اين روزها و شبها ايران عزيزما شرايط پرتلاطم و غمانگيزي را سپري ميكند، از حملات وحشيانه رژيم كودك كش و كودكآزار و انتشار ياوههاي پيدرپي و اعصاب خردكن سردمدارنش تا نگراني زنان و مردان و كودكان مظلوم و بيگناه تهراني از وضعيت به وجود آمده تا استرس و آلودگي صوتي ناشي از انفجار موشكهاي اسراييل و… شرايط بغرنجي را براي ايران به وجود آورده است، اينكه قرار است بر سر ايران چه آيد مهمترين پرسشي است كه ذهن همه را مشغول كرده است.
البته آنچه از هفته گذشته بر اين كشور پهناور ميبينيم اگرچه تلخي بيشماري است و دل هر ايراني و غير ايراني را به درد ميآورد اما مدام نكته مهمي را به ذهن يادآوري ميكند؛ اينكه ايران با پيشينه عميق چند هزارساله و قدمتي طولاني، از اين دست حملات و رنجشها بسيار به خود ديده ولي هربار سرافرازتر و مقاومتر از گذشته ايستاده و پرنورتر از گذشته درخشيده .
از هفته گذشته كه كشور موقعيت پرخطري را تجربه ميكند سينماگران و چهرههاي شناخته شده زيادي ايران را در آغوش ميفشرند و مدام مينويسند تا پاي جان براي ايران هستيم.
٭ تا پاي جان براي ايران
اصغر فرهادي كارگرداني با وجهه بينالمللي با انتشار تصويري از كوه دماوند نسبت به حمله جنايتكارانه دشمن صهيوني به كشورمان، نوشت: «ستبر چون دماوند، تا پاي جان براي ايران».
٭ ايران باشكوه سرپا ايستاده
سيد جمال ساداتيان تهيهكننده سينما نوشت: ايران همواره گهواره حوادث تاريخي فراواني بوده و مصايب زيادي ديده ولي همچنان باشكوه سرپا ايستاده؛ اين روزها هم ميگذرد.
بدانيد وطن تنها ميراثيست كه هيچوقت نميتوان آن را فروخت.
٭ ايران من
ابوالحسن داودي فيلمساز نوشت: هانري برگسون حد تحمل انساني «درد» را جايي ميداند كه نه تنها نقطه پيدايش درد را دركالبدت گم ميكني، بلكه احساس ميكني فضاي اطراف بدنت هم درد ميكشد و تو به حجم حجيمي از زجري تحملناپذير تبديل ميشوي...
… و اين حال و روز اين ايام من است، دراين هفتهاي كه گذشت بِكراّت و از شمار دررفته، گرگ و ميش و خروسخوان، صبح و صلات و غروب و نيمههاي شب، گاه در همسايگي و گاه كيلومترها و فرسنگها دورتر... با هر زخمي كه بر خاكت ميخورد، احساس ميكنم حجمي حجيم از بدنم «درد» ميكشد..
در هفتادسالي كه از سر گذراندم هيچگاه مثل اين روزها، رگ و پي و اعصابم را اينگونه درهم تنيده با خاكم ... با «ايرانم» نيافته بودم. «ايران من»، بدنم به وسعت خاك تو گسترده شده و به همراه ميليونهايي كه كعبه آمالشان هستي، اگرچه زخمي و بيمار سالياني، اما اين روزها با هر زخمي كه بر تن ميكشي، همه بجايت درد ميكشيم، باشد كه التيامي باشد براي زخمهاي ناجوانمردانهاي كه شغالان و كفتارها برتو ميزنند... «ايران بزرگ» .. «ايران جاودان»…
٭ ايران تنها نيست
سيد ضيا هاشمي- تهيهكننده سينما طي يادداشتي نوشت:
بسمالله الرحمن الرحيم
تجاوز آشكار رژيم صهيونيستي جنايتكار و حامي اصلي آن، ايالات متحده امريكا، به خاك جمهوري اسلامي ايران، اقدامي خصمانه، غيرقانوني و آشكارا ناقض حقوق بينالملل و منشور سازمان ملل متحد است. اين حمله نهتنها امنيت منطقه را به خطر انداخته، بلكه بار ديگر چهره واقعي متجاوزان را براي افكار عمومي جهان آشكار كرده است. ما با تمام قدرت، اين اقدام تجاوزكارانه را محكوم ميكنيم و در كنار ملت سربلند ايران، بر دفاع مشروع از سرزمينمان تأكيد ميورزيم. تاريخ نشان داده است كه ايران در برابر ظلم، هرگز سر خم نكرده و اينبار نيز با اتكا به وحدت، آگاهي و اراده ملي، سربلند از اين آزمون عبور خواهد كرد. در اين روزهاي سرنوشتساز، از همه هنرمندان، نويسندگان، سينماگران، موسيقيدانان و فعالان فرهنگي كشور ميخواهيم تا با زبان پرقدرت هنر، صداي مردم مظلوم و مدافعان شجاع وطن باشند. اكنون بيش از هميشه، ايران نيازمند وحدت، همبستگي و پشتيباني فرهنگي است. ما با افتخار، از تلاشهاي ايثارگرانه نيروهاي نظامي، سپاه، ارتش و نيروهاي مردمي كه جان خود را فداي دفاع از امنيت و استقلال كشور ميكنند، حمايت ميكنيم و باور داريم كه با پشتوانه ملت و فرهنگ، پيروزي از آنِ ايران خواهد بود.
ايران تنها نيست. مدافعانش بيدارند. هنرمندانش همراهند. و پيروزي، نزديك است.
٭ خاك نميدهيم
پرويز پرستويي نوشت:
خاك ميخوريم اما خاك نميدهيم، زنده و پاينده باد ايران و ايراني...
٭ اي ايران!دوستت دارم!
رضا كيانيان نوشت:
روز تولد من همزمان شده با حمله وحشيانه كشوري تقلبي كه حتي چندشم ميشود نامش را بياورم. كشوري كه نبود و با حمايت انگليس و به وسيله كشتي اكسدوس تشكيل شد. امشب و شبهاي گذشته بسياري از هموطنانم را عزادار كرد، بسياري بيخانمان شدند، بسياري در جادهها سرگردانند، بسياري در وحشت به سر ميبرند. همه هموطنانم نگرانند.
ديگر كسي براي تماشاي ستارهاي به آسمان نگاه نميكند چون در آسمان كشورم رد موشكها و پهپادها، رد ستارهها را پريشان كرده.
اي ايران! ايران زخمي من! هفته پيش تصميم داشتم در صفحه اينستاگراميام به همراه انتشار عكسهايي از خودم كه تا به حال كمتر ديده شدهاند، مطالبي بنويسم از پايان ۷۴ سالگيام، از شاديها و غمهايي كه گذراندم اما حالا فقط غمها بر سرم آوار شدهاند. ديشب اينترنت هم قطع شد، انتشارشان بماند براي بعد.
در زندگيام قبل از انقلاب را ديدهام، مبارز بودهام، زندان رفتهام، انقلاب را ديدهام، جنگ را ديدهام، محاصره اقتصادي را ديدهام، گرسنگي كشيدهام، تحريم ديدهام و حالا باز يك جنگ ديگر … همه اينها را گذراندهام، اين را نيز ميگذرانم.
همچنانكه در سكانس پاياني فيلم «پاپيون» استيو مك كويين كه خود را به دريا مياندازد، فرياد ميزند حرامزادهها! من هنوز زندهام! ما نيز رو به تجاوزگران ميگوييم حرامزادهها ! ما هنوز زندهايم!
اي ايران! كشورم! دوستت دارم! ترا كه در طول هزاران سال عمر پربركت و پربارت بارها جنگ را تجربه كردهاي، حملات وحشيانه ديدهاي، به خاك و خون كشيده شدهاي اما باز از خاكستر خود برخاستهاي، نيرومندتر از قبل. باز هم برخواهي خاست. من ايرانيام، از نسل ققنوسم، برخواهم خاست.
يادمان باشد ايران بود و هست و خواهد بود اما كشوري كه به ما حمله كرد، نبوده، سنش از سن من كمتر است.
ما به اميد زندهايم و با اميد ادامه ميدهيم. اميد، راز ماندگاري ماست.
اندكي صبر، سحر نزديك است.»
٭ تو سبزي، سروري، صنوبري
احمدرضا درويش دلنوشتهاي را براي ايران منتشر كرد.
«تو سبزي، سروري، صنوبري
سپيدي چون حرير
سبد سبد صلحي
سرخي چو ياقوت
چو رود در اندامواره تن، شناوري.
نامِ «كبريا» در قاب كتيبه تو
چشمِ تشنگان، خيره به جامِ تو
تو عود، تو رنگين كمان
تو ناقوس
تو كمان، بر قلبِ اهريمنان.
تو بر دوشِ مادران
در دستِ كودكان
تو بر بام خانهها، منارهها
تو فانوس، بر پهنه كرانهها.
تو سبزي،
سپيدي
سرخي
خورشيد بامداداني
تو تنپوش سرباز وطن
تو «پرچم» سربداراني.
تقديم به قلبهايي كه براي ايران
ميتپد
٭ تاريخ را بخوان
مريلا زارعي، بازيگر سينما و تلويزيون، در واكنش به جنايات و تجاوز رژيم صهيونيستي به خاك ايران، متني صريح منتشر كرد و نوشت: لعنت خدا بر تو، كه آنقدر وقيحانه جنايت كردي كه ديگر چشمان ما به شنيعترين تصاوير و دردناكترين احساسات انساني عادت كرده است. لعنت خدا بر تو؛ از خداوند ميخواهم شرّ منحوس تو را هر چه زودتر از زمين پاك كند، تا اين تصاوير آخرالزماني كه هر روز نقاشي ميكني، پايان يابند؛ تصاويري كه رنگ غالب آن، طيفهاي عظيم سرخِ خون بيگناهان جهان است. لعنت به تو و به همه كساني كه تو را تغذيه ميكنند تا همچون زالو، خون بيگناهان را بمكي. اي ضحاك مار بهدوش! بدان كه پايانت نزديكتر از نزديك است. تاريخ را بخوان...
٭ ايران تماميت ماست
حسين پاكدل با تاكيد بر ضرورت حفظ انسجام ملي در شرايط دشوار جنگي، نسبت به سوءاستفاده بعضي رسانهها در اين شرايط هشدار داد.
و نوشت: «حتي قفس با نيت مراقبت دور قناري است!
به شكلي هماهنگ، حساب شده و كاملا حرفهاي، بيستوچهارساعته، با شگردهاي پيچيده و گاه دلسوزانه، هزاران هزار كانال، پيامرسان و صفحه با طراحي و عناوينِ شيك، در فضاي اينترنت، پابهپاي شبكههاي راديوتلويزيوني به تمام زبانهاي زنده، با بستهبنديهاي جذاب و فريبنده مشغول توليد خبرهاي شبهواقعي و تحليلهاي جعلياند تا شكل و محتواي روايتي كه مورد نظرشان است و از جانب موساد ديكته شده را به خورد جهان بدهند. اغلب در استخداماند و بالطبع مشغول انجام وظيفه ولي تعدادي خواسته و ناخواسته بر مبناي حب و بغض و منافعي كه دارند در اين دام گرفتار شده و با سادهلوحي ريشه واقعيت را ميخشكانند. اسراييل براي نابودي منطقه نياز به بهانه ندارد، به موقع از هيچ هم بهانه جور ميكند. حواسمان باشد در دام اين فريب نيفتيم، اين هيولا فرصت پيدا كند سدّ مقاومتِ ملت متّحدِ ما را درهم بشكند، در كوتاه زمان ممكنه، هيچ تيربرق و درخت بابرگي در كشور ما باقي نميگذارد، انسانها كه جاي خود دارند. لحظهاي غفلت امروز باعث پشيماني ابدي است.
كافي است حتي به صورت سرسري تاريخ اروپا، منطقه خاورميانه و چگونگي شكلگيري و بقاي اسراييل و جناياتِ بيوقفه و بيشمار صهيونيستها را مرور كنيد.
ايران با تمام قوّت و ضعفهايش، با تمام عيوبش، وطن ماست، تماميت ماست؛ مراقبش باشيم!»
٭ هيچوقت ايران را انقدر زيبا نديدم
امين زندگاني گفت:
دم همه كساني كه به مردم خدمت ميكنند گرم!
هيچوقت ايران را انقدر زيبا نديدم؛ هيچوقت تهران را انقدر عاشقانه دوست نداشتم و حاضر نيستم آن را ترك كنم. او افزود: دعا ميكنم هر كس مسبب و آغازكننده اين اتفاق است كه همه ميدانيم كي و چي است، نسل او ريشهكن شود و چقدر خوب دارد جواب ميگيرد.
به دور از هر نگاه و تعصب، كسي كه به وطنش خيانت كند، حتي بعد از مرگش هرگز آسوده نخواهد بود و جنازهاش روي خاك هم احساس سرما ميكند.
٭ دور از تو باد اهرمن
بهرام رادان نوشت:
در اين روزگار غم و دود و در اين بزنگاه خونبار تاريخ براي مردم نازنين سرزمينم سلامت و صبر و براي وطن پرغرورم صلح و آرامش طلب دارم، آمين
دور از تو بادا اهرمن، ايران من
٭ ميهنم را زنده نگه ميدارم
مهران مديري
در فضاي مجازي نوشت:
«چقدر دورند، آدمهاي دوستداشتني
چقدر دورند ...
آدمهاي مرخصيهاي چهار روزه ...
بوي جنگ ميدهم
با اين سيگارهاي خيس
با اين چكمههاي پر از شن
از گوشه سنگر
ياسهاي كوچك سپيد ميچينم
خودم را زنده نگه ميدارم
ميهنم را زنده نگه ميدارم»
مهران مديري كردستان ۱۳۶۶
٭ تا دير نشده انتخابت را بكن!
رضا ميركريمي نيز در يادداشتي نوشت:
«تا دير نشده انتخابت را بكن! اين قصه تنها دو سو دارد، مهم نيست اسمش را چي ميگذاري! ميهن در برابر دشمن، حق در برابر باطل، يا … اسمش مهم نيست! ميتواني بر اساس نگاه و باور خودت براي دو سمت ماجرا اسم انتخاب كني، ولي بدان كه راهي وجود ندارد كه بتواني عافيتطلبانه موقعيت سومي بتراشي و پشت حصار پوشالي آن در امان بماني! چون اين قصه فقط دو سو دارد و بس!» همچنين منوچهر شاهسواري، مازيار ميري، هومن بهمنش، رامبد جوان، رسول صدرعاملي، پريناز ايزديار، امين حيايي، امير جديدي، نويد محمدزاده، محمدرضا گلزار، پيمان معادي، هدي زينالعابدين و بسياري از چهرهها هر كدام در فضاي مجازي تمام قد از ايران دفاع كردند.