• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3405 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۸ آذر

حقوق بشر و طنز تاريخ

پس از آنكه دو قطعنامه در رد وضعيت حقوق بشر عليه ايران از سوي يكي از كميته‌هاي‌ سوم مجمع عمومي سازمان ملل تصويب شد وزير امور خارجه ايران در نشستي كه به مناسبت هفتادمين سالگرد تاسيس سازمان ملل متحد شركت كرده بود، آن قطعنامه‌ها را طنز تاريخ دانست. و اين نكته‌اي بود كه به مذاق برخي خوش نيامد. واقعيت اين است كه حقوق بشر در بسياري از كشورها ناديده گرفته مي‌شود. در ايران نيز مساله در سطوح گوناگون مدني و سياسي طرح و پيگيري مي‌شود و حتي بالاترين مقام اجرايي كشور نسبت به مواردي معترض است و بسياري مي‌كوشند كه وضع را بهبود بخشند. البته وظيفه ماست كه اين قطعنامه‌ها را جدي بگيريم و كاستي‌هاي خود را اصلاح كنيم و موارد نادرست آن را نيز پاسخ دهيم و كاري هم به انگيزه صادر‌كنندگانش نداشته باشيم، زيرا كه در هر حال آثار منفي براي كشور و منافع ما دارد و حق نداريم با زدن يك انگ كلي آنها را ناديده بگيريم و خيال خود را راحت كنيم. ولي اين امر به آن معنا نيست كه چنين قطعنامه‌هايي را نقد نكنيم. همه مي‌دانند كه نقض حقوق بشر، به ويژه در اين منطقه جغرافيايي فراگير است ولي مهم‌ترين مساله در حل اين مساله و مبارزه با نقض حقوق بشر وجود و شكل‌گيري يك اراده و يك ايده كارآمد براي اين مبارزه است ولي اگر قرار باشد كه حقوق بشر تبديل به دكان دونبشي شود كه برخي از دولت‌ها و كشورها به تملك و سرقفلي خود درآورند و از اين راه ارتزاق سياسي كنند، در اين صورت بزرگ‌ترين نقض حقوق بشر به نام كميته دفاع از حقوق بشر انجام شده است.
مشكل امروز مبارزه بين‌المللي رسمي و نه لزوما مدني با نقض حقوق بشر اين است كه به‌شدت تحت تاثير منافع كشورها شده و به ابزاري سياسي براي تامين منافع كشورها و نه دفاع از حقوق نقض شده انسان‌ها درآمده است. ادبيات دفاع از حقوق بشر در سطح دولت‌ها و حتي در سطح برخي نهادهاي مدني به‌شدت دوگانه و آغشته به منافع كشورها و حكومت‌هاست، يا تحت تاثير ارزش‌هاي دوگانه قرار دارد. وقتي كه دفاع از حقوق بشر به چنين ابزاري تبديل شد، كارايي آن در استيفاي حقوق بشر، نه تنها صفر مي‌شود، بلكه منفي نيز خواهد شد، زيرا زبان ناقضان حقوق بشر را درازتر خواهد كرد و مدافعان راستين حقوق بشر را منزوي و حتي سرافكنده مي‌كند. 


چگونه مي‌توان از قطعنامه‌اي حقوق بشري كه باني آن كشوري مثل عربستان است دفاع كرد؟ چگونه به تصور درمي‌آيد كه چنين قطعنامه‌اي با هدف بهبود وضع حقوق انسان‌ها صادر شده باشد؟ كشوري كه مردن هزاران نفر از زايران خانه خدا در آن بي‌اهميت و بي‌ارزش است و با جنازه‌هاي آنان مثل لاشه برخورد مي‌كند، كشوري كه هنوز فاقد حقوق عمومي مدوّن است و وضع زنان آن براي جهانيان شناخته شده است، كشوري كه در يك حمله تجاوزكارانه به كشور همسايه و فقير خود يمن، تاكنون هزاران نفر از جمله زن و كودك و پير را به خاك و خون كشيده، كشوري كه به لحاظ فكري و نظري، سرچشمه شكل‌گيري افكار سلفي القاعده و داعش است و بيشترين تروريست‌هاي دو دهه اخير از آنجا برخاسته‌اند؛ و اكنون نيز سياست رسمي آنها در سوريه در جهت حمايت از گروه‌هاي تروريستي است. چنين كشوري چگونه مي‌تواند عضو كميته حقوق بشر باشد و براي سايرين دستور حقوق بشري صادر كند؟ كشوري كه به سهولت مي‌تواند با ارقام نه چندان زياد آراي سياسي كشورهاي ديگر را خريداري كند، آيا به فكر حقوق بشر در ساير كشورهاست؟ كشوري كه درون خودش حقوق بشر به مفهوم رايج جايي ندارد، چگونه مي‌تواند طرفدار حقوق بشر ساير ملل باشد؟ جز اينكه حقوق بشر نام رمز مشروعيت‌يابي براي اعمال ناقضان حقوق بشر در آن كشور باشد. مشكل اصلي كشورهايي مثل سعودي نيستند، بلكه همراهي و دنباله‌روي كشورهاي غربي با عربستان است كه اعتبار مبارزه عليه نقض حقوق بشر را از ميان برده است. بياييد يك فرض را آزمون كنيم؛ اگر سرچشمه فكري تروريست‌هاي داعشي و ارتباطات آنان بجاي عربستان كشور ديگري بود، امروز از سوي غربي‌ها چه برخوردي با آن كشور مي‌شد؟ حتي مي‌توان فرض كرد كه اگر اقدامات داعش به‌جاي پاريس در مسكو يا پكن يا تهران يا دهلي انجام شده بود، آيا واكنش ديپلماتيك غرب مثل وقتي است كه اين اقدامات در پاريس و برلين و لندن انجام مي‌شود؟ البته واكنش احساسي و عاطفي فرق مي‌كند و حق غربي‌هاست كه در اين موارد حساس‌تر شوند ولي اگر تروريسم پديده‌اي بين‌المللي است و مثل سوراخ شدن لايه اوزن يا افزايش دي‌اكسيد كربن، يا گرماي زمين، پديده‌اي جهاني است، به‌طور طبيعي واكنش ديپلماتيك در برابر رويدادهاي مشابه نيز بايد هم‌ارز باشد. اگر كشورهاي غربي به همان اندازه‌اي كه نسبت به انقراض حيات وحش آفريقا حساس هستند، درباره تروريسم عليه ساير كشورها نيز حساس بودند، خيلي بيش و پيش از اينها وضع حقوق بشر بهبود مي‌يافت. آن روزي كه صدام را مجهز به سلاح شيميايي كردند و در برابر كاربرد اين سلاح هيچ واكنش درخوري نشان ندادند، حقوق بشر را به مسلخ بردند. آن روزي كه براي تروريست‌هاي چچني كف مي‌زدند، يا آن را توجيه مي‌كردند، نهال تروريسم را آبياري كردند. از اين روزها در تاريخ كوتاه‌مدت مبارزه با نقض حقوق بشر فراوان است. البته اين قابل فهم است كه كشورها در پي تامين منافع خودشان باشند و از ابزارهاي متداول سياسي، اقتصادي و حتي نظامي براي تحقق اين اهداف استفاده كنند ولي تبديل شدن دفاع از حقوق بشر، به ابزاري در كنار اقتصاد و تسليحات و... از هر نظر قابل نكوهش است، زيرا اين كار آن بخش از بنيادهاي انساني و اخلاقي را نابود مي‌كند كه بدون آن زندگي مشكل مي‌شود. حتي اگر انجام اين كار از سوي كشورهايي چون عربستان قابل انتظار باشد، كشورهاي غربي مجاز به اين كار نيستند، در غير اين صورت ديگر نمي‌توانند نان دفاع از حقوق بشر را بخورند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون