• 1404 جمعه 19 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3363 -
  • 1394 شنبه 18 مهر

نگاهي به اپوزيسيون رسول و بحث سرمربيگري تيم‌ملي كشتي آزاد

طلايي جانشين خادم شود محمدي جانشين طلايي

وحيد جعفري/ رسول خادم از ابتداي بازگشتش به كشتي به دنبال ميدان دادن به جوانان بود تا افراد مستعد را در زمينه‌هاي مختلف شناسايي كرده و در مقابل چهره‌هاي شاخص و قديمي قرار دهد تا ضمن اينكه حس رقابت بين مهره‌هاي مختلف ايجاد مي‌كند، براي موفقيت، بهترين‌ها را از دل رقابتي سالم و قانونمند شناسايي و انتخاب كند.

خادم علاوه بر كشتي گيران در زمينه مربيگري نيز به چهره‌هاي جوان ميدان داده تا توانايي‌هاي خود را نشان دهند و با هم به نوعي رقابت كنند. او پس از اينكه به عنوان رييس فدراسيون انتخاب شد و همزمان مشغول سرمربيگري تيم ملي و البته اين موضوع مورد انتقاد عده‌اي از كشتي دوستان بود، اعلام كرد كه ما به دنبال اين هستيم تا چند سال آينده مربي به تيم ملي معرفي كنيم و بعد از آن سرمربي و منظور خادم مربي‌اي بود كه توان و شرايط فعاليت در تيم ملي را داشته باشد، يعني بتواند در سيستم جديدي كه بر كشتي و البته تمرينات و برنامه‌هاي تيم ملي حاكم شده، امر مربيگري را به نحوه احسن انجام داده و كشتي گيران را به درستي هدايت كند. امير توكليان، علي‌اكبر دودانگه، حسين كريمي، عليرضا رضايي، رضا لايق، علي اصغر بذري، مراد محمدي، سعيد ابراهيمي، امير عباس مرادي گنجي، غلامرضا محمدي، محسن كاوه، تورج ظفري، نادر رحمتي، مصطفي عليزاده، مسعود جمشيدي، مهدي برائتي، مسعود مصطفي جوكار و... مربياني بودند كه در چند سال اخير با فدراسيون رسول خادم به عنوان مربي همكاري كرده‌اند. اكثر اين افراد همچنان در تيم‌هاي ملي مشغول به فعاليت هستند و چند تن هم ترجيح داده‌اند كه با تيم ملي همكاري نداشته باشند كه شاخص‌ترين اين افراد غلامرضا محمدي و محسن كاوه هستند. رسول خود قبل از المپيك لندن در ابتداي بازگشت به كشتي به نوعي جايگزين غلامرضا محمدي- كه به عنوان سرمربي تيم ملي هدايت كشتي آزاد را بر عهد داشت- شد، يعني حضور خادم به عنوان مدير تيم‌هاي ملي جوري بود كه محمدي ترجيح داد تا در آستانه المپيك از تيم ملي برود؛ اما با گذر زمان تصميم گرفت كه با خادم همكاري كند و به عنوان مربي ارشد به تيم ملي بازگشت؛ اما اين برگشت نيز مقطعي بود و بعد از چندي غلامرضا محمدي ترجيح داد تا به عنوان مربي در تيم ملي نباشد و در جاهاي ديگر از جمله ليگ به عنوان سرمربي فعاليت كند. او سال گذشته با تيم خود قهرمان ليگ فصلي ايران و ليگ جهاني كشتي در جويبار شد. محسن كاوه هم كه به عنوان مربي فصلي به تيم ملي دعوت شده بود خيلي زود كنار كشيد تا در هيات كشتي به عنوان مسوول مربيان تهران با عبدالله عزيزي رييس هيات همكاري كند و در ليگ هم تيمداري، البته كاوه از زماني كه ليگ به صورت متمركز برگزار مي‌شود قيد تيمداري را زده و در سطح تهران فعاليت مي‌كند. اين دو مربي از مربيان توانايي بودند كه مي‌توانستند با ماندن در تيم ملي به موفقيت كشتي كمك كنند؛ اما ترجيح دادند در جايي ديگر مشغول شوند و شايد اگر مانده بودند حالا كه شوراي فني تصميم گرفته است فردي را در سمت سرمربي جايگزين خادم كند، در اين جايگاه قرار مي‌گرفتند و توانايي‌هاي فني خود را به آزادكاران انتقال مي‌دادند؛ اما خب نماندند تا در نقش اپوزيسيون رسول و فدراسيونش به كار خود در كشتي ادامه دهند، اپوزيسيوني كه شايد اكبر فلاح قهرمان جهان و مربي سازنده‌اي كه سابقه مربيگري در تيم ملي و سرمربيگري تيم ملي جوانان را در كارنامه دارد، از نخستين‌هاي آن بود، چرا كه فلاح همان ابتدا به دعوت براي همكاري پاسخ منفي داد تا در باشگاه كارگران به امر سازندگي ادامه دهد. شرايط رقابتي و البته به وجود آمدن دسته منتقدان و مخالفان خادم و فدراسيون كشتي در رشته فرنگي هم شكل گرفته تا در اين بخش هم شاهد چهره‌هاي مطرحي باشيم كه مي‌توان از آنها به عنوان اپوزيسيون نام برد. شايد شاخص‌ترين چهره اپوزيسيون در كشتي فرنگي محمد بنا باشد كه البته اين روزها با بازگشتش به تيم ملي ديگر نمي‌توان او را در گروه نفرات بالا قرار داد؛ اما خب تنها كافي است سري به موتور جست‌وجوگر گوگل بزنيد و نام اين افراد را سرچ كنيد تا تصاوير اين مربيان را -كه در يكي از سالن‌هاي پايتخت در حال تمرين دادن به كشتي‌گيران هستند- ببينيد و متوجه شويد كه از نظر تفكر و منتقد خادم و فدراسيون بودن تا چه اندازه با هم تفاهم دارند. «اپوزيسيون» در واژه معني «ضد» مي‌دهد؛ اما در تعريف عاميانه نمي‌توان گفت كه هر اپوزيسيوني ضد سيستم مورد انتقاد خود است. در واقع مي‌توان از بسياري از اپوزيسيون‌ها به عنوان افراد منتقدي نام برد كه صرفا مخالف و منتقد سياست‌هاي حاكم هستند نه سياستگذار و اگر همين سيستم حاكم كه منتقد و مخالفش هستند با تفكرات و ذهنيت آنها كمي همسو و همراه شود، نرمش به خرج داده و خود به گروه همكاران و موافقان بپيوندند. نمونه بارز اين مساله محمد بنا است كه شايد بزرگ نام در ميان اپوزيسيون رسول بوده؛ اما حالا كه شوراي فني به او پيشنهاد همكاري مجدد داده و با فدراسيون و رسول خادم به توافق رسيده به تيم ملي‌اي بازگشته كه رييس فدراسيونش خادم است. باري، محمد بنا به عنوان يك اپوزيسيون كه چهره شناخته شده‌اي است اين فرصت را پيدا كرده تا باز به عنوان سرمربي با فدراسيون كشتي همكاري كند؛ اما غلامرضا محمدي و محسن كاوه با رفتن از تيم ملي، اين فرصت را از خود گرفتند تا نتوانند مجددا به عنوان سرمربي تيم ملي كشتي آزاد در خدمت كشتي ايران باشند، در حالي كه مي‌توانستند صبور باشند و بمانند و به هدف خود كه تكيه زدن دوباره بر مسند سرمربيگري تيم ملي است نزديك شوند، اما حالا كه بحث جايگزيني خادم در پست سرمربيگري مطرح شده مي‌بينيم كه نامي از آنها نيست و نمي‌تواند باشد و از افرادي چون محمد طلايي، عليرضا رضايي و امير توكليان -كه طي چند سال گذشته بدون حاشيه و تنشِ خاصي با رسول همكاري كرده‌اند- به عنوان سرمربي احتمالي تيم ملي كشتي آزاد نام برده مي‌شود. اما از ميان نام‌هاي مطرح شده كدام يك مي‌تواند جانشين خلفي براي رسول خادم اين مرد فني و در عين حال مدير و متفكر باشد؟ عليرضا رضايي نايب قهرمان المپيك در چند سال اخير به عنوان مدير تيم‌هاي ملي با فدراسيون كشتي همكاري كرده، يعني در پستي فعاليت داشته كه بر عملكرد رسول خادم به عنوان سرمربي تيم ملي بايد نظارت مي‌كرده و به رسول خادم به عنوان رييس فدراسيون بايد جواب پس مي‌داده! رضايي انساني اخلاق‌گرا و مربي فني است، اما از آنجايي كه در سال‌هاي گذشته لباس گرم مربيگري را از تن در آورده و به عنوان مدير، كار را از كنار دنبال كرده تا وسط تشك، شايد بهتر باشد حالا كه رسول تصميم گرفته تا كم‌كم از سرمربيگري كنار برود در همين پست مديريت بماند و از تجربه كسب كرده در اين چند سال در نظارت بر عملكرد سرمربي بعدي استفاده كند. امير توكليان نايب قهرمان جهان هم مربي زحمتكش و دلسوزي است و همواره همراه و همدل ملي‌پوشان بوده است؛ اما چون اكثر مواقع در سمت مربي در كنار كشتي‌گيران بوده تا سرمربي، شايد نتوان با قاطعيت گفت كه مي‌تواند جانشين خوبي براي رسول خادم -كه يك سرمربي خوب در تمام ابعاد سرمربيگري بوده- باشد. آخرين گزينه و شايد بهترين گزينه براي جايگزيني خادم، همين محمد طلايي -كه گمانه‌زني‌ها هم حكايت از سرمربيگري او مي‌دهد- باشد. البته اگر از ما سوال شود كه چه كسي بايد جانشين رسول شود؟ كسي را بهتر از خود خادم سراغ نداريم كه معرفي كنيم! به اعتقاد ما رسول خادم نه تنها در المپيك 2016 بلكه تا المپيك 2020 بايد سرمربي باقي بماند تا خود از نزديك شاهد هر چه شكوفا‌تر شدن طرح و برنامه‌اي كه براي كشتي ريخته باشد؛ اما خب انگار انتقادها و منتقدان كه درك درستي از شرايط حاكم بر كشتي ندارند، توانسته‌اند شرايط را طوري پيش ببرند كه خادم و شوراي فني تصميم بگيرند تا المپيك براي تيم ملي سرمربي انتخاب كنند و بعد از اينكه رسول در بازي‌هاي ريو به عنوان سرمربي تيم ملي را هدايت كرد، ديگر به صورت كامل فردي ديگر به عنوان سرمربي كار را دنبال كند. باري، طلايي در ميان چهره‌هايي كه از آنها نام برده شده شرايط بهتري براي سرمربيگري در تيم ملي بزرگسالان دارد. او علاوه بر اينكه قهرمان جهان بوده در امر مربيگري نيز به قهرماني دنيا رسيده است. او در دو سال گذشته كه سرمربي تيم ملي كشتي آزاد جوانان بوده اين تيم را به قهرماني دنيا رسانده و نشان داده كه همان طور كه در دوران قهرماني خود به خوبي راه غلبه بر روس‌ها را پيدا كرده اين راه را خوب‌تر به شاگردان خود نشان داده و مي‌تواند در بزرگسالان هم همين مسير را ادامه دهد و جانشين مناسبي براي رسول خادم باشد. طلايي در واكنش به احتمال سرمربيگري‌اش در بزرگسالان گفته است: «بايد بگويم ما يك تيم هستيم و از زماني كه كار را با خادم آغاز كردم همگي يك گروه هستيم و با هم فعاليت مي‌كنيم. تا حد زيادي تمرينات تيم‌هاي ملي نوجوانان، جوانان و بزرگسالان شبيه به هم است و با هم متحد كار مي‌كنيم. الان هم در خدمت تيم ملي هستم و همگي براي موفقيت كشتي در حال تلاشيم. هر جا كه صلاح بدانند كار مي‌كنم و براي پيشرفت كشتي هر كاري از دستم بربيايد انجام مي‌دهم.» اما با رفتن طلايي به بزرگسالان چه كسي بايد جاي خالي او در جوانان را پر كند؟ او كه خود نشان داده توانايي جانشيني رسول را دارد، چه كسي بايد جانشين او شود. شايد بهتر باشد فدراسيون از يك روند تكاملي بهره ببرد! ملي‌پوشان حال حاضر كشتي آزاد بزرگسالان چه كساني هستند؟! بي‌ترديد جوانان ديروز، آنهايي كه در گذشته با محمد طلايي به ميدان‌هاي مختلفي رفتند و قهرمان شدند حالا به بزرگسالان رسيده‌اند و بي‌ترديد طلايي شناخت خوبي از آنها دارد و در صورت سرمربي شدن مي‌تواند باز با جوانان ديروز، اين‌بار در بزرگسالان كسب افتخار كند؛ اما خب طلايي در جوانان با چه افرادي قهرمان دنيا شد؟ بي‌ترديد با نوجوانان ديروز. اين جوانان خروجي تيم نوجواناني بودند كه در آن مرادمحمدي به عنوان سرمربي فعاليت مي‌كند. پس شايد بهتر باشد در صورتي كه محمد طلايي به بزرگسالان رفت، مراد محمدي كه سال‌هاي پيش به عنوان سرمربي جايگزين طلايي در نوجوانان شد، اين‌بار هم در جوانان باز جانشين او –كه خود جانشين خادم در بزرگسالان خواهد شد- شود. البته شايد حالا عده‌اي به اين پيشنهاد خرده بگيرند كه اگر محمدي مربي خوبي است و مي‌تواند جانشين مناسبي براي طلايي –كه تيمش قهرمان دنيا شده- شود، پس چرا تيم نوجوانان در دنيا قهرمان نمي‌شود و امسال هم در جهاني بوسني نايب قهرمان شد، آن هم بي‌طلا! محمدي به چند دليل ساده بهترين جانشين براي طلايي است. او به خوبي با آزادكاران امروز تيم ملي كشتي جوانان آشناست، چرا كه اين افراد طي سال‌هاي گذشته شاگردان خود او در نوجوانان بودند و با هدايت و حمايت‌هاي او امروز به جوانان رسيده و قهرمان دنيا شدند. در واقع تيم جوانان كه طي دو سال گذشته قهرمان جهان شده، به نوعي خروجي تيم نوجواناني است كه مراد محمدي و همكارانش هدايت آن را برعهده داشتند، ضمن اينكه ما شايد تا چند سال آينده هم نتوانيم روس‌ها را در نوجوانان بگيريم، چرا كه آنها خيلي زودتر از ما آموزش به نونهالان خود را آغاز كرده و مي‌كنند، براي همين هم وقتي روس‌ها به رده نوجوانان مي‌رسند بر خلاف ما كه فرصت زيادي براي آموزش اين رده سني نداشته و نداريم، شايد به اندازه جوانان ما با چم و خم كشتي آشنا شده باشند، البته با طرح‌ها و برنامه‌هاي فدراسيون خادم براي كشتي نونهالان و نوگلان اين اميد مي‌رود كه در سال آينده همان طور كه در جوانان روس‌ها را گرفته‌ايم در رده سني نوجوانان هم گوي سبقت را از آنها برباييم و در اين رده هم به قهرماني جهان برسيم. نكته ديگر اينكه، نوجوانان هم در جهاني مثل بزرگسالان نتيجه گرفتند؛ نايب قهرماني، بي‌طلا، پس نمي‌توان به مراد محمدي و ديگر مربيان تيم نوجوانان خرده گرفت. اين كادر همين كه نوجوانان را آموزش داده و حفظ مي‌كنند تا به رده بالاتر يعني جوانان برسند، بايد قدردان‌شان باشيم.

 

برش

شايد حالا شوراي فني اگر رسول خادم قصد رفتن از سرمربيگري تيم ملي را دارد -كه اميدواريم از اين تصميم منصرف شود، چرا كه موفقيت‌هاي چند سال اخير كشتي بيشتر از هر چيز به مدد زحمات فني رسول خادم بوده- بهتر باشد به فكر يك مربي كاركشته و دلسوز براي جانشيني مراد محمدي –كه خود بهتر است جانشين طلايي شود- باشد. ضمن اينكه خوب است يادمان نرود اسطوره‌هايي چون بوايسار سايتي اف و الكساندر كارلين همواره در رده‌هاي پايه به كشتي روسيه خدمت كرده‌اند و آموزش درست به نوجوانان كشتي يعني تضمين آينده كشتي. واي كه ما چقدر دوست داريم حالا كه مجید ترکان قهرمان اسبق جهان با فدراسيون همكاري مي كند و مسوول امور فنی رده‌های پایه کشتی آزاد است در كنار اين مسووليت، وارد گود شود و هدايت نوجوانان را به دست بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون