كوروش نريماني براي نخستينبار تئاتر غيركمدي اجرا ميكند
كمدي فقط ابزار جذب تماشاچي نيست
پيام رضايي / كوروش نريماني قصد دارد براي نخستينبار در سال آينده اثري غيركمدي را به صحنه ببرد. نريماني كه سالهاست در حوزه تئاتر كمدي كار ميكند در گفتوگو با «اعتماد» گفت براي نخستينبار سوژهاي به ذهنش رسيده كه طنزپذير نيست. «من فقط كار كمدي كردهام. يك سوژه و ماجرايي به ذهنم رسيد. احساس كردم بايد به هر حال راجع به اين اتفاق نمايشي روي صحنه ببرم. هر چه فكر كردم ديدم استثنائا اين سوژه طنزپذير نيست. نميشود آن را با نگاه طنزآلود كار كرد. يا دستكم در حيطه كاري من نيست. فكر كردم شايدم بد نباشد يك كار جمع و جور و غير كمدي در ارتباط با سوژه خاص روي صحنه ببريم. مقدماتي هم براي نوشتنش فراهم كردم. اما اجراي امسال منتفي شده و انشاءالله سال بعد اين اثر را اجرا خواهيم كرد.» اما اين كارگردان ميگويد در سال آينده نيز اثري تازه يا يكي از آثار موفقش را در مجموعه ايرانشهر اجرا خواهد كرد. به دلايل متعددي در سالهاي اخير طنز و كمدي در سينما، تئاتر و تلويزيون مورد اقبال قرار گرفته است. اما بسياري از آثاري كه با چنين نگاهي ساخته ميشوند چندان داراي كيفيت نيستند. اين مساله در تئاتر نيز مشهود است. نريماني معتقد است: «يكي از دلايل مهم چنين اتفاق فاجعهباري اين است كه شما فقط به صرف كشاندن تماشاچي به سالن كمدي كار كنيد. گويي از قبل دستتان را بالا بردهايد و نشان دادهايد هدفتان چيست. ما اينطور كار نميكرديم. طنز كار ميكرديم. موضوع خيلي جدي را با نگاهي طنز روي صحنه ميبرديم. دليلش هم موجه است. از قرن بيستم در همه جاي دنيا حتي آثار شكسپير را هم با نگاه طنز روي صحنه ميبرند زيرا تراژدي در معناي كلاسيك و باستاني خودش نميتواند به آن هدف كه كاتارسيس يا پالايش ذهن تماشاگر باشد، برسد.» او معتقد است تماشاگر امروز چندان دغدغه تراژدي ندارد: «تماشاگر امروزي آنقدر خودش را درگير قصه و ماجراي تراژيك نميبيند بلكه دنبال نگاه نويسنده يا كارگردان در قبال اثر روي صحنه است. اين است كه وقتي نگاه كمدي به يك اتفاق جدي صورت ميگيرد دارد به تماشاگر فرصت قضاوت و تفكر ميدهد. اين نگاهي بود كه ما دنبال ميكرديم.» نريماني در حرفهايش تاكيد ميكند آنچه اهميت دارد اين است كه به هر قيمتي خنديدن يا خنداندن اتفاق نيفتد: «جامعه ما متاسفانه دارد كمي به سمت عبوس شدن ميرود. مردم ما به لحاظ رواني به كمدي و خنديدن نياز دارند. خنديدن بد كه نيست هيچ، خيلي هم خوب است. اما اينكه به چه قيمتي بخواهيم بخنديم يا بخندانيم مهم است. مساله اينجاست. همين است كه كمي از حيطه نگاه نقد من همكار تئاتريها دور است. اين را بايد منتقدان و صاحب نظران دستهبندي كنند. مثل همه جاي دنيا. دستكم 20 نوع كمدي از سطحيترين يا تلخترين و سنگينترين نوع آن وجود دارد.»او ميگويد به جاي وارد سبد ذهن تماشاگر شدن بايد او را با ذهن هنرمند مشاركت داد: «باج دادن به تماشاگر با همراه شدن با نگاه اجتماعي تماشاگر و همراه كردن تماشاگر فرق ميدهد. اينكه شما برويد و در سبد ذهني تماشاگر قرار بگيريد و تماشاچي را بياوريد و مشاركت بدهيد با ذهنيت خودتان چيز ديگري است. اين هنر محسوب ميشود.» كوروش نريماني درخصوص حضور ستارگان و چهرهها در تئاتر هم نگاه نقادانهاي دارد. البته نقد او نه به خالقان آثار بلكه به متوليان سالنهاست: «اينكه برخي از چهرههاي مشهور استفاده ميكنند يا برخي خواسته يا ناخواسته مدام به سمت كمدي و طنز و خنداندن ميروند البته بخشي از آن به نگاهي كه متوليان سالنهاي نمايشي دارند برميگردد. وقتي سالنهاي نمايشي رقمي از كارگردان يا تهيهكننده كار ميطلبند، وقتي حتي سالنهاي دولتي هم اين مجال را به كارگردان يا تهيهكنندگان تئاتر نميدهند كه با فراغ بال بنشينند و با سليقه خودشان كار روي صحنه ببرند خب اين اتفاق ميافتد. سالن را بايد اجاره كرد. وقتي چنين وضعيتي باشد كارگردان از خودش ميپرسد چه دستاوردي خواهد داشت. » او البته بر اقتصاد تئاتر هم تاكيد دارد: «اقتصاد تئاتر يك بحث اساسي است. هنرمند تئاتر بايد در حد معقولي تامين مالي داشته باشد. در گذشته دولت اين وظيفه هميشگي را انجام ميداد. وظيفهاي كه دولتها و شهرداريها و ارگانها بايد آن را داشته باشند. الان اينطور نيست. به نظر ميرسد بخش دولتي با مضيقه مالي كه گرفتارش هست، شهرداريها به دلايل ديگر از زير بار اين مسووليت شانه خالي كردند. انگار نه انگار در كلانشهري مثل تهران تئاتر بايد جريان داشته باشد. ظاهرا فعلا ضرورت اين را حس نميكنند. قطعا ميگذارند براي وقتي كه جامعه ما دچار مشكل جدي بشود و بعد كنفرانسها و سمينارهايي را ترتيب ميدهند كه مخارجش بسيار سنگينتر از هزينهاي است كه الان بايد در حوزه تئاتر انجام دهند.»اين كارگردان ميگويد دولت بايد از سالنهاي خصوصي حمايت كند زيرا در غير اين صورت و در آينده مجبور به پرداخت هزينههاي سنگينتري خواهد شد: «سالنهاي خصوصي به شرط آنكه به گنجايش مناسبي براي جذب تماشاگر و يك كيفيت معقول براي اجراكنندگان برسند، براي راحتي تماشاگر و اهالي تئاتر، خب هميشه در همه جاي جهان از اين استقبال شده است. اما با وضعي كه امروز شاهدش هستيم يعني شهرداريها گويي در جريان تجهيز اين سالنهاي خصوصي قرار نميگيرند هيچ، حتي گاهي شنيدهام مخالفت هم ميكنند. اين ناهماهنگيها باعث ميشود كساني كه ميخواهند به اين سمت بروند دلسرد شوند. اما بايد حتما اين سالنها واجد كيفيت لازم براي جذب تماشاگر باشند؛ اين فلسفه روشني است.»