• 1404 يکشنبه 14 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3417 -
  • 1394 پنج‌شنبه 26 آذر

تقاضاي كارگردان مستند «گزارشي از ماناسلو» از مسوولان

فكري به حال اكران‌هاي جشنواره «سينما حقيقت» كنيد


    شراره داودي/  در جشنواره «سينماحقيقت» امسال فيلمي از تلاش و زندگي كوهنوردان ايراني كه براي صعود به قله ماناسلو تلاش كردند و در راه بازگشت درگير مشكل شدند، به تصوير كشيده شده است. مستندي كه با استفاده از فيلم‌هايي كه خود كوهنوردان گرفته بودند، ساخته شده است. با رضا توفيق‌جو، كارگردان مستند «گزارشي از ماناسلو» به صحبت نشستيم و درباره شرايط و اوضاعي كه اين مستند را ساخته، صحبت كرديم.

   چطور از وجود چنين فيلم‌هايي باخبر شديد كه آنها را در قالب مستند در كنار هم قرار داديد؟
دي ماه سال ۹۲ از طريق داود ملك‌حسيني كه در پروژه‌‌اي با هم كار كرده بوديم، باخبر شدم كه چند كوهنورد دنبال مستندساز هستند تا فيلم‌هايي را كه در اين سفر گرفته‌اند، تبديل به مستند كنند. بعد از ديدن راش‌ها خيلي تحت تاثير قرار گرفتم و در نظر من بيشتر از اينكه موضوعي ورزشي باشد، انساني بود و مرگ يك فرد براي رسيدن به هدفي كه دارد برايم ارزش داشت. با ديدن آنها احساس كردم با نيروي اراده و هدف، انسان هر كاري را مي‌تواند پيش ببرد و همين موضوع باعث شد بخواهم روي موضوع كار كنم.
   زمان راش‌هايي كه خودشان گرفته بودند، چقدر بود كه شما يك ساعت آن را استفاده كرديد؟
خيلي زياد بود، در حدود دو ترابايت فيلم داشتند و از لحظه به لحظه سفرشان كه وارد نپال مي‌شوند و تا زماني‌كه آن اتفاق تلخ مي‌افتد و برمي‌گردند را ثبت كرده بودند. ما هم مانند مجسمه‌سازها كه شكلي را از ميان يك تكه سنگ بزرگ در مي‌آورند، فيلم‌ها را تراش داديم تا به اين مستند رسيديم. در جلسات مختلفي كه مي‌گذاشتيم توانستيم اين فيلم‌ها را بالا و پايين كنيم، حذف كنيم و با روحيات و خصلت‌‌هاي اين بچه‌ها آشنا شويم و با اين شناخت جنبه‌هاي شخصيتي، هم، فيلمنامه‌اي براي آن بنويسيم و هم برخي صحنه‌هاي بازسازي شده داشته باشيم.
   شما در مستند از همان ابتدا به مخاطب مي‌گوييد كه اتفاق تلخي براي اين گروه افتاده، هم در نوع روايت و هم در نوع موسيقي‌اي كه استفاده كرده‌ايد، اين موضوع مشخص است، چرا اين شكل روايت را انتخاب كرديد؟
ما از ابتداي فيلم اصرار داشتيم كه رو  بازي كنيم و مخاطب بداند كه جعفر فوت كرده و اتفاق تلخي براي اين گروه رخ داده است. ما در اين مدل از روايت تكليف بيننده را روشن مي‌كنيم و مي‌گوييم شما با مرگ روبه‌رو هستيد. شبيه اين اتفاق در فيلم «مسافران» ساخته آقاي بيضايي كه در آن با چنين شكلي از روايت در فيلم سينمايي روبه‌رو هستيم نيز مي‌افتد. البته نكته ديگري نيز وجود دارد؛ اينكه كوهنوردان و ورزشكاراني كه اخبار را پيگيري كرده باشند، از مرگ جعفر در سال ۲۰۱۲ خبر دارند و ما نمي‌خواستيم با روايت خطي قضيه بخشي از اين مخاطبان را از دست بدهيم. به همين دليل در همان ابتداي فيلم مخاطب را از اين موضوع باخبر مي‌كنيم تا همه را به يك نقطه اشتراك برسانيم كه به شكل مساوي ماجرا را دنبال كنند.
   در جايي گفته بوديد كه يكي از دلايلي كه به سراغ اين موضوع رفته‌ايد، نشان دادن زندگي كوهنوردها بوده، چون همه آن چيزي كه ما مي‌بينيم صعود است. اما شايد در بخش‌هايي خيلي اين نكات را باز نمي‌كنيد و اطلاعات چنداني هم به مخاطب نمي‌دهيد.
