از تامين اجتماعي و پتروشيمي به بانك خصوصي!
بيبرنامگي و سرگيجه دولت در واگذاري سرخابيها
علي ولياللهي
در حالي كه همين چند روز پيش نامه رسمي معاون اول رييسجمهور در مورد واگذاري 80 درصد سهام پرسپوليس به تامين اجتماعي منتشر شد و همه انتقال سهام تيم را قطعي ميدانستند، روز گذشته ابتدا سخنگوي دولت و سپس وزير ورزش اعلام كردند مساله منتفي است! مديران ارشد دولت از دو بانك خصوصي به عنوان مالكان آينده دو باشگاه پرسپوليس و استقلال نام بردند.
وزير ورزش در گفتوگوي تلفني با يك برنامه تلويزيوني سعي كرد، نشان دهد اقدامي كه در حال حاضر توسط دولت انجام ميشود، اقدامي شجاعانه، درست و بيسابقه است. او گفت وعده واگذاري سرخابيها شعار همه دولتها بوده، اما در اين دولت در حال عملي شدن است. جدا از اينكه همه ميدانند بحث استقلال و پرسپوليس به دلايل گره خوردن با مسائل امنيتي اجتماعي از سطح دولتها فراتر است و ضمنا اگر ايافسي در اين سه سال در مورد مالكيت مشترك سرخابيها فشار نميآورد هنوز هم در بر همان پاشنه سابق ميچرخيد، بايد از كيومرث هاشمي پرسيد آيا واقعا از روند واگذاري دو باشگاه رضايت داريد؟
جواب بايد يك نه قاطع باشد! اما قطعا وزير و ساير اعضاي دولت آن را به زبان نميآورند. به دلايل مختلفي با وجود موافقت همه با نفس عمل يعني جدا شدن سرخابيها از وزارت ورزش، مسير واگذاري استقلال و پرسپوليس به هيچ عنوان شفاف، درست و اميدواركننده پيش نميرود.
ابتدا با فروش 10 درصد سهام دو باشگاه به مردم صدها ميليارد تومان از سرمايه هواداران رسما دود هوا شد. در نهايت هم آن مسير سهامفروشي به صورت كامل متوقف شد. حالا شايد مسوولان وقت وزارت اقتصاد و سازمان خصوصيسازي از جمله حسين قربانزاده نپذيرند، اما واقعيت اين است كه سهامفروشي 10 درصدي سرخابيها يك خرابكاري بزرگ بود.
بعد هم كه هيچ كدام از شركتهاي خصوصي حاضر نشدند در مزايدههاي برگزار شده براي فروش سهام دو باشگاه سركت كنند. حتي پيشنهادات دولت به چهرههاي اقتصادي سرشناس و متمول هم راه به جايي نبرد. در حقيقت هيچ سرمايهگذاري پيدا نشد كه آنقدر بيفكر باشد كه بخواهد سرمايهاش را در معرض نابودي كامل قرار دهد.
در نهايت دولت تصميم گرفت به صورت تكليفي و دستوري سرخابيها را به شركتهاي خصولتي واگذار كند. آن هم عوض رد ديون خودش! بعد از مدتي كشمكش اسم سازمان تامين اجتماعي و پتروشيمي خليجفارس از تخممرغ شانسيهاي دستاندركاران واگذاري بيرون آمد. ابتدا اعلام شد شستا خواهان پرسپوليس است. بعد از مدتي روزنامه اعتماد خبر داد تامين اجتماعي مايل نيست سهام پرسپوليس را در اختيار بگيرد و همان شب يكي از مديران كل اين سازمان با تاييد خبر در تلويزيون از دلايل مايل نبودن باشگاهداري گفت. در روزهاي بعد اما دولت، مديران و برخي وزرا اصرار ورزيدند كه تامين اجتماعي و صندوقهاي بازنشستگي مالكان بعدي پرسپوليس خواهند بود و آن نامه معروف هم منتشر شد كه نشان ميداد با دستور معاون اول سهام سرخپوشان در ازاي ديون دولت واگذار ميشود. اين مورد حتي در سامانه كدال هم به ثبت رسيد هرچند با يك خط توضيحات عجيب! باشگاه پرسپوليس جهت افشاي اطلاعات در خصوص تغيير سهامدار عمده، نامهاي را در سامانه كدال بارگذاري كرد كه طي آن آمده بود: «اين واگذاري طبق مصوبه هيات محترم دولت و ابلاغيه معاون اول محترم رييسجمهور ميباشد كه در سايتهاي خبري منتشر شده و تاكنون رسما به اين شركت ابلاغي صورت نگرفته است.»!
اين اتفاقات عصبانيت بيمهشدگان و بازنشستهها را به دنبال داشت و حتي تجمعاتي هم صورت گرفت. سوال اصلي اين بود كه چرا يك مجموعه بدهكار بايد وبال گردن بازنشستگان آن هم در اين شرايط اقتصادي بشود؟ به بيان ديگر همه ميپرسيدند مگر ميشود دولت بدهياش را با بدهي تسويه كند؟ به اين معنا كه مثلا دولت چند هزار ميليارد تومان به تامين اجتماعي بدهي دارد و عوض پرداخت بدهيها مجموعهاي با بدهي نزديك به هزار ميلياردي بدهد و در نتيجه ضرر سازمان بشود چند هزار ميليارد به اضافه بدهي جديد!
از آن طرف در مورد واگذاري استقلال به پتروشيمي خليجفارس هم سوالات زيادي به وجود آمد. هيچ كس در مورد اين مساله حرف نزد كه سهامدار پتروشيمي خليجفارس وزارت نفت است و رييسش را هم وزير نفت انتخاب ميكند. كسي نگفت مگر وزارت نفت با ادعاي خروج از تيمداري در فوتبال باشگاههاي نفتي را به حال خود رها نكرد تا نفت تهران نابود شود، نفت مسجد سليمان به دسته پايينتر برود و صنعت نفت هم به اين حال و روز بيفتد؟ دو، سه سال پيش در حالي كه صنعت نفت به شدت به منابع مالي احتياج داشت، وزارت نفت پايش را كرد توي يك كفش كه ريالي به اين باشگاه كمك نخواهد كرد تا جايي كه سعيد محمد، رييس مناطق آزاد و عزيزيخادم، رييس وقت فدراسيون فوتبال پا پيش گذاشتند و منطقه آزاد اروند كه ميخواست با ده ميليارد تومان اسپانسر صنعت نفت شود را راضي كنند 20 ميليارد پول بدهد تا باشگاه تعطيل نشود! سوال اينجاست چرا كسي در مجموعه دولت نگفت آقاي وزارت نفت بهتر نيست اگر ميخواهيد در حوزه تيمداري ورود كنيد به تيمهاي آبادان و مسجد سليمان برسيد؟ تيمهاي پرطرفداري كه نماد منطقه خودشان، نماد جنگ هشت ساله و چهره مردمان آن ديار هستند.
احتمالا پاسخ دولت اين خواهد بود كه قرار شده سرخابيها به بانكهاي خصوصي واگذار شوند براي حل شدن همين مشكلات! آن وقت بايد از دوستان پرسيد به نظر شما كمي دير نيست؟ روز نهم فروردين بايد مدارك حل شدن مالكيت مشترك دو باشگاه به ايافسي تسليم شده باشد. با توجه به اينكه كشور از هفته بعد وارد تعطيلي ميشود و از آن طرف هم تعطيلات فروردين را داريم چه زماني قرار است اين نقل و انتقال صورت بگيرد؟ يا شايد هم فقط قرار است چند نامه صوري و سرهمبندي شده امضا و با يك صورتجلسه تكليف باشگاهي با چند ده ميليون هوادار مشخص شود؟ از متخصصان و مديران هيات واگذاري بايد پرسيد مواردي كه در بالا گفته شد الفباي قوانين تجاري و تيمداري بودند، چطور اين همه طول كشيد تا متوجهشان بشويد؟ آيا بابت چنين وضعيتي به خودتان افتخار ميكنيد؟
از همه بدتر با خراب شدن جايگاه، چهره و برند دو باشگاه چه كار ميكنيد؟ وزير ورزش ميگويد حمايتهاي معنوي دولت از دو باشگاه هميشه وجود داشته، پس چطور با اين دو تيم كه ميتوانند سالانه صدها، بلكه هزاران ميليارد درآمد داشته باشند به عنوان يك چيز زائد كه بايد از شرش خلاص شد، برخورد كرديد؟ كالايي كه همه از آن فراري هستند. نه بخش خصوصي حاضر است آنها را گردن بگيرد و نه خصولتيها!
به اين سرگيجه در مورد واگذاري دو باشگاه خاتمه دهيد! اگر در توان خودتان نيست از متخصصان بيرون از حلقه خوديها بهره ببريد. آدمهايي هستند كه هم از صنعت و اقتصاد و فوتبال سررشته دارند و هم از قوانين تجارت.