• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3377 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۵ آبان

محمدعلي مهتدي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

منتظر مذاكره ايران- عربستان نباشيد

عدم حضور فيزيكي ايران در نشست‌هاي مربوط به سوريه تغييري در جايگاه ايران نمي‌دهد

گروه ديپلماسي| سوريه اين روزها مهم‌ترين پرونده ديپلماتيك براي رايزني ميان كشورها شده است. در آخرين تلاش‌ها نيز روز جمعه در وين، وزراي امور خارجه امريكا، روسيه، تركيه و عربستان با يكديگر نشستي مشترك را در جهت حل و فصل اين بحران برگزار كردند كه البته بي‌نتيجه به پايان رسيد. عدم حضور ايران نيز بيش از هر چيز ديگري خودنمايي مي‌كرد و موجب شد تا بسياري تاكيد كنند كه عدم حضور ايران موجب بي‌نتيجه ماندن چنين نشست‌هايي بشود. در رابطه با اين مساله با محمدعلي مهتدي، تحليلگر ارشد مسائل خاورميانه گفت‌وگويي داشته‌ايم كه مشروح آن در ادامه مي‌آيد:

 

روز جمعه در وين نشستي با حضور برخي وزراي امور خارجه قدرت‌هاي بين‌المللي و كشورهاي منطقه‌اي در رابطه با سوريه برگزار شد كه ايران در آن اجلاس حضور نداشت. دليل عدم حضور ايران چه بود؟ و آيا امكان دستيابي به نتيجه در چنين نشست‌هايي بدون حضور ايران وجود دارد؟

براي درك دقيق اين مساله ابتدا بايد استراتژي جديد روسيه در خاورميانه را مورد بررسي قرار داد. من اعتقاد دارم كه عمليات روس‌ها در سوريه صرفا به خاطر بحران سوريه و مبارزه با تروريسم نيست بلكه حضور آنها ابعاد مختلفي دارد و مربوط به نظم امنيتي آينده خاورميانه است. اين استراتژي از دو بعد سياسي و نظامي قابل بررسي است. از نظر بعد نظامي، روسيه با تمام قوا وارد عرصه شده است. ناوگان دريايي روس‌ها هم‌اينك وارد مديترانه شده است. ناوگان دريايي آنها در درياي خرز هم فعاليتش را در اين باره آغاز كرده است و حتي برخي مناطق سوريه توسط موشك دوربرد روس‌ها از درياي خرز بمباران شده‌اند. از نظر هوايي، مسكو جنگنده‌هاي سوخوي خود را به سوريه آورده است. از طرف ديگر، بعد سياسي اين استراتژي از سوي سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه روسيه در حال پيگيري است. آنچه روز جمعه گذشته در وين رخ داد، در واقع درخواست روسيه از سه كشور امريكا، عربستان و تركيه براي تشكيل ائتلاف ضد تروريسم بود و مي‌توان آن را اقدامي زيركانه در جهت خلع سلاح سياسي طرف مقابل دانست زيرا اين كشورها مدعي مبارزه با تروريسم هستند. در برابر اين ادعا، هم‌اكنون روس‌ها وارد شده‌اند و از طرف مقابل درخواست همكاري براي مبارزه با تروريسم دارند. در برابر اين درخواست، طرف مقابل در يك دو راهي قرار دارد. هم آنها نمي‌توانند اين پيشنهاد را قبول كنند زيرا خود از تشكيل‌دهندگان همين گروه‌هاي تروريستي تكفيري هستند و همچنان از تروريسم تكفيري به عنوان يك كارت استفاده مي‌كنند و هم از طرف ديگر نمي‌توانند اين پيشنهاد را رد كنند زيرا در صورت رد خواست روسيه، نمي‌توانند بهانه‌اي داشته باشند و رسوا خواهند شد. بنابراين لاوروف با زيركي طرف مقابل را در بن‌بست قرار داده است. هرچند كه آنها گفته‌اند پيش‌شرط مبارزه با تروريسم منوط به كنار رفتن بشار اسد است و وزير امور خارجه روسيه نيز در جواب آنها گفته است كه اين مساله نه به ما بلكه به مردم سوريه ربط دارد. با اين وجود، چه در بعد نظامي و چه در بعد سياسي، اقدامات سياسي روسيه در هماهنگي كامل با ايران و سوريه است و ميان اين سه كشور هماهنگي كاملي وجود دارد پس عدم حضور فيزيكي ايران در اين نوع نشست‌ها تغييري در موقعيت نمي‌دهد ضمن آنكه عربستان سعودي همچنان با مواضعي كينه‌توزانه در حال مذاكره است و ايران هم پذيرفته است كه در مراحل ابتدايي كار، لزومي به حضور فيزيكي نيست، هرچند كه لاوروف گفته است ضروري است كشورهايي مانند ايران و مصر در نشست‌هاي بعدي سوريه باشند و جان كري هم حضور ايران در اجلاس بعدي را رد نكرده است.

اقدامات نظامي روسيه در سوريه به چه ميزان در جهت حل مسائل منطقه‌اي است؟ احتمال دارد كه مسكو بخواهد در اين باره با غرب وارد معامله شود؟

برخي تحليل‌ها مبتني بر اين است كه اقدام روسيه موقتي است و ممكن است كه روس‌ها وارد معامله با غرب شوند. در گذشته هم هنگامي كه روسيه از سوريه حمايت كرد برخي مي‌گفتند كه مسكو مي‌خواهد با اين حمايت‌ها برگه‌هاي خويش را افزايش دهد و آن هنگام وارد معامله شود ولي آنها چه در اوكراين و چه در گرجستان قاطعانه وارد عمل شدند. آنچه روسيه در سوريه انجام مي‌دهد، در واقع به امنيت روس‌ها پيوند خورده است و قابل معامله هم نيست. هزاران تكفيري از تاتارستان و چچن و ساير جمهوري‌هاي خودمختار روسيه به سوريه آمده‌اند و اين تهديد بزرگي براي مسكو است. از طرف ديگر، اگر روسيه، سوريه را از دست بدهد يا آنكه سوريه تجزيه شود، روس‌ها تنها پايگاه نظامي در شرق مديترانه را از دست مي‌دهند. با اين حال، آنچه مسلم است اين است كه روسيه نمي‌خواهد درباره سوريه وارد معامله شود و سخنراني اخير ولاديمير پوتين و موضع‌گيري لاوروف نشان مي‌دهد كه روسيه قصد كوتاه آمدن ندارد.

عربستان در رابطه با حضور ايران در حل بحران سوريه همچنان اصرار دارد كه ايران بايد تغيير مواضع درباره سوريه بدهد و مواضع ضدايراني شديدي دارد. كنار هم قرار گرفتن تهران و رياض با توجه به طيف وسيعي از اختلافات مي‌تواند گره‌گشا در شرايط كنوني باشد؟

از ميان سه كشوري كه در كنار روسيه در نشست روز جمعه وين درباره سوريه حاضر شدند، امريكا و تركيه تا حدودي مواضع‌شان را نسبت به بشار اسد تعديل كرده‌اند و بازيگري كه همچنان روي مواضع قبلي اصرار دارد، عربستان است. اين مواضع نيز نشات‌گرفته از منافع ملي عربستان يا منافع ملل منطقه نيست بلكه ناشي از يك كينه شخصي است. در ابتداي جنگ 33‌روزه در تابستان سال 2006 و حمله رژيم صهيونيستي به لبنان، عربستان حزب‌الله را به ماجراجويي متهم كرد. پس از صدور قطعنامه 1701 در لزوم آتش‌بس، در 15 اگوست همان سال، رييس‌جمهور سوريه در جمع كثيري از خبرنگاران و فعالان سياسي نطق مفصلي در رابطه با پيروزي حزب‌الله و جريان مقاومت ايراد كرد و انتقادات شديدي نسبت به پادشاه وقت عربستان و شيخ‌نشين‌هاي عربي كرد و آنها را «نيمه مرد» خطاب كرد. از آن هنگام به بعد، پادشاه عربستان و شيخ‌نشين‌هاي عربي نسبت به بشار اسد كينه به دل گرفتند و تصميم به سرنگوني وي را اتخاذ كردند. يك ماه بعد نيز در قاهره كاندوليزا رايس، وزير امور خارجه وقت امريكا با مسوولان امنيتي مصر و عربستان و برخي ديگر از كشورهاي عربي برنامه‌ريزي‌هاي مفصلي را براي سقوط بشار اسد انجام دادند و از آن موقع، تلاش براي سقوط بشار اسد آغاز شد. مواضع اخير فردي مانند عادل‌الجبير هم صرفا كينه‌توزانه است و براساس تعقل و منافع ملي عربستان نيست و اين در حالي است كه سياست‌هاي منطقه‌اي عربستان شكست خورده است. بيشتر از شش ماه از حمله نظامي سعودي به ملت مظلوم و مسلمان يمن مي‌گذرد ولي آنها نه تنها به نتيجه‌اي نرسيده‌اند بلكه روز به روز در باتلاق يمن در حال فرو رفتن هستند. سياست‌هاي آنها در عراق، سوريه و... هم شكست خورده است و به جاي اعتراف به شكست، همچنان اصرار بر لجبازي و ادامه دادن سياست‌هاي شكست‌خورده‌شان دارند. در اين ميان، امريكا هم مراعات عربستان را مي‌كند وگرنه مي‌داند اقدامات روس‌ها استراتژيك است و ياراي رويارويي و مقابله و همچنين تغيير آن را ندارند.

احتمال اينكه عربستان بخواهد پرونده سوريه را مستمسك گروكشي نسبت به ساير پرونده‌هاي منطقه‌اي بكند و از اين طريق بخواهد از ايران امتيازگيري كند، چقدر است؟

بهانه رياض در رابطه با تهران اين است كه ايران در جهان عرب دخالت مي‌كند و سرزمين‌هاي اعراب را اشغال كرده است و هدف سعودي نيز پايان دادن به نفوذ ايران است. اين يك تبليغ و البته بهانه بيشتر نيست زيرا ايران در يمن اصلا حضور ندارد و حضورش در عراق و سوريه نيز به صورت مستشاري و به درخواست دولت‌هاي قانوني اين كشورها بوده است. علت نفوذ ايران در خاورميانه نيز به دليل حمايت از آرمان‌ها و درخواست‌هاي ملل منطقه است و اگر عربستان هم از آرمان‌هاي ملل منطقه، از مقاومت و از فلسطين حمايت كند، همين نفوذ را خواهد داشت ولي سرشت سعودي با اين نوع سياست‌ها جور در‌نمي‌آيد. در مورد مسائل منطقه‌اي ايران هميشه آمادگي خود را براي گفت‌وگو و رايزني اعلام كرده است و گفته اگر اين بحران‌ها همه منطقه را تهديد مي‌كند، خيلي خوب است كه دو قدرت موثر در منطقه يعني تهران و رياض در اين باره با يكديگر مذاكره كنند تا مسائل حل شود اما عربستان تحت هيچ شرايطي حاضر به مذاكره با ايران نيست و مي‌خواهد همچنان به سياست ويرانگرانه خود در منطقه ادامه بدهد به اميد اينكه جايي پيروز شود. از طرف ديگر، چيزي هم در دست ايران نيست كه بخواهد آن را به عنوان امتياز به عربستان بدهد. ما هم نمي‌توانيم عراق، لبنان، سوريه و... را تحويل عربستان بدهيم زيرا در آن كشورها، ملت‌هاي مستقلي زندگي مي‌كنند كه آنها خودشان تصميم مي‌گيرند و ما هم نمي‌توانيم چيزي را ديكته بكنيم. بهترين سخن، سخن سيدحسن نصرالله، دبيركل حزب‌الله بود كه در مراسم روز عاشورا بيان كرد كه منتظر مذاكره ايران و عربستان نباشيد. اين سخن يعني اينكه سعودي‌ها حاضر به مذاكره و حل بحران‌ها نيستند.