من به دنبال روايت فني از اين قضيه نبودم. در درجه اول اين فيلم براي من ورزشي نيست و بيشتر بعد انساني دارد. اتفاقي است كه همه آدم‌هايي كه در زندگي هدفي را دنبال كنند با آن همذات پنداري دارند. مي‌خواستم سختي‌هاي كار آنها را به تصوير بكشم كه با وجود اينكه مي‌دانند چه خطراتي آنها را تهديد مي‌كند، باز هم مي‌خواهند اين كار را انجام دهند. همان‌طور كه اميد در جايي از فيلم مي‌گويد: «صعود هويت ماست و ما از كاري كه انجام مي‌دهيم، هويت مي‌گيريم.» آنها در كوه معني پيدا مي‌كنند و به همين دليل هم ما پلان‌هاي داخل شهر را به شكلي گرفتيم كه نشان دهيم اين بچه‌ها با شهر بيگانه هستند.
   شما در مستند قبلي خودتان «زار خاك» هم به رابطه انسان با خاك پرداخته بوديد، در «گزارشي از ماناسلو» نيز همين طور است، چرا اين اتفاق مي‌افتد؟
اينها سوژه‌هايي هستند كه ما به آنها بر اساس درون و ذهنيت خودمان به جهان مي‌دهيم. در «زار خاك» مراسمي درباره فرش بود و آدم‌هايي را نشان مي‌داديم كه يك ماه روي اين موضوع فعاليت دارند و در اين مدت در جزيره زندگي مي‌كنند، در اينجا هم همين طور است، چه چيزي است كه اين بچه‌ها را مصمم به انجام كاري مي‌كند كه خودشان مي‌دانند ريسك زيادي دارد و ممكن است جان‌شان را از دست بدهند. سرما، بهمن، امكان مرگ مغزي در شرايط بد آب و هوايي و حتي از دست دادن انگشتان دست يا پا كه به دليل سرمازدگي اتفاق مي‌افتد. اين افراد با چالشي كه درون خودشان دارند، روبه‌رو مي‌شوند و مي‌خواهند با فتح كردن آن به پيروزي برسند.
   شما سال گذشته و در جريان برگزاري جشنواره سينما حقيقت از كيفيت نامطلوب فيلم‌هاي نمايش داده شده در سينماهاي اين جشنواره ابراز نارضايتي كرده بوديد، امسال چطور بود؟ چيزي تغيير كرده بود؟
واقعيت اين است كه من قصد نداشتم امسال درباره اين موضوع صحبتي كنم، اما حالا كه شما مي‌پرسيد، بايد بگويم همه‌چيز همان‌طور بود. استوديو اسفند دو فيلم در بخش مسابقه داشت كه با كمترين كيفيت در تصوير و صدا اكران شد كه همين كم بودن كيفيت باعث شد برخي سالن را ترك كنند. حتي مي‌توان گفت شرايط نمايش فيلم‌ها در سينما سپيده به بدترين شكل بود و مانند اين بود كه فيلمبرداري آثار با موبايل انجام شده است. جشنواره سينما حقيقت تنها خاستگاه و اميد مستندسازان است كه آنها را گرد يكديگر جمع مي‌كند و مي‌توانند آثار مختلف يكديگر را ببينند، در اين حالت و با اكران در چنين كيفيتي همه زحمت مستندسازها از بين مي‌رود، حالا يا مشكل از سالن‌هاي سينماست يا فرمت‌هايي كه براي نمايش انتخاب مي‌كنند.
   البته سالن‌هاي سينماها چندان سرپا نيستند و مثلا سينما سپيده واقعا كيفيت لازم براي اكران فيلم‌ها را ندارد.
دقيقا. البته در جشنواره موضوع برنامه‌ريزي و زمان‌بندي براي اكران فيلم‌ها نيز وجود دارد، همه ما مي‌دانيم كه در طول روز بيشتر مردم سر كار هستند و نمي‌توانند در سينماها حاضر باشند و عملا جشنواره عصرها رونق پيدا مي‌كند. در اين شرايط ساعت‌هاي هشت شب را براي اكران ويژه قرار داده‌اند كه شامل فيلم‌هاي خارج از مسابقه مي‌شود و اصلا نمي‌دانيم چرا اين اتفاق مي‌افتد، چون اكران فيلم‌‌هاي بخش مسابقه در طول روز است. اولين اكران مستند «گزارشي از ماناسلو» ساعت ۱۱:۳۰ صبح بود، با اين حال سالن پر شده بود و جاي نشستن حتي روي زمين هم نبود، اما به طور كلي ساعت اكران فيلم‌ها اصلا مناسب نيست. اين اصلا خوب نيست كه فقط جشنواره‌اي براي برگزار شدن برپا شود. سال گذشته و بعد از ابراز نارضايتي ما، قرار بود فكرهايي براي مكان برگزاري و كيفيت سالن‌ها شود، ولي حالا بعد از يك سال هيچ اتفاقي نيفتاده است و فكر مي‌كنم اين موضوعي باشد كه بيشتر فيلمسازها از آن ناراضي هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون