حميدرضا نجفي از «نويسندگي به عنوان شغل» ميگويد
خلاقيت نويسنده، قرباني ادبيات سفارشي
خبرگزاري ايبنا به تازگي سوژه «نويسندگي به عنوان شغل» را دستمايه قرار داده و آن را در قالب پرسشهايي با نويسندگان مطرح ميكند. در تازهترين مطلب از اين سري گزارشها، حميدرضا نجفي از «نويسندگي به عنوان شغل» گفته است.
نجفي گفته «كار سفارشي اگر بدون آزادي در تعيين محتوا و پرورش موضوع باشد خلاقيت ندارد و قلم نويسنده را نازل ميكند.»
اين داستاننويس با تاكيد بر اينكه تنها تعدادي معدود از نويسندگان امروز ايران، چون محمود دولتآبادي و احمد پوري، را ميتوان نويسنده حرفهاي دانست كه تنها از طريق نوشتن امرار معاش ميكنند، در پاسخ به اين پرسش كه در ايران چقدر امكان نويسندگي حرفهاي و تامين معاش از راه نويسندگي وجود دارد، عنوان كرد: اكنون شرايط جامعه به گونهاي است كه نويسندگان اگر كار سفارشي كه نميتوان خلاقيت چنداني در آن داشت، انجام ندهند، نميتوانند تنها از طريق داستاننويسي امرار معاش كنند و نويسنده حرفهاي باشند.
نجفي همچنين درباره اينكه خود او آيا از راه نوشتن امرار معاش ميكند يا به طريقي ديگر، بيان كرد: خود من در كنار نوشتن، فعاليت اقتصادي دارم و حرفه اصلي من چيزي غير از نويسندگي است.
اين نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه آيا در ايران كتاب نوشتن سفارشي ميتواند فرصتي براي فعاليت حرفهاي باشد، گفت: بيشك كار سفارشي كه موضوع و محتواي آن بايد چارچوب محدودي داشته باشد خلاقيت كافي را ندارد و از دل برنخاسته است. هنر اصيل با خلاقيت عجين شده و اگر خلاقيت را محدود كنيم و دست نويسنده كاملا باز نباشد اثر ادبي تنزل خواهد كرد.
وي همچنين با بيان اينكه براي تعالي ادبيات در كشور بايد دولت نقش خود را بيش از نظارت و سفارش اثر به سمت حمايت سوق بدهد، عنوان كرد: به عنوان نمونه نيكوست رديفي از بودجه وزارت فرهنگ به حمايت از نويسندگان ايدهپرداز كه بايد مدت طولاني را صرف نگارش يك رمان ارزشمند كنند، اختصاص يابد.
اين نويسنده با بيان اينكه در سالهاي اخير به دليل گرايش نويسندگان و ساير هنرمندان ازجمله سينماگران به كارهاي سفارشي، هنر سينما و ادبيات تنزل كرده است، افزود: به عنوان نمونه در دهههاي ۶۰ و ۷۰ شاهد اوج شكوفايي سينماي جنگ بوديم و آثاري كاملا از دل برآمده و ذوقي خلق شدند، ولي در سالهاي اخير با ورود بيرويه سفارش و نيز طنزهايي كه در حقيقت هجو هستند و تنها براي پاسخ به سطح سليقه جامعه خلق ميشوند، مواجه شدهايم و ميانگين ارزش هنري آثار پايين آمده است.
نجفي بر ضرورت حمايت هرچه بيشتر از نويسندگان تاكيد كرد و گفت: كار سفارشي زماني ارزشمند است كه نويسنده در انتخاب موضوع و پرورش آن آزاد باشد.
او همچنين به تجربه خود از نوشتن كار سفارشي اشاره كرد و در اين باره گفت: من خود تجربه خوبي در اين زمينه داشتهام كه به خلق رمان «ننه يخي، پسر و تابستان» به پيشنهاد و سفارش كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان منجر شد و چون سفارش اثر بدون چارچوب محدودكننده بود، موفقيتآميز بود و در فهرست كلاغ سفيد كتابخانه فرانكفورت قرار گرفت.
از حميدرضا نجفي آثار داستاني مختلفي به چاپ رسيده است. اولين رمان او با نام «كوچه صمصام» توسط كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان منتشر شد و اولين مجموعه داستانش با عنوان «باغهاي شني» كه از آثار مطرح اوست، در انتشارات نيلوفر به چاپ رسيد. اين مجموعه داستان، بسيار مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نامزد دريافت دو جايزه هوشنگ گلشيري و منتقدان و نويسندگان مطبوعات شد و جايزه هوشنگ گلشيري را دريافت كرد.
مجموعه داستانهاي «ديوانه در مهتاب» و «شب در از ما بهترانيه» ديگر آثار داستاني حميدرضا نجفي هستند. از اين دو مجموعه داستان، «ديوانه در مهتاب» برنده جايزه ادبي اصفهان شده است.
از نجفي همچنين كتابي با عنوان «قصههايي از مثنوي معنوي» منتشر شده كه بازنويسي و روايتي منثور از تعدادي از داستانهاي مثنوي معنوي است. نجفي دستي هم در ترجمه دارد و كتابي با عنوان «اينفلوئنسرها: تاثير رسانههاي اجتماعي بر ادراك ما» را به فارسي ترجمه كرده است.