«اعتماد» نگاه رسانههای جهان به اقدام تجاوزکارانه اسرايیل را بررسی کرد
دیپلماسی؛ قربانی ماشین ترور تلآویو
رژیم اسرايیل در آستانه برگزاری دور ششم مذاکرات هسته ای میان ایران و امریکا در مسقط، تمامیت خاک کشورمان را هدف حملات تجاوزکارانهاش قرار داد؛ نشستی که قرار بود در جریان آن نمایندگان رسمی ایران پاسخ رسمی تهران به بسته پیشنهادی ایالاتمتحده را با توسل به راهکارهای دیپلماتیک دراختیار نمایندگان امریکایی قرار دهند. با این همه پیش از آنکه زمان و مکان دور ششم گفتوگوها مشخص شود، معادلات حاکم میان ایران و امریکا و ترويیکای اروپایی از یکطرف و روابط تهران و تلآویو از طرفی دیگر چالشهای تازهای را تجربه کرد. بدین معنا که در جریان نشست شورای حکام، واشنگتن همصدا با ترويیکای اروپایی و با استناد به گزارش ادعایی رافائل گروسی، ريیسکل آژانس بین المللی انرژی اتمی قطعنامه ضدایرانی را تصویب کردند؛ قطعنامهای که به باور ناظران میتواند مقدمهای باشد برای فعالسازی مکانيسم ماشه. از طرفی دیگر همزمان با رسانهای شدن ادعاهای سیاسی رييس نهاد پادمانی درباره پیشرفت برنامه هستهای ایران، رسانههای اسرايیلی از افزایش تحرکات این بازیگر خبر داده و مدعی شدند که تلآویو خود را برای حمله به تاسیسات هستهای ایران آماده میکند؛ ادعایی که شاید در میانه تلاشها برای حفظ راهحلهای دیپلماتیک برای خروج از بنبست هستهای، چندان جدی گرفته نشد. اما حمله تجاوزکارانه اسرايیل به تمامیت ارضی ایران و ترور چهرهها و فرماندهان ارشد کشورمان همه معادلات حاکم را برهم زد و آنگونه که گروهی از تحلیلگران داخلی و خارجی همصدا بر آن تاکید دارند موجب شد تا این کلاف سردرگم به تهدیدی بالقوه برای خاورمیانه تبدیل شود و گزینههای دیپلماتیک را کمرنگتر جلوه دهد.ناظران با اشاره به رویکرد ایالاتمتحده و تداوم بازی دوگانه این بازیگر براین باورند که امریکا و شخص ترامپ به واسطه رویکرد منفعلانه یا فراتر از آن چراغ سبز ضمنی به اسرايیل برای چنین ماجراجویی که بدون پاسخ نماند و در صورت تداوم بسترساز رویارویی تمام عیار خواهد شد، برزخی ساختند که خروج از آن به سادگی و در کوتاهمدت برای ایالاتمتحده، اسرايیل و پادشاهیهای خلیجفارس ممکن نیست، از همین منظر و در شرایطی که شرایط حاکم سیال شده و در عین حال پیچیده، گروهی از تحلیلگران امریکایی ضمن انتقاد از سیاستهای محتاطانه امریکا مدعیاند، شاید دونالد ترامپ امید داشت تا با توسل به راهحلهای دیپلماتیک به توافق نسبی با تهران دست یابد، اما رویکرد ماجراجویانه اخیر تلآویو، فعلا امید ريیسجمهوری امریکا به نتیجهبخش بودن راهحل دیپلماتیک با تهران را از میان برد؛ راهحلی که ترامپ تلاش داشت با توسل بدان غنیسازی اورانیوم در خاک ایران را متوقف یا کاهش دهد و بدین طریق بعد از بیش از صد روز شکست، دستاوردی را به نام خود ثبت کند.در همین راستا روزنامه اعتماد به بهانه بررسی و بازنشر نگاه تحلیلگران غربی به تحولات اخیر و رویارویی ایران و اسرايیل و همچنین تحلیل آنها از سناریوهای
پیش رو، نگاه و یادداشت برخی رسانههای برجسته غربی را مورد بررسی قرار داده و خلاصهای از یادداشتها را در ادامه آورده است.
ریسپانسیبل استیت کرفت: قمار نتانیاهو
ترامپ را در برزخ قرار می دهد
ریسپانسیبل استیت کرفت با انتشار یادداشتی ضمن اشاره به حمله تهاجمی اسرايیل به تمامیت ارضی کشورمان در این باره مدعی شد؛ دونالد ترامپ، رییسجمهوری امریکا، تایید کرد که دولتش از حملات (تجاوزکارانه)اسرايیل به ایران مطلع بوده است. او صبح جمعه در شبکه Truth Social اعلام کرد که این حملات بخشی از برنامه این بازیگر برای وادار کردن تهران به پذیرش توافق هستهای است و هشدار داد که اگر ایران همکاری نکند، «اوضاع فقط بدتر خواهد شد.» این نشریه در ادامه ادعا کرد: اسرايیل در ساعات اولیه بامداد جمعه، بهوقت محلی، حملاتی هوایی را به اهدافی در پایتخت ایران، تهران، انجام داد. تا ساعت ۱۰ شب بهوقت شرق امریکا، گزارشها حاکی از آن بود که در این حملات دستکم چهار مقام ارشد ایرانی و همچنین فرماندهان ارشد کل سپاه پاسداران،ازجمله (شهید) سردار حسین سلامی، ترور شدند.همزمان تلویزیون رسمی ایران اعلام کرد که دو دانشمند برجسته هستهای، (شهید)محمدمهدی طهرانچی و (شهید) فریدون عباسی نیز در جریان حمله به منازلشان ترور شدند. به گزارش نیویورک تایمز، برخی غیرنظامیان نیز در تهران جان باختند. انفجارهایی در دیگر نقاط کشور ازجمله نطنز، کرمانشاه، اصفهان، اراک و تبریز گزارش شده است؛ مناطقی که میزبان تاسیسات هستهای و پایگاههای نظامی ایران هستند. همزمان سردار ابوالفضل شکارچی، سخنگوی نیروهای مسلح ایران، در تلویزیون رسمی اعلام کرد که اسرايیل و امریکا «سیلی محکمی» می خورند و ایران با ضدحملات پاسخ خواهد داد. او تاکید کرد: «پاسخ ما قطعی است.»این درحالی است که وزیر امور خارجه امریکا، مارکو روبیو، مدعی شد که ایالاتمتحده در این حملات دخالتی نداشته است. فاکسنیوز نیز مصاحبهای اختصاصی با ترامپ منتشر کرد. بهگفته جنیفر گریفین از این خبرگزاری، ترامپ از پیش در جریان حملات بود، اما تاکید کرد که امریکا مشارکت نظامی نداشته و امیدوار است ایران به میز مذاکره بازگردد. او گفت: «ایران نباید دکترین هستهای خود را تغییر دهد. امیدواریم به میز مذاکره بازگردند.»پیش از حملات (تجاوزکارانه) اسرايیل قرار بود استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد ترامپ، روز یکشنبه با وزیر امور خارجه ایران برای ششمینبار رایزنی داشته باشد. موضوع اختلافبرانگیز اصلی، حفظ برنامه غنیسازی غیرنظامی توسط ایران است، درحالیکه اسرايیل و متحدان تندروي این بازیگر در امریکا خواستار توقف کامل برنامه هستهای ایران هستند.با وجود هشدارهای ترامپ به اسرايیل در روزهای گذشته مبنی بر خودداری از اقدامی تحریکآمیز، حمله (تجاوزکارانه اسرايیل)یک روز پس از آغاز تخلیه اختیاری سفارتها و وابستگان نظامی امریکا از خاورمیانه انجام شد؛ اقدامی که اکنون بهعنوان پیشزمینه حملهای تمامعیار میان دو بازیگر تعبیر میشود.پس از آغاز حملات، لابی پرنفوذ طرفدار اسرايیل در واشنگتن، موسسه AIPAC، خواستار حمایت امریکا از اسرايیل شد. برخی تحلیلگران این حمله را بخشی از یک طرح پیچیده برای تحت فشار قرار دادن ایران میدانند. مارک دوبوویتز، ريیس اندیشکده دفاع از دموکراسیها، گفت: «کمپین فریب ترامپ علیه ایران اجرایی شده و نتایجش مبهم است.» همزمان دموکراتها بهشدت از این حملات انتقاد کردند. سناتور جک رید، عضو ارشد کمیته خدمات نظامی سنا، رویکرد تهاجمی اسرايیل را بسترساز تنش ها خواند که احتمال درگیری منطقهای را افزایش میدهد. سناتور کریس مورفی نیز گفت: «این حملات بهوضوح با هدف از میان بردن فرآیند مذاکرات هستهای دولت ترامپ با ایران طراحی شده بودند.» او هشدار داد: «رویارویی میان اسرايیل و ایران شاید به سود سیاست داخلی نتانیاهو باشد، اما برای امنیت اسرايیل، ایالاتمتحده و کل منطقه در میانمدت فاجعهبار خواهد بود. امریکا نباید وارد جنگی شود که خواهان آن نیست و ما را در معرض خطر قرار میدهد.» در مقابل، جمهوریخواهان تندرو مانند لیندزی گراهام مدعی شدند که در صورت حمله ایران به منافع یا نیروهای امریکایی، باید تاسیسات نفتی ایران هدف قرار گرفته و تهران از تجارت نفتی خارج شود.در این میان آدام واینشتاین، معاون برنامه خاورمیانه در موسسه کويینسی، هشدار داد: «هرچند دولت امریکا دخالت مستقیم در حملات را انکار کرده، اما آگاهی قبلی از آن میتواند از نگاه تهران نشانه همدستی تلقی شود و نیروهای امریکایی را در معرض خطر قرار دهد.»
فارین پالسی: رویای اسرايیل کابوس امریکا می شود؟
استیون والت، تحلیلگر ارشد روابط بین الملل و استاد دانشگاه هاروارد با انتشار یادداشتی در فارین پالسی مدعی شد؛ در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۲۳، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرايیل، مدعی شد که اسرايیل «خاورمیانه را تغییر خواهد داد.» بسیاری این گفته را صرفا لفاظی تلقی کردند یا به آن توجه کافی نشان ندادند، اما در نزدیک به ۲۰ ماه درگیری خشونتبار، اسرايیلیها گامهایی برای تحقق این هدف برداشتهاند. با حمله (تجاوزکارانه)اخیر به ایران، این بازیگر تلاش کرد این مسیر را ادامه دهد. مرگ و ویرانی در غزه و واکنشهای بینالمللی گسترده، مانع از آن نشد تا عملیات ارتش اسرايیل در نوار غزه و کرانه باختری متوقف شود. حال ادامه اقدامات و تحرکات اسرايیل اکنون بیشتر در راستای اجرای برنامه الحاقگرایانه سیاستمداران راستافراطی اسرايیل است. رویای تصرف کامل غزه و گسترش حاکمیت(ادعایی) اسرايیل بر کرانه باختری، تنها با موفقیتهای ارتش اسرايیل در میدان نبرد ممکن می شود؛ گزارهای که صرفا به تنشها دامن زده و خاورمیانه را بر لبه پرتگاه قرار خواهد داد. تغییر رویکرد امنیتی اسرايیل، معادلات لبنان و سوریه را به شکلی منفی تحت تاثیر قرار داده است. شهروندان این کشورها از مداخله اسرايیل ناراضیاند. همزمان آینده سوریه و لبنان فارغ از تغییر و تحولات معادلات حاکم، در هالهای از ابهام قرار دارد. حال با حمله (تجاوزکارانه) اسرايیل به تمامیت ارضی ایران عدم قطعیتها و تهدیدها افزایش یافته است. در حمله (تجاوزکارانه) اخیر اسرايیل که با واکنش تند تهران روبهرو شد، تاسیسات ایران هدف حمله قرار گرفته و فرماندهان ارشد ایران ترور شدند. به ادعای این تحلیلگر، صرفنظر از تحولات نظامی پیش رو و آینده تنشهای حاکم بر روابط تهران و تلآویو، تغییر تفکر اسرايیل درباره امنیت، باعث یک تغییر پارادایمی بالقوه در خاورمیانه شده است. اسرايیل دیگر به توقف برنامه هستهای ایران بسنده نمیکند؛ بهنظر میرسد آنها به دنبال اهداف جاهطلبانه و در عین حال پرهزینهتری باشند. آنها واقعیتی را درک کردهاند که بسیاری از سیاستمداران امریکایی هنوز درک نکردهاند: تهران خواهان رابطه با واشنگتن نیست و از همین رو رهبران اسرايیل میخواهند از احتیاط و سادهلوحی امریکا به سود خود بهرهبرداری کنند.پس از ۷ اکتبر، اسرايیلیها صبر خود را از دست دادند و راهحلی نظامی را برای پایان چالش و مشکل امنیتیشان انتخاب کردند که با حمله (تجاوزکارانه) به ایران به اوج رسید. رهبران نظامی اسرايیل در همان ساعات اولیه تایید کردند که این حمله صرفا یک ضربه مقطعی نبوده، بلکه بخشی از برنامهای بزرگتر است. اهداف مورد حمله نشان داد که هدف اسرايیل فراتر از توقف برنامه هستهای ایران است. این استراتژی پرهزینه بر این فرض بنا شده که ایران توان بازدارندگیاش را از دست خواهد داد، اما واکنش ایران گویای واقعیت دیگری است و همین گزاره موجب شده تا نگرانیها درباره آینده خاورمیانه افزایش یافته و هراس از جنگی تمام عیار شدت بگیرد.طبیعتا فرضیه اسرايیل اگر محقق نشود، این بازیگر برخلاف تصور اولیهاش هزینه سنگینی متحمل خواهد شدو ایالاتمتحده را نیز در تنش خودساختهاش درگیر خواهد کرد.
فارن افرز: گزینههای ایران و واقعیتی که اسرايیل از آن غافل شد
نشریه فارن افرز با انتشار یادداشتی مدعی شد: اسرايیل درنهایت ایران را هدف حمله (تجاوزکارانهاش) قرار داد. حال خطر تازه آغاز شده است. اسرايیل درواقع جعبه پاندورا را گشوده: بدترین پاسخ احتمالی ایران برای اسرايیل و امریکا ممکن است همان گزینهای باشد که بیشترین احتمال وقوع را دارد؛یعنی خروج کامل از تعهدات کنترل تسلیحات و تغییر دکترین هستهای. مهار پیامدهای این اقدام در بلندمدت، احتمالا چالش اصلی برای اسرايیل و ایالاتمتحده خواهد بود. اگر این دو بازیگر در این زمینه ناکام بمانند، قمار اسرايیل نهتنها مانع از تغییر دکترین هسته ای ایران نخواهد شد، بلکه ممکن است این فرآیند را شتاب بخشد.این نشریه در ادامه مدعی شد: هنوز برای ارزیابی دقیق مدت زمان رویارویی و هزینههای به وجود آمده زود است، اما ایران همانگونه که نشان داد، ماجراجویی تلآویو را بیپاسخ نمیگذارد. مهمترین مشکل، فاصله جغرافیایی است. به دلیل وجود حدود هزار و 100 کیلومتر فاصله و کشورهای واسطه چون عراق، سوریه و اردن، رویارویی میان دو بازیگر میتواند برای کل خاورمیانه بسیار پرهزینه و در عین حال هولناک باشد. به ادعای این نشریه، گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه ایران با کمک روسیه در ماههای اخیر توان موشکی و پهپادی خود را تقویت کرده و طبیعتا قویتر از هر زمان دیگر ظاهر خواهد شد. بنابراین، همانگونه که حملات جمعه شب ایران به اسرايیل نشان داد، تداوم حمله تلافیجویانه با پهپاد و موشک بسیار محتمل است، هرچند نوع و شدت آن هنوز مشخص نیست. در همین حال، اسرايیل احتمالا با هواپیماها و پهپادهای خود به دنبال هدف قرار دادن سکوهای پرتاب و انبارهای مهمات ایران باشد. با این همه، حملات موشکی تنها گزینهای نیست که دراختیار ایران قرار دارد. یکی دیگر از گزینهها، حملات سایبری است. ایران در سالهای اخیر برای ارتقای توان سایبری خود بسیار تلاش کرده و حتی برخی حملاتش چون قطع برق اسرايیلیها موفقیتآمیز بوده است. از دیگر گزینههایی که دراختیار تهران قرار دارد، سناریویی است که بسیار روی آن مانور شده است. مراد حمله ایران به صادرات نفت در خلیجفارس یا تلاش برای بستن تنگه هرمز است. در چنین شرایطی شاهد افزایش شدید قیمت نفت و آسیب به اقتصاد جهانی خواهیم بود؛ رخدادهایی که موجب خواهد شد تا کشورهایی چون ایالاتمتحده، بازیگران غربی و حتی چین درگیر رویارویی میان ایران و اسرايیل شده تا تنشها میان دو بازیگر را در راستای منافع خود مدیریت کرده یا کاهش دهند. فارن افرز در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است: تهدیدآمیزترین واکنش احتمالی ایران، پاسخی نیست که در ساعات یا روزهای آینده رخ داده یا شاهد بودیم، بلکه واکنشی بلندمدت خواهد بود. تهران ممکن است از «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)» که در سال ۱۹۶۸ امضا شده و مبنای قانونی «برجام» (توافق هستهای سال ۲۰۱۵) محسوب میشود، خارج شود. تهران سپس ممکن است اعلام کند که تنها راه مقابله با چنین حملات «بیدلیل» و بازدارندگی واقعی، تغییر دکترین هسته ای است و درنهایت اسرايیل، ایالاتمتحده و دیگر کشورها را به چالش بکشد.ایران هماکنون به میزان کافی اورانیوم با غنای بالا دراختیار دارد که میتواند از آن برای گریز هستهای استفاده کند. این مواد ذخیره شدهاند و گفته میشود در سه مکان مختلف نگهداری میشوند. ایران همچنین مقدار زیادی از مواد خام اورانیوم (موسوم به «کیک زرد») دراختیار دارد که قابل غنیسازی تا سطح گریز هستهای قرار دارند. هرچند اسرايیل و امریکا معتقدند که از تمام سانتریفیوژهای عملیاتی ایران اطلاع دارند، آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر این باور است که ایران سانتریفیوژهای پیشرفته بیشتری ساخته است که محل نگهداری آنها نامشخص است. حتی اگر این سانتریفیوژها هنوز در زنجیرههای عملیاتی نباشند، میتوانند بهسرعت در آنها ادغام شوند و ایران نیز میتواند سانتریفیوژهای بیشتری بسازد.در غیاب بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای نظارت بر اجرای مفاد «انپیتی» و برجام، سرویسهای اطلاعاتی غربی واسرايیل، کار بسیار دشواری در شناسایی سایتهای هستهای جدید ایران خواهند داشت. حتی در صورت شناسایی چنین سایتهایی، احتمالا هدف قرار دادن این تاسیسات نیز دشوار خواهد بود، زیرا ایران بهاحتمال زیاد این تاسیسات را مقاومتر از حتی امکانات فعلی خود خواهد ساخت.بر این اساس، چالش واقعی برای اسرايیل، ایالاتمتحده و هر بازیگر دیگری که با اشاعه هستهای در خاورمیانه مخالف است، این است که راهی بیابند تا مانع از آن شوند که ایران پیشرفت صنعت هستهایاش را با شتاب بیشتری دنبال کند. برنامه هستهای ایران بسیار پیشرفته است، دانشمندان ایرانی نیز بسیار باتجربهتر هستند و زیرساختهای هستهای ایران بهمراتب گستردهتر از عراقِ سال ۱۹۸۱ است و این واقعیتی است که یا اسرايیل آن را درک نکرده یا از آن غافل شده است.این مساله نوعی «تناقض کلاسیک» ایجاد میکند: بهترین راه برای توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران، پیگیری فوری یک توافق هستهای جدید با تهران است، آنهم دقیقا در لحظهای که به دلیل خشم ناشی از حمله اسرايیل، مقامهای رسمی ایران تمایلی به مذاکره ندارند. با این همه اگر چنین توافقی شکل نگیرد، اسرايیل شاید موفق شده در کوتاه مدت پیشرفت برنامه هستهای ایران را به تاخیر بیندازد، اما درنهایت، خطر یک ایران قدرتمندتر را به شکلی جدیتر تضمین کرده است.
شورای آتلانتیک: ترامپ کنترل معادلات خاورمیانه را از دست داد!
شورای آتلانتیک با انتشار یادداشتی مدعی شد: هنوز نکات بسیاری درباره حملات (تجاوزکارانه)اسرايیل به ایران بیسوال باقی مانده است: اینکه دقیقا چه چیزی باعث شد اسرايیل در این زمان مشخص و پیش از آغاز دور ششم رایزنیها چنین گزینه تحریکآمیزی را برگزیند. علاوه بر این فهرست اهدافی که تاکنون موردحمله(تجاوزکارانه) قرار گرفتهاند، میزان موفقیت این حملات، برنامه فعلی اسرايیل و ایران برای مراحل بعدی و معیارهای تصمیمگیری برای گسترش و تشدید عملیات در هالهای از ابهام قرار داد.پاسخ این پرسشها بهزودی مشخص خواهد شد، اما در این میان نباید آنچه را که هماکنون میدانیم یا با اطمینان بالا میتوانیم حدس بزنیم، نادیده بگیریم.برنامه هستهای ایران پیشرفت کرده و این موضوعی است که در کانون توجه تمامی روسای جمهوری اخیر ایالاتمتحده قرار داشته و دارد، همگی نیز تهدید کردهاند که اگر راهحلهای دیپلماتیک شکست بخورند، از گزینه نظامی استفاده خواهند کرد. چهار سال پیش، جو بایدن با اولویت قرار دادن مذاکرات با ایران به قدرت رسید و چهار ماه پیش، دونالد ترامپ نیز همین مسیر را در پیش گرفت، اما فعلا هیچ کدام موفق نشدند تعداتشان را محقق کنند، چراکه اشتباه راهبردی سالها قبلتر یعنی در سال 2018 رخ داد؛ زمانی که ترامپ به شکلی یکجانبه از توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شدو با همین رویکرد به بیاعتمادیهای ایران نسبت به امریکا دامن زد.این نشریه در ادامه مدعی شد:در شرایط کنونی میتوان فرض کرد که رهبران اسرايیل، در نبود چراغ قرمز روشن ازسوی امریکا، رویکرد منفعلانه واشنگتن را بهعنوان چراغ سبز تفسیر کردهاند.ما همچنین میدانیم که ایران همانگونه که جمعه شب شاهد بودیم، در صورت تداوم ماجراجوییهای اسرايیل، با تکیه بر اهرم نظامی پاسخ خواهد داد. ایران معمولا ترجیح میدهد در زمان و مکان دلخواه خود پاسخ دهد، اما با ادامه حملات اسرايیل، فشار برای واکنش سریع افزایش یافته، این واقعیتی است که حمله پهپادی بامداد جمعه و حمله با موشکهای بالستیک دوربرد در شامگاه جمعه ثابت شد. اسرايیلیها این را میدانند و در تلاش خواهند بود تا توانایی ایران برای پاسخگویی نظامی را پیشاپیش مدیریت کنند. پاسخ ایران احتمالا شامل حملات مستقیم و واکنش از طریق محور مقاومت است، هرچند گروهی مدعیاند قدرت و توان برخی از این گروهها به واسطه حملات اسرايیل تحتتاثیر قرار گرفته است؛ اما اطلاعات به دست آمده نشان میدهد که محور مقاومت فارغ از تغییر برخی معادلات خود را برای رویارویی گسترده با اسرايیل همصدا با ایران آماده کردهاند. در این میان ما همچنین میتوانیم حدس بزنیم که سیاستهای امریکا دچار سردرگمی یا حداقل در پیچ و خم ارسال پیامهایی متناقض قرار دارد. ريیس جمهوری امریکا و نتانیاهو از آغاز دور دوم ریاستجمهوری ترامپ در مورد ایران همسو نبودهاند، نشانهاش رفتار تحقیرآمیز ترامپ با نتانیاهو در دیدار اخیرشان در کاخ سفید، خودداری ترامپ از سفر به اسرايیل در جریان بازدید منطقهایاش و برکناری مقاماتی در دولت امریکاست که موافق گزینه نظامی علیه ایران بودند. با این حال، بهنظر میرسد ترامپ از نشان دادن چراغ قرمز صریح به نتانیاهو خودداری کرده است. اسرايیلیها احتمالا این سکوت را چراغ سبز تلقی کردهاند. همچنین، رویکرد منفعلانه امریکا برای حفاظت از پرسنل خود در روز چهارشنبه احتمالا از دید اسرايیل نشانه موافقت ضمنی واشنگتن تلقی شده است. با این وجود، پس از حملات، درحالیکه مقامات اسرايیلی از «هماهنگی کامل با امریکا» سخن میگفتند، وزیر خارجه امریکا، مارکو روبیو، در بیانیهای صریحا رویکرد امریکا را از اسرايیل جدا کرد و بهطور ضمنی تعهد واشنگتن به دفاع از شرکایش در منطقه را زیر سوال برد، چه با حذف اشاره به این تعهد و چه با تاکید صرف بر حفظ امنیت شهروندان امریکایی. افزون بر این، ترامپ ابتدا این حمله را «عالی» توصیف اما بلافاصله در شبکههای اجتماعی ایران را به مذاکره دعوت کرد؛ تناقضی آشکار.نهایتا گرچه دولتهای عربی و پادشاهیهای خلیجفارس با ایران اختلافهای عریان و پنهانی دارند، اما از یکجانبهگرایی اسرايیل ناراضیاند و نگران واکنشهای منفی مردمشان هستند، بهویژه از واکنش ایران که ممکن است موجب شود تا این گروه از بازیگران درگیر رویارویی ناخواسته شوند. حتی اگر وزارت خارجه امریکا بیانیههایی برای کاهش تنش صادر کند، بسیاری از کشورهای منطقه ایالاتمتحده را با اقدامات اسرايیل همسو دانسته و امریکا را در پیامدهای منفی ماجراجویی های تلآویو شریک خواهند دانست. نشریه شورای آتلانتیک در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد: باتوجه به آنچه میدانیم، اکنون چه انتظاری باید داشت؟ پیشبینی تحولات پیش رو در مراحل اولیه همیشه پرریسک است، اما بعید بهنظر میرسد ایران از پاسخ نظامی قوی صرفنظر کند و تقریبا غیرممکن است که دولت ترامپ در هماهنگی با شرکای منطقهای برای مقابله با این واکنش در قیاس با دولت بایدن رویکردی محتاطانه در پیش بگیرد. علاوه بر این، بازیهای جنگی بیشمار در طول سالها نشان دادهاند که امریکا چگونه ممکن است بهسادگی درگیر رویاروییهای نظامی پرهزینه شود. حملات به نیروهای امریکایی، چه مستقیم از جانب ایران و چه از طریق محور مقاومت یکی از سناریوهای محتمل است. بهعنوان مثال، اگر ایران پیشرفت برنامه هستهای خود را تسریع کند، مقامات امریکایی ممکن است به این نتیجه برسند که تنها گزینه باقیمانده، استفاده از اهرم نظامی است.ترامپ همواره از ورود دوباره امریکا به جنگی دیگر در خاورمیانه مخالفت کرده و به همین دلیل توانسته آرای بسیاری را در دور دوم ریاستش به دست بیاورد. او همچنین بارها بر اهمیت رابطه قوی میان امریکا و اسرايیل تاکید داشته. اما طنز تلخ ماجرا آنجاست که دوره دوم ریاستجمهوری ريیسجمهوری امریکا ممکن است با بازگشت این کشور به جنگی جدید در خاورمیانه شناخته شود، آنهم درحالیکه اختلافات میان واشنگتن و تلآویو بیش از هر زمان دیگر برجسته شده است.