ادامه از صفحه اول
سنت بنيانگذار در جنگ دفاعي (۲)
از هيچ چيز نمیترسم بحمدالله تعالی. والله، تا حالا نترسيدهام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم كه میبردنم، آنها میترسيدند؛ من آنها را تسليت میدادم كه نترسيد. [خنده حضار] آخر اگر ما برای مقصد اسلامی، برای مقصدی كه انبيا خودشان را به آب و آتش زدند، اوليای عظام خودشان را به كشتن دادند، علمای بزرگ اسلام را آتش زدند، سر بريدند، حبس كردند، تبعيد كردند، حبسهای طولانی كردند، اگر چنانچه ما برای مقاصد اسلام بترسيم، دين نداريم. ديندار هم برای اينكه خرقه را از اين عالم خالی كند میترسد؟ اگر ما ماورای اين عالم را اعتقاد داشته باشيم، بايد شكر كنيم كه در راه خدا كشته بشويم و برويم در صف شهدا. بترسيم؟ از چه چيز بترسيم؟ آن بايد بترسد كه غير اين عالم جايی ندارد. خدای تبارك و تعالی وعده كرده به ما كه يك جای خوب داريد، اگر چنانچه به دين من رفتار كنيد؛ و ما اميدوارم كه رفتار كنيم؛ اميد دارم كه رفتار كنيم. ما از چه بترسيم؟ چه ترسی ما داريم از شماها؟ شما آن آخر امر اين است كه ما را اعدام كنيد؛ اول زندگی راحت ماست؛ از اين كثافتكاريها بيرون میرويم؛ از اين رنج و مِحن خلاص میشويم. آقای ما فرموده: والله لابْنُ أبِي طالِبٍ آنسُ بِالْموْتِ مِن الطِّفْلِ بِثدْي أُمِّه (نهج البلاغه، خطبه5، ص: 52) خوب ايشان فرمودهاند، ما البته نمیتوانيم همچو دعواها بكنيم، لكن ما شيعه او هستيم. ما اگر از مرگ بترسيم، معنايش اين است كه ماوراء الطبيعه قبول نيست» (صحيفه امام، ج ۱، ص ۲۹۳.
سياست رسانهاي برونمرزي در جنگ با اسراييل
در تاريخچه ظلم بر قوم يهود نه تنها نقشي نداشتهاند، بلكه با مهماننوازي، التيامبخش زخمهاي كهنه آنها بودهاند.
اين سياست حتي در سخنان و فعاليتهاي ديپلماتيك و بينالمللي سياستمداران كشورمان نيز به درستي تبيين نشده است.
نكته چهارم اينكه سياست رسانهاي برونمرزي ما بايد تبيينگر طرح پيشنهادي كشور ما، مبتني بر شكلگيري همهپرسي در سرزمينهاي اشغالي باشد كه سالها قبل توسط رهبر انقلاب در اجلاس عدم تعهد مطرح شده است. بر اساس اين طرح، بايد از تمام مردم فلسطين اعم از مسلمان، مسيحي، يهودي و فلسطينيهايي كه آواره شده و در كشورهاي ديگر پناهنده شدهاند، همهپرسي شود و نظام آينده حاكم بر سرزمينهاي اشغالي با مراجعه به آراي عمومي شكل بگيرد. بر اساس اين طرح، نابودي مردم يهودي ساكن سرزمينهاي اشغالي، به هيچوجه مدنظر نيست؛ بلكه اساس آن، تشكيل حكومتي بر اساس خواست همه اقوام اين سرزمين، فارغ از مذهب، زبان و نژاد است. به عبارت صريحتر، ضديت جمهوري اسلامي ايران با ماهيت نژادپرستانه و ايدئولوژيكي اسراييل است كه دولتي مبتني بر ناديده گرفتن حقوق ديگر اديان، نژادها و زبانها و بر اساس كوچاندن اجباري و غصب سرزمينهاي اجدادي آنها و استيلاي قوم يهود بر ديگر اقوام و زير پا گذاشتن اصل همزيستي صلحآميز اديان مختلف است. خواست جمهوري اسلامي نه مبتني بر اخراج خشونتآميز مردم يهودي ساكن در سرزمينهاي اشغالي، بلكه مبتني بر همهپرسي به عنوان روشي دموكراتيك است كه حقوق همه اقوام را فارغ از محدوديتهاي قوميتي، مذهبي و زباني مدنظر قرار ميدهد.جامعهشناس
خيزش ايران در برابر جنايت شبانه
چشم داشت كه ببيند مردمان اين مرز و بوم چسان هراس و ترس را نمايش ميدهند. چشم داشت كه ببيند چگونه بر قفسههاي نان و آب هجوم ميآورند!
اما صبح روز پايتخت، باطلالسحر آنان بود. مردمان متين سر بر آوازه تاريخ نهادند. كمتر از هر جمعه ديگر از خانه بيرون آمدند. خانوادهها دل در گروی مهر يكديگر دوختند. آن كساني كه بيرون بودند، از هميشه با يكديگر مهربانتر بودند. غريبگي از ميان برخاسته بود. نفرت و كينه از تجاوز گلوهايشان را ميفشرد. غيرت انتقام قلبهايشان را به تپش واميداشت. دشمن شكست خورده بود. دشمن در آن هدف بنيادين خود ناكام ماند. ايران و ايراني به فراسوي تاريخ، به آن سپيدهدم آغازين بازگشت. دلهاي جدا و مكدر، با يكديگر پيوند خورد. در سوگ عزيزانش اشك ريخت. خود را درست مانند آهيختهمردان هگمتانه متحد ساخت. شكستن اين اتحاد و همدلي هدف اصلي بمباران بود كه كام نيافت.
ايران بار ديگر به پا ميخيزد. زخمهايش را ميبندد. تنهاي خويش را سرودي ميسازد:
ز بهر بر و بوم و پيوند خويش
زن و كودك خرد و فرزند خويش
همه سر به سر تن به كشتن دهيم
از آن به كه كشور به دشمن دهيم