وطنخواهي به عنوان يك فضيلت اخلاقي
اشتباهات آنها را با نگاهي انتقادي بپذيرم و به ايشان خاطرنشان شوم و بكوشم كه خودم اين خطاها را تكرار نكنم.
عشق به خانه و خانواده و محله و شهر و در يك كلام وطن، از اين منظر نبايد سبب ديگريسازي و دگرستيزي شود، بلكه بايد موجب همبستگي و همدلي و دفاع از ارزشها و اصول اخلاقي شود. اين شكل از وطندوستي و ميهنخواهي، نه يك امر مذموم و موجب انحصارگرايي كه امري ستوده و بدون شك از فضايل اخلاقي است، چراكه حق دارا بودن آن را براي همه انسانها به عنوان هستندههايي فرهنگي محفوظ ميداند و بر ضرورت نگاه انتقادي تاكيد ميكند.
از اين منظر اتحاد و همبستگي روشنفكران و اهل فكر و انديشه ايراني در روزهاي اخير در مقابل يك نيروي متجاوز و زورگو، رخدادي نيكو و قابل تأمل است. همنشيني نامهايي چون عبدالكريم سروش و محسن كديور كه تا ديروز انتقادهاي تندي به يكديگر ميكردند و احيانا چشم ديدن هم را نداشتند، در دفاع از كيان خانه و وطن، رخدادي ارزنده و نشانه آن است كه بهرغم همه دشواريها و مصايب و كاستيها، اخلاق و فضايل اخلاقي كماكان ارجحيت دارد و بر نفرتها و دشمنيها غلبه ميكند. تا زماني كه چنين باشد، خانه خانه ميماند، با وجود همه كمبودها و مشكلاتش. تا چنين باشد، انسان انسان ميماند، عليرغم همه نواقص و كاستيهايش. ايدون باد. با اميد.