• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5723 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۲ اسفند

وضعيت‌ سنجي مشاركت سياسي زنان در خاورمیانه

سيمين حاجي‌پور ساردويي

اولين پرسشي اين است كه چه درصدي از زنان در منطقه خاورميانه و آفريقاي جنوبي (منا) (Middle East and South Africa) به مجلس وارد شده‌اند؟ منطقه منا اين فرصت را نداشته كه تأثير قابل توجهي از حضور و مشاركت زنان در سياست و مجلس داشته باشد و از يك دولت متعادل جنسيتي بهره‌مند شود. به همين دليل توسعه اقتصادي و اجتماعي نيز در اين منطقه رخ نداده است. بر اساس آمار اتحاديه بين‌المجالس (Inter-parliamentary Union) در سال 2022، متوسط حضور زنان در پارلمان‌هاي ملي سراسر جهان 26.4 درصد برآورد شده است. متوسط حضور زنان در پارلمان‌هاي ملي در منطقه منا 16.8 درصد است و در پايين‌ترين رتبه جهان قرار دارد و به دنبال آن مناطق آسيا و اقيانوس آرام قرار گرفته است. حضور كمرنگ زنان در سياست سراسر منطقه منا و عدم تعادل جنسيتي از كشوري به كشور دیگر متفاوت است. اما محققان پيش‌بيني مي‌كنند برابري جنسيتي در سياست اين منطقه براي 130 سال ديگر نیز حاصل نمي‌شود.
از 10 كشور جهان - كه در فهرست رتبه‌بندي ميزان نمايندگي زنان در پارلمان ملي، در انتهاي جدول قرار گرفته‌اند - 4 كشور در منطقه منا قرار دارد: قطر با 4 درصد، كويت و عمان با 2 درصد و يمن با صفر درصد. در كشورهايي مانند عربستان سعودي و ايران، زنان با موانع قابل توجهي براي مشاركت سياسي و ورود به پارلمان روبه‌رو هستند. از سوي ديگر، امارات متحده عربي بيشترين درصد از زنان را در پارلمان دارد؛ يعني 50 درصد و عراق و تونس هم به ترتيب 29 درصد و 26 درصد از كرسي‌هاي پارلمان خود را به زنان اختصاص داده‌اند. در كل مي‌توان گفت: 
- 50 درصد از كشورهاي منطقه منا در قانون اساسي خود حقوقي را براي تضمين برابري جنسيتي در نظر گرفته‌اند.
- 56 درصد از كشورهاي اين منطقه براي حضور پررنگ‌تر زنان در سياست و دولت قانون سهميه‌بندي را تصويب كرده‌اند. 

- 94درصد از كشورها كنوانسيون حذف هر گونه تبعيض عليه زنان را پذيرفته‌اند.
جالب است بدانيد امارات متحده عربي در سال 2006، كويت در سال 2007 و عربستان سعودي در سال 2015 آخرين كشورها در منطقه منا هستند كه به زنان حق راي دادند و اما ايران و زنان ايران‌زمين: 
پرسش دوم اين است كه وضعيت زنان ايران در انتخابات 1402 چگونه بوده است؟
در انتخاباتي كه 11 اسفند 1402 برگزار شد، از 290 كرسي پارلمان، 45 كرسي به دور دوم انتخابات رفتند كه شامل 14 كرسي از 30 كرسي تهران نيز مي‌شود.
- در اين دوره از انتخابات، ايران بيش از 60 ميليون نفر واجد شرايط راي دادن داشت كه شامل 40 ميليون نفر بيشتر از تعداد واجدين راي در سال 1358 است. 60 ميليون واجد راي دادن شامل 30.9 ميليون نفر مرد و 30.2 ميليون نفر زن است.
- ما ايراني‌ها برحسب تجربه دريافته‌ايم و كاملا آگاه هستيم كه نامزدها و كانديداها پيش از انتخابات وعده‌هايي مي‌دهند و پس از پيروزي در انتخابات به آلزايمر سياسي دچار مي‌شوند. اين روند حركتي كانديداها، موجب شده ميزان مشاركت در انتخابات پارلماني از سال 1390 در يك مارپيچ نزولي قرار بگيرد.
- نرخ مشاركت در انتخابات پارلماني 41 درصد گزارش شده كه پايين‌ترين سطح مشاركت در 12 دوره انتخابات پارلماني از سال 1358 است.
- براي مبارزه با بي‌علاقگي سياسي، دولت با ارسال پيام‌هاي متني هدفمند از افراد خواست براي نامزدي ثبت‌نام كنند. به اين ترتيب تعداد 24، 829 نفر ثبت‌نام كردند كه 3 هزار نفر آنها زن بودند.
- تعداد 15،200 نفر تاييد صلاحيت شدند كه 61 درصد از ثبت‌نام‌كنندگان را تشكيل مي‌داد. 
- تهران با دارا بودن بيش از 10 ميليون واجد شرايط راي دادن و 13درصد از كل كرسي‌هاي مجلس شاهد اتفاق جالبي بود. نفر اول تهران تنها با 600 هزار راي (6 درصد از واجدين شرايط) به مجلس شوراي اسلامي راه يافت.
- از 245 نفر راه يافته به مجلس 11 نفر زن هستند؛ يعني 4.4 درصد. اين در شرايطي است كه تعداد نمايندگان زن در مجلس يازدهم 16 نفر (5.5 درصد) و در مجلس دهم 17 نفر (5.9درصد) بود. بنابراين، تاكنون، در اين مجلس نسبت به مجلس قبلي تعداد نمايندگان كاهش دارد. رتبه ايران در ميان ساير كشورها افزايش يافته و به قعر جدول نزديك‌تر مي‌شود. لذا چهره مردانه مجلس همچنان حفظ خواهد شد.
- البته در بين نامزدهايي كه از حوزه انتخابيه تهران به مرحله دوم راه يافتند 7 نفر خانم هستند و 2 نفر خانم هم از دو حوزه انتخابيه شيراز و بروجرد به مرحله دوم راه يافته‌اند.
- براي نخستين‌بار، نماينده زرتشتيان ايران از ميان بانوان است.
اما پرسش بعدي كه مطرح مي‌شود اين است: چرا زنان ايران نمي‌توانند در سياست از سقف شيشه‌اي عبور كنند؟
- شايد مهم‌ترين استدلالي كه عليه حضور زنان در سياست مطرح مي‌شود به «بي‌تجربگي» زنان در سياست مربوط مي‌شود. حضور كمرنگ زنان در احزاب سياسي و شوراهاي مركزي احزاب موجب بي‌تجربگي زنان مي‌شود. در واقع، احزاب سياسي امكان تجربه سياسي را براي زنان فراهم نمي‌كنند.
- اگر امروز ما اين نگراني را داريم كه چرا اين كسر كوچك از مجلس در اختيار زنان قرار مي‌گيرد، شايد به اين دليل است كه اساسا در فرآيند انتخابات گلوگاه‌هايي را مي‌توان ديد كه نشان از سختگيري بيشتر براي زنان شايسته و شايستگي زنان دارد.
- يكي ديگر از دلايل اصلي، وجود و حضور نگرش‌هاي مردسالارانه است.
- دليل ديگر هزينه‌هاي بالاي ورودي به عرصه پارلمان است و به دليل فقر زنانه و ميزان درآمد كمتر زنان نسبت به مردان، زنان بيشتر به سمت مشاركت در حوزه اجتماعي كه به هزينه‌كرد مالي كمتري نياز دارد زيرا حوزه قدرت نيست، تمايل نشان مي‌دهند.
- عدم راي زنان به زنان. هنگامي كه از خانم‌ها مي‌پرسيم «چرا به نامزدهاي خانم راي نمي‌دهيد؟» مي‌گويند: «خانم‌هاي نماينده براي ما چه كرده‌اند كه دوباره به مجلس بروند؟» من دو پرسش در اين مورد مطرح مي‌كنم: 1- مرداني كه به مجلس راه يافته‌اند چه نقش اثرگذار و موج‌سازي داشته‌اند؟ (در هر مجلس فقط 5 تا 6 درصد از نمايندگان مرد شاخص بودند و بقيه يعني 95 درصد از نمايندگان مرد مجلس را اصلا مردم نمي‌شناختند ولي هيچ كس نمي‌گويد ما به مردان راي نمي‌دهيم مگر تا به حال چه كرده‌اند؟) 2- با حضور 16 خانم و 16 راي در مجلس انتظار داريد تاثيرگذاري نمايندگان خانم چقدر باشد؟ (با راي بيشتر شما به نامزدهاي خانم و افزايش تعداد و در نتيجه راي بيشتر زنان نماينده امكان نتايج بهتر به وجود مي‌آيد).
- نظام انتخاباتي در ايران اكثريتي دو مرحله‌اي است. اين نظام انتخاباتي براي حضور زنان مناسب نيست. با حركت به سوي نظام انتخاباتي تركيبي و تناسبي امكان حضور بيشتر و بهتر زنان فراهم مي‌شود.
- زياد بودن حوزه‌هاي انتخابيه تك‌نماينده. با ادغام حوزه‌هاي انتخابيه تك‌نماينده و ايجاد حوزه‌هاي انتخابيه حداقل دو نماينده امكان بيشتر و بهتر زنان در مجلس شوراي اسلامي فراهم مي‌شود.
- عدم استفاده از ظرفيت‌هاي قانون اساسي
و سرانجام پرسش نهايي: ابزارهاي سياستگذاري براي تغيير اين شرايط كدامند؟
1- افزايش مديران زن و نقش‌دهي به اين زنان در جامعه به گونه‌اي كه براي دختران جوان ما Role Modeling باشند.
2- تلاش براي بهبود فرهنگ سياسي جامعه.
3- افزايش آگاهي سياسي جامعه (اكنون آگاهي سياسي جامعه 30.27 درصد است كه نسبت به 50درصد پايين‌تر است)‌.
4- تلاش براي جامعه‌پذيري بهتر نسل‌هاي زد و آلفا.
5- همكاري و همراهي بهتر رسانه‌ها و احزاب سياسي با حضور و معرفي بانوان.
6- تغيير قوانين در جهت تغيير نظام انتخاباتي و تغيير قانون احزاب سياسي در: 1- شفافيت مالي؛ 2- شفافيت در ارائه فهرست‌هاي انتخاباتي و 3- ارايه مشوق در صورت حضور بانوان در شوراهاي مركزي و مديريت‌هاي كميته‌هاي احزاب.
جامعه‌شناس  سياسي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون