• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3353 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۶ مهر

درباره مساله جنگ

محمد دروديان

جنگ ايران و عراق به دليل تحولات هشت ساله و مهم‌تر از آن؛ تفسير ايران از ماهيت جنگ و نحوه واكنش جامعه ايران در برابر عراق، نه تنها بر انقلاب سايه انداخت و جايگزين آن شد، بلكه پيامدهاي داخلي آن در حوزه‌هاي سياسي- اجتماعي و نظامي- امنيتي، به همراه پيامدهاي سياسي- نظامي و امنيتي آن در منطقه، همچنان ادامه دارد و بر روندهاي موجود تاثيرگذار است. ملاحظه ياد شده، بيانگر ضرورت بازبيني ساير ابعاد و مسائل اساسي و تاثيرگذار در جنگ است. نظر به اينكه امام خميني(ره) به عنوان رهبر انقلاب و فرماندهي كل قوا، نقش و تاثير اساسي و پايدار در تمام حوزه‌ها از جمله واكنش دفاعي- تهاجمي ايران در جنگ داشته است، همچنين جنگ در چارچوب تفكر ايشان جايگزين انقلاب شد و به همين دليل قدرت دفاعي ايران در برابر عراق شكل گرفت، بنابراين بررسي تفكر امام درباره مساله جنگ، موضوعيت جدي و اساسي دارد.

پرسش از مولفه‌ها و تفكر امام درباره مساله جنگ، حداقل از دو جهت اهميت دارد كه به‌مثابه مفروضات اين بحث قلمداد مي‌شود؛ نخست، توضيح درباره شناخت انديشه امام و تاثيرات تعيين‌كننده آن در شكل‌گيري واكنش فكري و عملي جامعه ايران به جنگ است. علاوه بر اين، نتايج و پيامدهاي آن در شكل‌گيري رويكردها و نگرش‌هاي كنوني به جنگ است. بنابراين انديشه امام نه تنها واكنش فكري- عملي جامعه ايران را در برابر جنگ شكل داده، بلكه تفكر كنوني درباره جنگ نيز، تحت تاثير آن قرار دارد. بر پايه ملاحظات ياد شده، اين پرسش وجود دارد كه مولفه‌ها و شاكله تفكر امام خميني (ره) درباره مساله جنگ ايران و عراق چه بود؟

لازم به ذكر است يادداشت كنوني بر پايه مواضع و اظهارات امام درباره جنگ ايران و عراق و با استناد به آنها تنظيم شده است. منظور از «مولفه‌ها و شاكله» در اين بررسي، موضوعات و عوامل مختلفي است كه به‌صورت تدريجي و در يك بستر و زمينه تاريخي شكل گرفته و در تعامل با يكديگر، مجموعه انديشه و تفكر امام را درباره مساله جنگ ترسيم كرده است. در اين بررسي فرض بر اين است كه شالوده تفكر امام خميني درباره جنگ، در چارچوب دفاع از اسلام بود. پيروزي انقلاب و استقرار نظام اسلامي سبب شد، حمله عراق به ايران در چارچوب جنگ اسلام و كفر، و جنگ حق و باطل مفهوم‌بندي شود. با وجود ادامه جنگ در خاك عراق امام همچنين از «جنگ دفاعي» سخن مي‌گفتند. به‌نظر مي‌رسد فارغ از مباني ديني در بحث جنگ دفاعي، امام به سه دليل بر اين موضوع تاكيد مي‌كرد:

1-‌ متجاوز بودن عراق و اشغال برخي شهرها و مناطق مرزي

2-‌ ادامه حضور ارتش عراق در برخي از مناطق اشغالي و ناديده گرفتن خواسته‌هاي ايران، مبني بر تعيين متجاوز و پرداخت غرامت

3-‌ حفظ اسلام و دفاع از مستضعفان و مسلمانان، به ويژه نجات مردم عراق از سلطه حزب بعث و صدام

با توضيح ياد شده به‌نظر مي‌رسد شِماي كلي و شاكله تفكر امام در چارچوب جنگ دفاعي، تحت تاثير مولفه‌هاي سه‌گانه درباره مساله جنگ، تشكيل و به شرح زير است:

1-‌ نگرش سياسي- اجتماعي به جنگ

2-‌ تاثير جنگ بر تحول روحي جامعه ايران

3-‌ استفاده از جنگ و قدرت نظامي براي پيشبرد اهداف

امام خميني در نخستين واكنش در تفسير حمله عراق به ايران، پس از اشاره به جنگ حق و باطل و «جنگ اسلام و كفر» همچنين تاكيد بر اينكه دست امريكا از آستين صدام بيرون آمده است، دستاوردهاي جنگ را برشماري كردند كه وجوه سياسي- اجتماعي آن غلبه داشت. نظر به تفسير امام از جنگ در چارچوب اهداف امريكا و صدام براي براندازي نظامي، حفظ نظام و انقلاب و همچنين تامين تماميت ارضي كشور، مورد توجه و اهتمام قرار گرفت. لازمه تحقق اين اهداف، بسيج سياسي- اجتماعي براي تامين ثبات سياسي در كشور و دفاع در برابر متجاوز بود.

امام پس از مشاهده پيامدهاي جنگ در ايجاد انسجام سياسي و بسيج اجتماعي براي دفاع در برابر حمله عراق، وجه ديگري از جنگ را به عنوان عامل تحول روحي در جامعه ايران مورد تاكيد قرار دادند. امام پيش از اين نيز براي توضيح درباره وجه الهي انقلاب، به تحول روحي در جامعه ايران اشاره كرده و اين امر را «الهي» ذكر كردند. بنابراين صورتي از اين تحول روحي مجددا با جنگ آشكار شد.

با تغيير قدرت دفاعي ايران به قدرت تهاجمي و آزادسازي مناطق اشغالي، امام به تاثير قدرت در پيشبرد اهداف توجه كردند. چنانچه پس از فتح خرمشهر به اين موضوع اشاره كردند كه «امروز كه ما قدرت داريم، نبايد صدام را رها كنيم.»

توضيحي كه درمورد مولفه‌هاي تفكر امام درباره مساله جنگ بيان شد، به يك معنا شاكله اين تفكر را در تعامل با عمل و نتايج آن آشكار كرد. در واقع ضرورت‌هاي واكنش به حمله عراق و 

 

بسيج جامعه ايران براي دفاع، همچنين آزادسازي مناطق اشغالي، موجب شد تا مولفه‌هاي تفكر امام درباره جنگ و شاكله آن، قوام پيدا كند.

به نظر مي‌رسد مولفه سياسي- اجتماعي و تحول روحي، ابتدا تفكر دفاعي را در برابر حمله عراق شكل داد و در عمل، پشتوانه شكل‌گيري قدرت تهاجمي ايران قرار گرفت. توضيح ياد شده از اين جهت اهميت دارد كه ارتباط مولفه‌هاي مختلف را با يكديگر و هر سه را در قوام شاكله تفكر امام درباره مساله جنگ، در تعامل با جنگ و جامعه به تصوير مي‌كشد.

با فرض اينكه مولفه‌هاي سه گانه در يك بستر تاريخي و در فرآيند پيروزي انقلاب اسلامي شكل گرفته است، يكي از پرسش‌هاي اساسي، درباره پيش‌زمينه‌ها و چگونگي تاثير مولفه‌ها در ايجاد شالوده‌هاي تفكر امام درباره مساله جنگ، به لحاظ نظري و عملي است. «مولفه سياسي- اجتماعي» و «تحول روحي» گرچه با وقوع جنگ مورد تاكيد امام قرار گرفت، اما هر دو، ريشه در شكل‌گيري و پيروزي انقلاب دارد. وجه تمايز انقلاب اسلامي با مردمي بودن و «اعتقادات سياسي- ديني» به‌منزله بازتوليد صورتي از قدرت ديني- مردمي براي مقابله با قدرت سياسي- امنيتي شاه و حاميانش بود. بنابراين كاركرد دو مولفه ياد شده در انقلاب و نسبت آنها با يكديگر، مجددا با حمله عراق بازتوليد شد و مفهوم «دفاع همه‌جانبه و مردمي» را در برابر تجاوز عراق شكل داد.

مولفه سوم به معناي شكل‌گيري استفاده از «قدرت نظامي»، برآمده از تحول حاصل از وقوع جنگ از يكسو و از سوي ديگر، شكل‌گيري دفاع مردمي بر پايه دو مولفه تحول سياسي- اجتماعي و تحول روحي در مردم، است. با اين توضيح، شاكله تفكر امام درباره مساله جنگ، در درون تحولات جنگ، صورت‌بندي و بنيان نهاده شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون