بهروز كمالوندي:
تحريمها هم فرصت بودند و هم محدوديت
گروه ديپلماسي| «پس از ۱۵ سال كه در تاريخ يك كشور با عظمت جمهوري اسلامي ايران مدت طولانياي نيست، به لحاظ صنعت هستهاي و صنعت غنيسازي جزو ۱۴ كشور دنيا خواهيم شد.» اين دورنما و چشماندازي است كه بهروز كمالوندي در دانشگاه امام علي (ع) از صنعت هستهاي پس از برجام ارايه داده است. او به نامه رهبر انقلاب درباره اجراي برجام هم اشاره كرد و گفت: فكر ميكنم كه نامهاي به اين شكل، كلمه به كلمه در جاي خودش معاني عميقي دارد. حضرت آقا به ايستادگي جمهوري اسلامي ايران كه باعث شد به نتايجي برسد، اشاره كردند و البته اشاره كردند كه اين نتايج به دليل مشكلات ساختاري و بعضي مسائل ميتواند ضعفهايي داشته باشد. لذا توجه و ملاحظه دقيق و مستمري را ميخواهد. همچنين اشاره داشتند كه تقابل امريكا با ما يك تقابل اجتنابناپذير است. محور مهمترين اظهارات سخنگو و معاون سازمان انرژي اتمي ايران در ادامه ميآيد:
به نظر ميرسد آقاي اوباما آدمي عاقلتر از بقيه بود. او بين نخبهها اينطور تعبير كرد و توضيح داد كه ايران مثل ليبي يا كشوري ديگر نيست كه حالا يك مشت سانتريفيوژ دارد. ما سانتريفيوژها را جمع ميكنيم ديگر خيالمان راحت ميشود كه ظرفيت هستهاي ندارند. اوباما به اين نتيجه رسيد كه با اين تقابل به جايي نميرسد. بنابراين يك قدم عقب رفت و گفت به جاي حذف ظرفيت هستهاي ايران كه در آستانه است، آن را مديريت كنيم. به نحوي كه جمهوري اسلامي ايران به سمت سلاح هستهاي نرود.
ما سلاح هستهاي نميخواستيم، از همان ابتدا هم مطرح كرديم. البته غرب هميشه نگاهش اين است كه ايران در آستانه هستهاي شدن است. براين اساس مذاكرهاي كه حتما كسي ترديد نكند با هدايت و نظارت عاليترين مقامات كشور صورت گرفت، لحظه به لحظه، البته نميخواهم بگويم در جزييات، ولي در مباني و كليات مذاكرهاي بايد انجام ميشد كه بر اساس آن ما غنيسازي را حفظ ميكرديم، به ظرفيت صنعتي برسيم، محدوديت غنيسازي را براي يك مدتي ميپذيرفتيم. مهمتر از همه اينها، اينكه تحريمها رابرداريم.
تحريم آزار و اذيتش را داشته است. به اين صورت كه ايران نتوانسته در كشورهاي مختلف، در صنعت نفت سرمايهگذاري كند و به برخي تكنولوژيها دست نيافته است. اگرچه در دل خودش فرصتهايي را هم داشته، ولي به هر حال محدوديتهايي ايجاد كرده كه اين محدوديت اگر قرار باشد 10 تا 15 سال آينده هم ادامه يابد، مشكلساز خواهد بود.
در بحث رآكتور اراك، آنها ابتدا ميخواستند ما آب سنگين نداشته باشيم. خيلي اصرار كردند كه رآكتور آب سبك داشته باشيم. در مورد اين رآكتور آب سنگين آنها نگران توليد پلوتونيم آن هستند كه از ديد آنها براي بمب ميتواند استفاده شود. اعتقادشان اين است كه راههاي نزديكتر ديگري براي توليد راديوايزوتوپ هست و ميگويند چرا شما اين راه را نرفتيد. ما پاسخ داديم كه آن وقت كه جمهوري اسلامي ايران اين پروژه را شروع كرد، بر غنيسازي مسلط نبود. اين كار 15-14 سال پيش شروع شد و ما تازه هفت، هشت سال است به غنيسازي رسيديم. الان كه ايران امكان غنيسازي دارد، ميتواند آن را بازطراحي كند.
با بازطراحي هم ترديدي نيست رآكتور ميتواند بهتر شود. طراحي هم توسط مهندسين جوان خودمان كه به تعداد زياد داريم، صورت گرفت. امريكاييها باورشان نميشد، راه برون رفتي هست كه بتوانيم آب سنگين را حفظ كنيم. آنها اصرار داشتند كه آب سنگين محدود به رفلكتور (بازتابدهنده) شود.
ما با اين روندي كه پيش ميرويم، يك تا يكسال و نيم ديگر ميتوانيم توليدكننده سوخت باشيم. درست است كه سوخت 20 درصد توليد كرديم، ولي سوخت نيروگاهي مشكلات خودش را دارد. اين سوخت سه تا چهار درصد است، ولي متالوژي و امكاناتي را كه براي توليد اين سوخت ميخواهد، توسعه ميدهيم. الان در وضعيت و آستانه توليد سوخت هستيم.
قرار است براساس اين توافق ما هم PIE داشته باشيم و هم اين امكانات براي رآكتور اراك ايجاد شود. چون اين رآكتور قبل از اين به دليل اينكه از سوخت طبيعي استفاه ميكرد، همه حجم و فضايش را به سوخت اختصاص داده بود. حالا كه اين سوخت غني شده است، جاي كمتري ميگيرد. به همين دليل حفرههايي ميتوانيم ايجاد كنيم كه اين سوخت را در آنجا آزمايش كنيم. پس ميتوانيم بگوييم در باز طراحي رآكتور اراك ما دو تا سه سال عقب ميافتيم. اما اگر قرار باشد برگرديم هيچ ترديدي نداشته باشيد، چون با متخصصينشان صحبت كرديم، ما كمتر از دو سال ميتوانيم برگرديم، يعني يك قلب ديگر درست كنيم.
برجام در حوزههاي تحقيق و توسعه هم محدوديتهايي براي ما ايجاد كرده، اما ما براي ادامه تحقيقات تعداد ماشينهاي لازم را داريم، تعمدا روزهاي آخر به خصوص ماشين IR8 را وارد بازي كرديم، باعث شد ابتدا دعوايي هم درست شود. حتي مذاكرات داشت بهم ميخورد. چون اين ماشين شناسنامه نداشت. ما اين را شناسنامهدار كرديم.
ما در 15 سال آينده بايد بتوانيم سوخت را به لحاظ كيفي به جايي برسانيم تا بتوانيم سوخت صنعتي توليد كنيم، اما زير ساخت صنعتي را هم درست كنيم تا بتوانيم به ظرفيت خوب برسيم. فرض كنيد الان ما 19 هزار سانتريفيوژ داريم كه 19 هزار سو توليد ميكند. اين را اگر به IR8 تبديل كنيم 24 برابر ميشود، يعني نياز حداقل دو نيروگاه بوشهر را ميتواند تامين كند. اما اصلاً محدوديتها را بردارند، بگويند شما آزاد هستيد. ما سه تا چهار تا مانع داريم. مانع اول اينكه ماشينها هنوز قابل اتكا نيستند كه شما هزاران دستگاه از آن توليد كنيد. مانع دوم مواد است كه توضيح دادم. مانع سوم بحث ايمني نيروگاههاي هستهاي است. اگر دانش اين را نداشته باشيم و استانداردهاي بينالمللي را رعايت نكنيم، آن را در نيروگاه بگذاريم و اتفاقي بيفتد، بايد جواب همه دنيا را بدهيم.