صداي مردم با كارزارهاي ميانجي
بهطور مستقيم با دولت و نهادهاي قدرت در ارتباط باشند. اين پلتفرمها به مثابه يك ميدان هابرماسي عمومي مدرن عمل ميكنند؛ ميداني كه در آن افراد از هر قشري ميتوانند گرد هم آيند و درباره مسائل مهم بحث و تبادل نظر كنند. اين فضاي گفتوگو و تبادل نظر، چيزي فراتر از يك بستر ديجيتال است؛ اينجا جايي است كه همبستگي اجتماعي تقويت ميشود، پديده حوزه عمومي ديجيتال كه با ضعف نهادهاي مدني و پردامنگي قدرت سياسي و انحصار رسانهها در جامعه فعلي ما ميتواند به نوعي اثربخش و افقگشا باشد. اما اين پلتفرمها تنها به گفتوگو محدود نميشوند، بلكه با برجسته شدن عنصر ارتباطات، يك شهروند معمولي كه شايد تا پيش از اين هرگز در فرآيندهاي سياسي و اجتماعي شركت نداشته، حال با چند كليك ساده ميتواند در كمپينهاي مختلف شركت كند، امضا جمعآوري كند و حتي خود يك پتيشن راهاندازي كند. اين سطح از مشاركت عمومي نه تنها احساس مسووليت و تعلق اجتماعي را در افراد تقويت ميكند، بلكه به آنها قدرتي ميبخشد كه پيش از اين ممكن نبود و اين مشاركت فعال، اعتماد عمومي به نهادهاي حكومتي را نيز افزايش ميدهد. هر چند كه بايد در كنار اين ظرفيتهاي جديد ارتباطي به مخاطراتي چون اتاقهاي پژواك نيز توجه كرد. شفافيت و پاسخگويي دولتها نيز از ديگر مزاياي استفاده از پلتفرمهاي پتيشن است. جامعه ايران اكنون با سه مشكل عمده در اقناع افكار عمومي مواجه است: «از آينده نگران است.»، «از وضعيت امروز ناراضي است.» و «به معيارها و موازين بزرگ هم براي حل مسائلش مشكوك است.» وقتي هزاران امضا براي يك پتيشن جمع ميشود، دولتها مجبور به واكنش و پاسخگويي ميشوند. در صورت پاسخگويي اقناعكننده به اين نگرانيها كه شرط الزام حيات كنشگري آنلاين است، ميتوان به مسير تدريجي التيام اعتماد از دست رفته اجتماعي اميدوار بود. پلتفرمهاي پتيشن به عنوان پل ارتباطي بين جامعه مدني و دولت عمل ميكنند. اين پلتفرمها، با جمعآوري و انتقال نظرات و مطالبات عمومي به نهادهاي حكومتي، به تسهيل ارتباط و تعامل بين اين دو بخش كمك ميكنند. اين ارتباط ميتواند به بهبود فرآيندهاي تصميمگيري و سياستگذاري منجر شود و خواستههاي جامعه را به صورت موثرتر به دولت منتقل كند. از سوي ديگر، اين پلتفرمها نقش مهمي در آموزش و آگاهيبخشي به شهروندان دارند. با برگزاري كارگاههاي آموزشي، كمپينهاي آگاهيبخشي و انتشار محتواي آموزشي، دانش و مهارتهاي شهروندان را افزايش ميدهند. ما اميد داريم كه در دولت پزشكيان، نهادهاي مدني به عنوان ميانجيهاي بزرگ اجتماعي، روزبهروز گسترش يافته و نقش آنها در تصميمسازيها موثر شده و از ساحت نهادهاي مدني، امنيتيزدايي شود. حوزه عمومي، هر روز فربهتر و حوزه خصوصي نيز محترم شمرده خواهد شد.