• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3398 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۳۰ آبان

ماموريت غيرممكن، بالاتر از خطر

سيد علي ميرفتاح

نمي‌دانم شما «بالاتر از خطر»ها را تا به حالا ديده‌ايد يا نه. زمان بچگي ما سريالي به همين نام بود كه اتفاقا كارگرداني چند قسمت از آن را كارگردان ايراني، رضا بديعي به عهده داشت. يك سريال هاليوودي جذاب و اكشن و زيركانه. اسم اصلي سريال «ميشن اينپاسيبل» بود كه قاعدتا بايد به «ماموريت غيرممكن» ترجمه مي‌شد. اما بالاتر از خطر به نظرم عنوان جذاب‌تري بود كه با ماموريت گروه ضدجاسوسي فيلم بيشتر همخواني داشت. چهار پنج تا فيلم سينمايي هم غربي‌ها از روي همين سريال ساخته‌اند كه احتمالا ديده‌ايد. اينها به همين اسم ماموريت غيرممكن معروفند و تام كروز هم نقش اصلي‌شان را - ايتن هانت، سركرده گروه ويژه ضدجاسوسي سي‌اي‌اي -عهده‌دار است. فيلم‌ها البته پُرند از عمليات محيرالعقول و تعقيب و گريز و كارهاي پرخطر و حقيقتا بالاتر از خطر. يك گروه چهار پنج نفره با استفاده از شيوه‌هاي زيرزميني و غيرمعمول جلوي بزرگ‌ترين تروريست‌ها و فجايع خشونت‌بار را مي‌گيرند. مردم راحت و آسوده توي خانه‌هاي خود لم داده‌اند، سريال مي‌بينند، توي كافه رفقاي‌شان را ملاقات مي‌كنند و بي‌خبر از همه جا به زندگي آرام و بي‌سروصداي خود ادامه مي‌دهند. اما چند متر پايين‌تر توي راه فاضلاب و تونل‌هاي متروك مترو، يا چند متر بالاتر بر فراز ابرها، چهار، پنج جوان دست از جان شسته فوق‌العاده باهوش خودشان را به آب و آتش مي‌زنند تا نقشه‌هاي پليد دشمنان را نقش بر آب كنند. فيلم‌ها را ديده باشيد عرضم را تاييد مي‌كنيد كه موقع تماشا دچار هيجان مي‌شويم و مدام آدرنالين ترشح مي‌كنيم. ايتن هانت روي صورتش صورتك مي‌زند و در قالب ديگري فرو مي‌رود و وارد تشكيلات تروريست‌ها مي‌شود و يك‌تنه دمار از روزگار آدم بدها درمي آورد. مردم از همه جا بي‌خبرند و حسابي سرگرم كار و بار خود هستند. يكي معلمي مي‌كند، يكي غذا مي‌پزد، يكي خواستگاري مي‌رود، شاعري شعر مي‌گويد، نقاشي نقاشي مي‌كشد، محققي زير ميكروسكوپش دنبال ويروس‌هاي خطرناك مي‌گردد، بچه‌ها بازي مي‌كنند، زن‌ها بازار مي‌روند، مايحتاج زندگي مي‌خرند و... بي‌آنكه خبر داشته باشند چه خطرات دهشتناكي تهديدشان مي‌كند. بمب‌هاي ساعتي كار افتاده‌اند و تا چند ثانيه ديگر شهر را به هوا مي‌برند. دانشمندي ديوانه ماهواره‌ها را به سمت زمين چرخانده تا موشك‌ها را آماده شليك كند و خيلي زود جنگ جهاني سوم را سر‌بيندازد. اين‌جور مواقع از دست سوپرمن و بت‌من و جيمزباند كاري برنمي‌آيد. اينها خودشان خرابكارترند. جنگ را مي‌آورند به سطح‌شهر و همه‌چيز را به هم مي‌ريزند. هزينه حضور سوپرمن و جيمزباند زياد است. اما ايتن هانت و گروهش حتي نمي‌گذارند آب توي دل مردم تكان بخورد. همه خطرها و سختي‌ها را به جان مي‌خرند تا مردم اصلا از بمب و بمب‌گذار خبر نشوند. گروه بالاتر از خطر جانبازي مي‌كنند تا مردم اصلا نفهمند كي بمب كار افتاد و كي از كار افتاد. بيچاره ايتن هانت و اصحابش به چه والذارياتي مي‌افتند، حتي تا دم مرگ هم مي‌روند كه يك وقت آرامش شهر از بين نرود. جذابيت فيلم هم همين است. ما هم شريك اضطراب و زيركي اين قهرمانان مي‌شويم و از اينكه تير بدمن‌ها به سنگ مي‌خورد ذوق مي‌كنيم. زيركي بالاتر از خطري‌ها زبانزد خاص و عام است. آنها بازي با دشمن را با يك قاعده ديگر پي مي‌گيرند. يك جاهايي ركب مي‌زنند، يك جاهايي نقش بازي مي‌كنند، يك جاهايي كلك سوار مي‌كنند، يك جاهايي هم ناگزير تير و ترقه در مي‌كنند. اما آنچه مهم است اين است كه نمي‌گذارند آب توي دل شهروندان تكان بخورد.  من اگر كاره‌اي بودم همه مديران سياسي را مجبور مي‌كردم با دقت بنشينند و بالاتر از خطرها را و ماموريت غيرممكن‌ها را ببينند. قبلش هر چه سوپرمن و جيمزباند و بت‌من را از جلوي دست‌شان برمي‌داشتم. ما سوپرمن نمي‌خواهيم. مشكلات سياسي ما قهرمانانه حل نمي‌شود بلكه زيركانه حل مي‌شود. ايتن هانت و گروهش بايد در زيرزمين، پشت پرده بلكه بر فراز آسمان‌ها، پنهاني، عمليات محيرالعقول انجام دهند و برنامه‌هاي خود را طوري پيش ببرند كه آب توي دل مردم تكان نخورد. براي ماموريت‌هاي غيرممكن هيچ دستورالعملي وجود ندارد. براي اين كار جايي نيست كه بشود دوره ديد. احتياج به هوش و ذكاوت و زيركي دارد. راهش را كسي بلد نيست بلكه اين خود سركرده گروه بالاتر از خطر است كه يك جايي با مذاكره، يك جايي با گريم و خدعه، يك جايي با جابه‌جايي سربزنگاه، يك جايي با تهديد و ارعاب، يك جايي با... دست آخر با مختصري تير و ترقه كارش را پيش مي‌برد و مشكلاتش را حل مي‌كند؛ مشكلات مردم را هم حل مي‌كند، ان‌شاءالله، كه مردم عمري دعاگو خواهند بود. يك جاهايي، يك مواقعي، يك معضلاتي را سوپرمن از حل و فصلش عاجز است. با قهرمان‌ بازي مي‌شود نفت را ملي كرد اما حكومت را نمي‌شود نگه‌داشت. دولت روحاني كه مي‌خواست بيايد سركار يك جايي نوشتم او تنها كسي است كه مي‌تواند ماموريت غيرممكن را انجام دهد. هنوز هم بر اين باورم. اما به نظرم بعضي دور و بري‌ها ميانه‌شان با سوپرمن بهتر است تا با ايتن‌هانت. سوپرمن دوره‌اش سرآمده، داخلي و خارجي نياز به گروه‌هاي ويژه بالاتر از خطري داريم؛ دست دست كنيد دور اين هم سر مي‌آيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون