«اعتماد» ليستهاي انتخاباتي اصولگرايان را بررسي ميكند
انشعاب جاماندهها
غفوريفرد: چرا افرادي با سوابق نظير من از حضور در اين ليست محروم شدند و چطور توقع دارند كه اين افراد انصراف دهند؟
احزاب| اصولگرايان يك سال براي رسيدن به وحدت تلاش كردند. مدلهاي مختلف و افراد گوناگون را برگزيدند تا در نهايت به يك فرمول واحد براي اجماع و دستيابي به ليست 30 نفره تهران برسند. با اينكه اصلاحطلبان را متهم به ايجاد دستانداز براي نظام ميكردند و نشانهاش را نهضت ثبتنام حداكثري عنوان ميكردند اما تعدد كانديدا به دليل ثبت نام گسترده دامان خودشان را گرفت و از دل مجموعه اصولگرايي نه يك ليست كه حداقل سه ليست بيرون آمده است. فهرست نهايي ائتلاف اصولگرايان براي حوزه انتخابيه تهران كه منتشر شد نه تنها فعالان سياسي رقيب بلكه خود اصولگرايان هم با بهت به آن نگاه كردند. سه جريان پايداري، رهپويان و ايثارگران بيشترين سهم از ليست را در اختيار گرفت و در عوض سنتيها كمترين سهميه را دريافت كردند و هيچ سهمي به ياران لاريجاني نرسيد. اصولگرايان تلاش كردند تا با ايجاد كمپين و نهضت انصراف نامزدهاي بيرون مانده از ليست را به انصراف از ادامه رقابت ترغيب كنند اما اين كمپين به دليل مخالفت چهرههايي نظير حسن بيادي، محمدحسن غفوريفرد، حسين طلا، شهابالدين صدر، طريقتمنفرد، كوچكزاده و چند كانديداي ديگر عملا به نتيجه نرسيد و تنها چند كانديداي ناشناخته خوراك رسانهاي نهضت انصراف را فراهم كردند.
نخستين و مهمترين انشعاب
در كنار اين چهرهها علي مطهري، يكي از شاخصترين چهرههاي اصولگرا نيز از ماهها قبل اعلام كرده بود كه فهرست جداگانهاي به نام «صداي ملت» منتشر خواهد كرد. او كه در دو مرحله ابتدا 20 نفر و سپس با افزودن 10 كانديداي ديگر فهرست 30 نفره خود براي تهران را منتشر كرد نشان داد حاضر به انجام هيچ ائتلافي با اصولگرايان نيست. او در عوض چهرههايي مانند الياس حضرتي، مصطفي كواكبيان، عليرضا محجوب، سهيلا جلودارزاده، محمد وكيلي، پروانه مافي، كاظم جلالي و بهروز نعمتي از ائتلاف اصلاحطلبان را در فهرست صداي ملت قرار داد تا در كنار اصولگراياني نظير بيادي، سبحاني، غفوريفرد، شيخالاسلام، صالحيمنش، خوشچهره و دشتياردكاني نخستين انشعاب جدي از اردوگاه اصولگرايان را كليد بزند. فهرست انتخاباتي علي مطهري از يك سو براي اصلاحطلبان رايآور خواهد بود و از سوي ديگر سبد راي ائتلاف اصولگرايان را با ريزش مواجه ميكند. در اين فهرست كه هيچ نقطه مشتركي با ائتلاف اصولگرايان ندارد چهرههاي رايآوري حضور دارند كه بخشي از بدنه اجتماعي حامي اين گفتمان به آنها راي خواهند داد و اين خود باعث ريزش آراي ليست ائتلاف اصولگرايان ميشود. پيشتر صادق زيباكلام، استاد دانشگاه و تحليلگر سياسي درباره ليست صداي ملت گفته بود: حضور مستقل صداي ملت در انتخابات به ضرر اصولگرايان تمام خواهد شد و راي صداي ملت از آراي سبد اصولگرايان خواهد كاست. اما مطهري راه خود را از اصولگرايان چهار سال پيش جدا كرد. او در هنگامه انتخابات مجلس نهم وقتي رفتار جبهه پايداري را ديد تصميم به انشعاب از اصولگرايان گرفت و در نهايت صداي ملت پيش از انتخابات سال 90 متولد شد؛ آنجا كه مطهري گفت: وقتي جبهه پايداري راه ديگري را در پيش گرفت و تمرد كرد و وحدت اصولگرايان را مخدوش كرد و ليست جداگانه ميدهد، ديگران هم حق دارند كه اين كار را انجام بدهند. قرار اوليه بر اين بود كه يك فهرست واحد در تهران داده شود. ولي اگر همه برسر پيمان خود باقي ميماندند، كه هنگامي كه ليست جبهه متحد بيرون آمد، ديگران فهرست جديدي ندهند. فكر ميكنم آيتالله مهدويكني همچنين موضعي را داشتند كه اكنون كه جبهه پايداري تمكين نكرد بقيه گروهها هم حق دادن فهرست جداگانه را دارند. در آن انتخابات به دليل عدم حضور چهرههاي شاخص اصلاحطلب و مشاركت پايين بدنه اجتماعي اين جريان اصولگرايان گمان بردند با وجود اختلاف همچنان مرغ سعادت بر بامشان نشسته است. اما حكايت سال 94 با 90 متفاوت است و مهمترين تفاوتش در 24 خرداد 92 و رياستجمهوري روحاني ديده ميشود. اينبار مطهري و صداي ملت شانس بسيار بيشتري براي كاستن از سبد راي اصولگرايان دارند.
جاماندهها خرجشان را جدا كردند
اما مطهري تنها چهره منشعبشده از اصولگرايي نيست و منتقدان فهرست 30 نفره شوراي ائتلاف اصولگرايان محدود به اعضاي فهرست صداي ملت نيستند. نخستين مخالفت جدي از سوي شهابالدين صدر، نايبرييس مجلس هشتم رخ داد. او در مخالفت با نهضت انصراف صراحتا اعلام كرد منصرف نشده و به حضور انتخاباتياش ادامه ميدهد. پس از او حسن غفوري فرد و حسن بيادي هم در اظهارات تندي به انتقاد از رفتار اصولگرايان در بستن ليست انتخاباتي پرداختند. غفوري فرد به عنوان يكي از باسابقهترين اصولگرايان در خصوص علت عدم انصراف خود و فهرست انتخاباتي شوراي ائتلاف اينگونه توضيح داد: شخصا حجت شرعي نميبينم كه به دليل عدم حضور در ليست ائتلاف اصولگرايان، از عرصه كنار بروم. اگر شاخصهاي انتخاب نامزدهاي ليست ائتلاف اصولگرايان اعلام و رعايت ميشد، شايد خيليها ميپذيرفتند كه از ادامه نامزدي انصراف دهند. بايد نامزدها اقناع ميشدند تا موظف به انصراف شوند. اينكه بگويند كساني كه در ليست نيستند، انصراف دهند يا آنها كه هستند در ليستهاي ديگر نباشند، براي كسي حجت شرعي و عقلي ايجاد نميكند. من در سال 60 در انتخابات مياندورهاي مشهد كانديدا شدم و بيش از 321 هزار راي آوردم. رايي كه همچنان در آن حوزه انتخابيه بيسابقه است. مرحوم فاكر در انتخابات مجلس هفتم 261 هزار راي كسب كرد كه بسيار كمتر از راي من بود. بنابراين اگر يكي از مشخصات حضور در ليست ائتلاف اصولگرايان رايآوري و مقبوليت عمومي بود، چرا افرادي با سوابق نظير من از حضور در اين ليست محروم شدند و چطور توقع دارند كه اين افراد انصراف دهند؟ حسن بيادي، دبيركل جمعيت آبادگران جوان هم در اعتراض به شيوه بستن ليست اصولگرايان به ايلنا گفت: ۸۰ درصد ليست ائتلاف اصولگرايان از پيش تعيين شده بوده است و اين مساله كه بسياري شعار عدم سهمخواهي ميدادند نشان ميدهد ليست نميتوانسته تصادفا تنها از بين سه الي چهار گروه خاص انتخاب شده باشد؛ بهطوري كه يك گروه ۳۰درصد و ديگري ۲۰درصد سهم داشته باشد، لذا اين چينش كانديداها تصادفي نبوده است. اخلاقا قرار نبود ليست ائتلاف تهران از پيش طراحي شود و با اين نتيجهاي كه دوستان ما در اين ليست گرفتهاند، به نظر ميرسد اين آنها هستند كه بايد انصراف بدهند. در ميان ديگر كانديداهاي شاخص اين جريان مهدي هاشمي رييس فعلي كميسيون عمران مجلس، حسين طلا فرماندار پيشين تهران، مهدي كوچكزاده عضو جبهه پايداري و طريقت منفرد، وزير بهداشت دولت احمدينژاد نيز اعلام كردند در صحنه انتخابات ميمانند و حاضر به كنارهگيري نيستند. در روزهاي گذشته زمزمه اتحاد جاماندهها از ليست اصلي اصولگرايان جديتر شده و احتمال ارايه فهرست انتخاباتي از سوي آنان قوت گرفته است. با اين حال ليستهاي فرعي و متعددي نيز طي روزهاي گذشته منتشر شده كه هركدام نام چند چهره جامانده از فهرست شوراي ائتلاف را در خود دارد. در جريان انتخابات مجلس نهم، مرحوم مهدويكني كه تلاش ويژهاي براي اتحاد اصولگرايان كرد، با انتقاد از رفتار غيرتشكيلاتي اصولگرايان گفته بود، خواستيم يك جبهه اصولگرايان تشكيل دهيم، ۱۳ جبهه بيرون آمد! حالا و در غياب آيتالله مهدويكني همان سرنوشت در انتظار اصولگرايان است با يك تفاوت. اگر سال 90 اصلاحطلبان ميدان را براي رقيب خالي گذاشته و در رقابت حاضر نبودند حالا با يك فهرست 30 نفره از نيروهاي قديمي و جديد در ميدان حاضرند.