ادامه از صفحه اول
تأمين نيازها در بحران
تقويت زنجيره تأمين محلي با تشويق به خريد محصولات محلي و حمايت از كشاورزان و توليدكنندگان داخلي ميتواند به تقويت زنجيره تأمين كمك كند. دولت بايد با ايجاد بازارهاي محلي و تسهيل دسترسي به محصولات داخلي، به اين هدف دست يابد. همچنين، بهرهبرداري از سيستمهاي اطلاعاتي براي مديريت موجوديها و پيشبيني تقاضا ميتواند به بهبود زنجيره تأمين كمك كند. برقراري اينترنت پايدار و توسعه پلتفرمهاي آنلاين براي ارتباط بين توليدكنندگان و مصرفكنندگان نيز ميتواند توزيع موثر را تسهيل كند.
در اين شرايط بحراني، مديريت مسوولانه موجودي انبارها و جلوگيري از احتكار بسيار حياتي است. احتكار كالاها نه تنها منجر به افزايش قيمتها ميشود، بلكه به بحران اعتماد عمومي نيز دامن ميزند. بنابراين، دولت بايد قوانين و مقررات سختگيرانهاي را براي شناسايي و برخورد با احتكاركنندگان وضع كند.
خريدهاي احساسي و مازاد نيز بايد مورد توجه قرار بگيرد. در زمان بحران، برخي افراد ممكن است به دليل ترس از كمبود، اقدام به خريد بيش از حد كنند كه اين عمل ميتواند فشار بيشتري بر بازار ايجاد كند. كمپينهاي آموزشي درباره اهميت خريد منطقي و مصرف متعادل ميتواند به كاهش اين رفتار كمك كند.
همچنين، توجه به مسووليت اجتماعي در اين شرايط بسيار مهم است. همه اعضاي جامعه بايد احساس كنند كه در تأمين نيازهاي يكديگر نقش دارند. تشويق به همكاريهاي محلي، مانند تبادل كالاها يا خدمات بين همسايگان، ميتواند به تقويت انسجام اجتماعي كمك كند. اين اقدامات نه تنها به مديريت بحران كمك ميكند، بلكه حس همبستگي و همدلي را در جامعه تقويت ميكند.
با اجراي اين راهكارها، ايران ميتواند در شرايط بحراني كنوني، نيازهاي جمعيت خود را تأمين كرده و از تبعات منفي جنگ بكاهد و انسجام اجتماعي را تقويت كند.
يك تنيم
مقابله با دشمن را مطالبه ميكنند به معناي زنده بودن جامعه، رواج ارزشهاي اخلاقي، قوام هويت ملي و تداوم وطن پنداشتن ايران بهرغم تمام مشكلات است. اين همبستگي پشتوانه اصلي نيروهاي نظامي و سياسي براي به شكست كشاندن دشمن و بازگرداندن كشور به مسير صلح و آرامش و توسعه است.
3- در شرايط جنگي پاسخگويي به مطالبه ملي انتقام يكي از مولفههاي اساسي تعيينكننده همبستگي ملي است. در واقع حفظ روحيه ملي و ارتقاي همبستگي ملي در دوران جنگ تا حدود زيادي تحت تاثير موفقيت حاكميت در پس زدن دشمن قرار دارد. چنانچه مقام معظم رهبري در فرمان دفاع در برابر تجاوز رژيم صهيوني بيان كردند: «نيروهاي مسلح، رژيم رذل صهيوني را بيچاره خواهند كرد.» رذل و بيچاره دو كليدواژه اصلي اين فرمان هستند. در لغت رذل به معناي فرومايه، ناكس، پست، بيشرف، حقير، دني، سفله و ناكس و بيچاره به معناي فرومانده، عاجز، بينوا، مستاصل، بيسامان، فلكزده، نامراد و درمانده است. در حالي كه در افكار عمومي رذالت دشمن متجاوز امري اثبات شده بود، ساعت به ساعت با تداوم موفقيتآميز و غرورآفرين عمليات «وعده صادق 3» انگاره بيچارگي آن نيز تثبيت ميشود. به اين ترتيب هر چند اين پايان ماجرا نيست، اما تا اينجاي كار، عمليات وعده صادق 3 با تقويت غرور و هويت ملي و با ايجاد اعتماد به نفس ملي به ارتقاي اعتماد عمومي نسبت به حاكميت به عنوان «مبدا سازماندهي توافقها» منجر شده است.
4- به تعبير بورديو، جامعهشناس فقيد فرانسوي «دولت (حاكميت) مكان قدرتِ به رسميت شناخته شدهاي است كه توافقي اجتماعي پشت سر آن است، توافقي مبني بر اينكه در اين مكان خير عمومي را ميبيند و ميداند چه چيزي به نفع و خير عموم است». امروز همبستگي ملي و توافق بر سر به بيچارگي كشاندن دشمن شماره يك ايران يكي از مظاهر مسووليت دولت در شناسايي و عينيتبخشي به خير عمومي است. اميد كه از فرداي پيروزي، اين همبستگي و وفاق با شناسايي و تحقق ساير انواع خير جمعي تداوم يابد.
مهاجرت ناخواسته، اما دلبستگي جاودانه به ايران
اما خوب ميدانم آنها هم تا هميشه پاي ايران خواهند ماند. اين تلاشها در حالي است كه ما بايد زندگي عادي خود را هم پيش ببريم؛ كار كنيم، درس بخوانيم و پاسخگوي وظايف روزمره باشيم، در حالي كه قلبمان هزاران كيلومتر آنسوتر، كنار مردم وطنمان است. فراموش نكنيم، دوري در زمان جنگ دردناكتر است. عذاب وجدان رها كردن وطن، بغضي است كه هر شب با آن سر بر بالين ميگذاريم و بارها با خود ميگوييم: اي كاش كنار خانوادهام بودم. اي كاش مانده بودم، حتي اگر سخت بود، تا امروز دست هموطنانم را بگيرم و كنارشـان باشم.
تاريخ پرفراز و نشيب ايران بارها نشان داده كه اين سرزمين از دل آشوبها و سختيها سربلند بيرون آمده و اين بار هم چنين خواهد شد. اما بايد به ياد داشته باشيم: نجات ايران تنها از درون خود ايران برميآيد. بيگانگان نه دركي از دردهاي ما دارند و نه خيرخواه ما هستند. يا اصلا نميدانند چه ميگذرد، يا با يك جمله ساده «I am sorry» ماجرا را پايان ميدهند. رهبران كشورها نيز، اسير منافع خويش، نه تجاوز اسراييل را محكوم كردند و نه گامي براي دفاع از تماميت ارضي و امنيت ما برداشتند.
ما نبايد اجازه بدهيم تاريخ تكرار شود. تاريخ ايران مملو از حملات مكرر و دفاعهاي ميهنپرستانه بوده و هست، اما اين بار نبايد بگذاريم بيگانگان براي سرنوشت ما تصميم بگيرند. اين ما هستيم كه بايد ايران را نگه داريم. اين ما هستيم كه بايد در كنار هم بايستيم، چه در داخل، چه در خارج.
وطن براي ما فقط يك خاك يا جغرافيا نيست. وطن براي ما مادر است. و ما، تا جان در بدن داريم، كنار مادرمان خواهيم ماند.