به نظر شما رياض چه زماني سياست‌هايش را تعديل مي‌كند؟

به نظرم آنها اين سياست‌هاي‌شان را ادامه مي‌دهند تا زماني كه قانع شوند اين سياست‌ها براي خودشان خطرناك است و راه به جايي نخواهد برد. در اين شرايط ممكن است به پاي ميز مذاكره حاضر شوند و كمك بكنند كه اين بحران حل شود. مهم‌ترين كمكي هم كه مي‌توانند انجام دهند اين است كه كمك‌هاي مالي و تسليحاتي‌شان را قطع كنند. به محض قطع شدن و پايان يافتن كمك‌هاي مالي و تسليحاتي عربستان و قطر و عدم اجازه دادن تركيه به تروريست‌ها براي عبور و مرور از خاك‌شان، از بين بردن اين گروه‌هاي تروريستي تكفيري كار سختي نيست ولي اين كشورها به همراه امريكا فكر مي‌كنند كه مي‌توانند با ادامه حمايت‌هاي‌شان طرح ايران و روسيه را خنثي كنند.

از هفته‌هاي پيش رايزني‌هاي ايران و اتحاديه اروپايي در رابطه با سوريه آغاز شده است. اين رايزني به چه ميزان در جهت حل بحران سوريه موثر است؟

اروپايي‌ها متوجه نقش ايران در منطقه شده‌اند و خواستار كمك ايران براي پايان دادن به اين بحران‌ها هستند. دليل اين مساله هم آن است كه اروپايي‌ها برخلاف امريكايي‌ها نزديك خاورميانه هستند و از تحولات غرب آسيا اثر مي‌پذيرند. به سه دليل اروپايي‌ها متوجه بحران سوريه شده‌اند؛ نخست اينكه وقتي تروريسم در خاورميانه رشد كند، اين تروريسم به اروپا هم سرايت مي‌كند و در چند سال اخير نيز شاهد عمليات تروريستي تكفيري‌ها در اروپا بوده‌ايم. دومين مساله، موج مهاجرت‌ها به اروپا است. صدها هزار نفر از خاورميانه و به ويژه سوريه در ماه‌هاي اخير به اروپا رفته‌اند كه اين موج از مهاجرت به دليل بحران‌هاي منطقه‌اي و مقابله با آن مستلزم حل و فصل بحران‌هاي منطقه‌اي است. با توجه به اين مساله اروپايي‌ها ابتكار عمل را به دست گرفته‌اند و به سراغ ايران آمده‌اند. نمونه آن هم سفر فرانك اشتاين‌ماير وزير امور خارجه آلمان به ايران است كه در اين حضور نشست كنفرانس امنيتي مونيخ هم در تهران برگزار شد و پس از ايران به عربستان سفر كرد. در اين سفر، شاهد آن بوديم كه عادل الجبير در سخناني غير ديپلماتيك و منفعلانه، پاسخ‌هاي تندي به اشتاين‌ماير داد و تاكيد كرد كه رياض به مبارزه‌اش نسبت به ايران ادامه مي‌دهد و آب پاكي را روي دستان آلمان كه مي‌خواست پلي ميان ايران و عربستان بزند، ريخت. سومين مساله هم اقتصادي است. اروپايي‌ها روي بازارهاي خاورميانه حساب باز مي‌كنند كه با وجود اين بحران‌ها، مبادلات تجاري راكد است و تنها فروشندگان اسلحه سود مي‌برند.

هم‌اكنون مواضع امريكا نسبت به سوريه به چه صورتي است؟

امريكايي‌ها از اقدام نظامي روسيه يكه خوردند و تصور هم نمي‌كردند كه روس‌ها وارد چنين حجمي از عمليات‌هاي استراتژيك شوند. بايد دانست كه امريكاي كنوني به دليل ضعف نظامي و مشكلات عديده اقتصادي و اجتماعي با امريكاي دهه‌هاي قبل متفاوت است و قصد ورود نظامي جديد در منطقه را هم ندارد. تنها كاري كه مي‌تواند در اين راستا انجام دهد، چوب لاي چرخ ايران گذاشتن به همراهي برخي متحدان منطقه‌اي‌اش است. البته اظهارنظرهاي اخير مسوولان امريكايي نشان مي‌دهد كه آنها تجديدنظرهايي كرده‌اند و البته در موقعيتي هم قرار گرفته‌اند كه نه امكان تغيير آن را دارند و نه توان مقابله با آن را.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون