگر دايره شمول تاثير و تاثر آنان عطف به تبليغات مداوم و منفي چند ساله كه بر طبل مشاركت‌سوزانه دميده و دايره پيراموني اجتماعي و رسانه‌اي آنان را تقليل محسوس داده و شرايط تدبيري ساخت قدرت نيز سمت و سوي گشايش ملموس و محسوس نداشته است، براي برون‌رفت از اين وضعيت چه كنند و چه ‌سازي كوك كنند تا هم خدا را خوش‌ آيد و هم خلق خدا را؟!  اينجا دو راهكار ساده پيش روي اين دست از نخبگان سياسي و رسانه‌اي قرار دارد.  همسو با جو غالب با پاك كردن صورت مساله و از حيز انتفاع ساقط دانستن هر گونه كنش و واكنش انتخاباتي، از زير بار فشار شانه خالي كرده و امور را به تقدير سپرده و كركره سياست‌ورزي را موقتا پايين كشيده و از دور به تماشا بنشينند و خود را از معرض حرف و حديث و نقد و كنايه دوست و دشمن دور كنند.  يا آنكه با‌توجه به همه شرايط موجود، مضايق و كاستي‌ها، پذيرش تهديدات و تحديدات، انسداد مسيرها، طعن و كنايه و متلك خواص و عوام، زره و جوشني از جنس آگاهي‌بخشي بر تن كرده و در گفتار و نوشتار و رفتار با تشريح و تبيين ممكنات و ميسرات در حداقلي‌ترين وضعيت ممكن آنچه سال‌ها در پس تجربيات از مشاركت و عدم مشاركت در انتخابات مختلف و تاثير و تاثر آن بر گذشته و حال و آينده كشور رفته و متصور است در برابر مخاطبان تبيين و ترسيم كنند.  
راهي بس سخت و ناهموار و پر از چالش كه البته شايد در اين انتخابات نيز نتيجه مطلوب و ايده‌آل حاصل نشود، اما اين روزنه‌اي خواهد گشود كه هر چند در كوتاه‌مدت نتيجه ملموس سياسي در برهه فعلي نداشته باشد، اما قطعا در پروسه اصلاح‌خواهي و تحول‌طلبي ايرانيان برگ زريني خواهد بود كه از ياد و خاطر جمعي پاك نخواهد شد. آن‌گونه كه در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و بعد از قضاياي سال 88، جو منفي شديدي نسبت به مشاركت در انتخابات چه بسا بيش از امروز برقرار بود، اما دعوت‌كنندگان به آن انتخابات و اهميت و جايگاه يگانه صندوق راي، هر چند پيروزي ملموس و آني حاصل نكردند، اما زمينه را براي توفيق در چند انتخابات بعدي گشودند  و مگر نه اين است كه اصلاحات پروسه‌اي نه دفعي و آني و حتي چند ده ساله كه روندي تدريجي، گام به گام با فراز و فرود و چند نسلي است براي تغيير وضعيت موجود به آينده مطلوب كه پدران ما بذر آن را كاشته و شايد فرزندان ما ميوه آن را بچينند و اين انتخابات و هر انتخاباتي تنها يك گام كوچك در اين مسير است، گاهي دو تا پيش و دو تا پس، اما درنهايت؛ 
رهرو آن نيست گهي تند و گهي خسته رود/ رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون