• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5731 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۶ فروردين

علت ضرورت آگاهي‌رساني درباره زلزله

مهدي زارع

هنوز پيش‌بيني دقيق زميني زلزله‌هاي شديد بعدي ممكن نيست، اما مي‌توان خود را براي پاسخ‌هاي منطقي‌تر براي چنين رويدادهايي از قبل آماده كرد تا اثرهايي كه مي‌توانند بر جامعه و رفاه انسان داشته باشند، كاهش يابد.  براساس گزارش سازمان جهاني بهداشت، بين سال‌هاي 1998 تا 2017، بيش از نيمي از مرگ‌هاي ناشي از مخاطرات طبيعي، به دليل زلزله بوده است. بيش از 125 ميليون نفر در اين مدت در مرحله اضطراري يك فاجعه زلزله، مجروح، بي‌خانمان، آواره يا تخليه شده‌اند. اين آسيب‌هاي زياد، با تلاش‌هاي زيادي كه در قوانين براي بهبود ايمني لرزه‌اي ساختمان‌ها انجام مي‌شود، همخواني ندارد. كاهش هزينه‌هاي زلزله نه تنها به فناوري‌هاي مقاوم‌سازي لرزه‌اي و آمادگي در برابر زلزله مرتبط است، بلكه به افزايش آگاهي نيز مربوط مي‌شود.
اگر زمين‌لرزه‌اي كه همواره از آن هراس داريم، در تهران رخ دهد، در بدبينانه‌ترين و خوش‌بينانه‌ترين حالت‌ها امكان نجات و بقاي مردم چگونه خواهد بود؟ 
احتمال وقوع زلزله در تهران، با توجه به جمعيت زياد، ازدحام جمعيت و توزيع نابرابر جمعيت در اين شهر، همزمان با سوءمديريت شهري و عدم توجه به موضوع زلزله در توسعه در نيم قرن اخير، آسيب‌پذيري و ريسك تهران را در برابر زلزله افزايش داده است. يكي از روش‌هاي كاهش آسيب‌پذيري، ارتقاي رفتار آمادگي است. باورهاي جبرگرايانه و تقديرگرا، اثر ويژه‌اي بر آمادگي دارند. نتايج پژوهشي كه به تازگي در دانشگاه علوم پزشكي تهران انجام شده، نشان داد كه در تهران حدود ۶۹درصد از مردم شركت‌كننده در يك پيمايش، نگرش ديني و ۴۲درصد برداشتي تقديرگرايانه نسبت به زلزله داشته‌اند. به منظور كنترل باورهاي تقديرگرا در مديريت سوانح زلزله و ارتقاي نگرش مديران و سياست‌گذاران، آموزش و آگاهي‌بخشي بسيار كارساز است.
تهران به دليل موقعيت گسل‌هاي فعال و جمعيت متراكم آن در برابر زلزله بسيار آسيب‌پذير است. ارزيابي آسيب احتمالي يك زلزله با بزرگاي بيش از ۶ روي ساختمان‌ها و تاسيسات و پهنه‌بندي آسيب‌هاي مناطق شهر تهران در صورتي كه كانون زلزله در محدوده شهري تهران واقع باشد، نشان مي‌دهد كه هيچ يك از مراكز بهداشتي و درماني پس از وقوع زلزله‌اي شديد با بزرگاي بيش از ۷ از نظر ساختاري بدون آسيب باقي نمي‌مانند.
در زمين‌لرزه‌اي شديد در مورد بيمارستان‌هاي شهر تهران حداقل احتمال خسارت كامل 43درصد و ميانگين احتمال خسارت كامل از 56درصد در شرق تهران تا 72درصد در جنوب تهران متغير است. باتوجه به اينكه تراكم بيمارستان‌ها در مركز تهران، چهار برابر منطقه جنوبي است، احتمال آسيب متوسط تا گسترده در مركز، در مقايسه با مناطق جنوبي 2 تا 6درصد كمتر است. نواحي شمالي، شرقي و غربي داراي 1.5 تا 3 بيمارستان به ازاي هر صد هزار نفر جمعيت هستند و به ترتيب بيش از 81درصد تا 95درصد احتمال خسارت متوسط تا گسترده را دارند. بنابراين مراكز بهداشتي و درماني در جنوب تهران، درمعرض بيشترين خطر در صورت وقوع زلزله هستند و به منظور آمادگي براي زلزله آتي نياز به تقويت شديد دارند.
نتايج يك مطالعه در منطقه 22 در شمال‌غرب تهران با جمعيت 128 هزار نفري بر اساس سرشماري سال ۱۳۹۵، نشان داد كه با گذر گسل شمال تهران از ناحيه شمالي آن و همچنين توسعه و ساخت و سازهاي اخير به ويژه ساختمان‌هاي بلند، ريسك آسيب‌پذيري در اين منطقه افزايش يافته است . ارزيابي آسيب‌پذيري فيزيكي بر پايه 9 معيار و در‌نهايت تحليل ريسك‌هاي موجود نشان مي‌دهد كه بيشترين آسيب‌پذيري و خطرات ناشي از زلزله، در شرق و شمال شرق منطقه ۲۲ است كه قدمت بيشتري نسبت به ساير نقاط منطقه داشته و در پهنه گسلي قرار دارند و سپس برخي بخش‌هاي شمال و شمال شرق همين منطقه در معرض خطر زمين‌لرزه قرار مي‌گيرند . آسيب‌پذيري و ريسك و جمعيت در اين منطقه نشان‌دهنده آن است كه ريسك زلزله با جمعيت‌ منطقه همخواني دارد و در پهنه‌هاي با تراكم جمعيت كمتر، ريسك كاهش مي‌يابد. 
در دهه‌هاي اخير، تغييرات كاربري اراضي و عدم اقدام نظارتي در مورد ساخت و ساز روي گسل‌هاي فعال و در پهنه گسل روي كوهپايه‌هاي شمال تهران، ريسك آسيب‌هاي مستقيم ناشي از گسيختگي سطحي به دليل گسلش زمين‌لرزه‌اي تشديد شده است چنان‌كه گسل‌ها همچنان با سازه‌هاي شهري و محدوده‌هاي ساختماني پوشيده مي‌شوند و اين روند به موازات فقدان مقررات و ناديده‌انگاري پهنه گسلي در ساخت‌وسازهاي جديد كلانشهر تهران ادامه دارد. تخمين زده مي‌شود كه بيش از 20 بيمارستان كه بسياري از آنها نوساز هستند به همراه ساير سازه‌هاي استراتژيك و حساس در معرض خطر گسيختگي مستقيم سطحي گسل زمين‌لرزه‌اي قرار دارند و چاره‌انديشي براي آنها امري ضروري است.
زمين لغزش‌هاي بزرگ باستاني در دامنه‌هاي شمالي تهران، محل‌هاي جديد ناپايدار را در شهرسازي‌هاي نوين پاي دامنه‌هاي شمال تهران فراهم كرده‌اند. چنين وضعي در حصارك كن، در محدوده دانشگاه آزاد (واحد علوم و تحقيقات) سوهانك، شهرك محلاتي، كاشانك، امامزاده قاسم و گلابدره و شمال سعادت‌آباد مشهود است.
چه زماني ارتباطات ريسك لرزه‌اي به عنوان بخشي از چرخه حيات سوانح انجام مي‌شود؟ 
اين موضوع را مي‌توان در فازهاي فاجعه بررسي كرد: 1- در زمان عادي قبل از زلزله (يعني آمادگي طولاني‌مدت، پيشگيري و كاهش ريسك)، 2- در زمان اول (يعني واكنش در مراحل اوليه بلافاصله پس از رخداد زلزله)، 3- در زمان دوم (يعني پاسخ در ارتباطات اضطراري و مديريت بحران) و 4- در مرحله بازسازي (يعني پس از بحران، در زمان بازسازي، بهبودي و توانبخشي). 
آموزش به جوامع كمك مي‌كند تا براي زلزله‌هاي آينده آماده شوند . وضعيت افراد پس از زلزله، به ميزان آمادگي آنها براي اين رويداد بستگي دارد. از آنجايي كه نمي‌توان سطح جنبش زلزله را كنترل كرد، اثر زلزله بر جامعه به ‌شدت به اقدامات دولت در مورد بالا بردن سطح آمادگي جامعه بستگي دارد كه نماد اين اقدامات، آموزش و به كار بردن آيين‌نامه‌هاي ساختماني زلزله و اعمال اجباري آن است. 
آثار سوانح زلزله را مي‌توان با يادگيري كارهايي كه بايد قبل، حين و بعد از زلزله انجام داد و با انجام انواع اقدامات ايمني شخصي به حداقل رساند. اينكه مردم براي زلزله‌هاي آينده آماده مي‌شوند يا نه، به اثر آموزش و ميزان و زمان درگيري آنها با موضوع ارتباط دارد. در اين ميان، دانشمندان و پژوهشگران هم از طريق مشاركت در آموزش جامعه و ارايه توضيحات علمي در مورد مخاطرات طبيعي و پيامدهاي آن به مردم و همچنين كمك به توسعه سياست‌گذاري براي كاهش آثار زمين‌لرزه‌ها، نقش خود را ايفا مي‌كنند .
اگرچه زلزله در بسياري از كشورها يك تهديد است و منابع قابل‌توجهي به ويژه در كشورهاي پيشرفته لرزه‌خيز در مقررات ايمني سرمايه‌گذاري شده است، بيشتر جوامع در معرض خطر، اغلب فاقد آگاهي و آمادگي هستند. «ارتباطات ريسك» ابزاري كليدي براي ايجاد جوامع تاب‌آور، افزايش آگاهي و افزايش آمادگي است. ارتباط عمدتا «يك‌طرفه» و از بالا به پايين، به مدل‌هاي جديدي ارتقا يافته كه در آنها افراد، نيازهاي آنها و مشاركت آنها در مديريت ريسك، عناصر اصلي هستند. توصيه‌هاي چارچوب «سنداي»  2030-2015 (چارچوب سازمان ملل متحد براي كاهش ريسك سوانح) نشان داده‌اند كه مدل‌هاي جديد مي‌توانند اثربخشي ارتباطات را بهبود بخشند. 
 اهداف ارتباطات خطر لرزه‌اي، به ترتيب شامل كاهش، به اشتراك گذاشتن اطلاعات، افزايش آگاهي، تغيير رفتار و باورها و افزايش آمادگي است و دانش‌آموزان، دانشجويان و شهروندان، دريافت‌كنندگان اصلي فعاليت‌هاي ارتباطي هستند. در دو دهه اول قرن بيست و يكم، مدل‌هاي ارتباطي «دوطرفه»، فرارشته‌اي و از پايين به بالا بر مدل «يك‌طرفه» غلبه يافته و ترويج رفتارهاي پيشگيرانه، جايگزين اطلاع‌رساني يك‌طرفه و از بالا به پايين شده است. فعاليت‌هاي حضوري و عملي، ابزارهاي كليدي براي تعامل با مردم هستند علاوه بر اينكه نقش رسانه‌هاي اجتماعي براي هدف قرار دادن مخاطبان و گروه‌هاي اجتماعي روزبه‌روز بيشتر مي‌شود. 
اهميت مشاركت همه بخش‌هاي جامعه در تلاش‌هاي كاهش ريسك سوانح و استفاده از دانش سنتي و محلي بسيار مهم است. 
افزايش آگاهي، جزو مهمي از فرآيند تاب‌آوري براي مديريت آثار زلزله، افزايش ظرفيت تاب‌آوري و كاهش آسيب‌پذيري است و پويش‌هاي آگاهي‌بخشي هم مي‌توانند براي تغييرات رفتاري پايدار و طولاني‌مدت در مردم ساكن در يك منطقه تحت اثر زلزله فعال باشند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون