جسارت، جنگندگي، انگيزه و تجربه
فاكتورهاي نفرات حاضر در انتخابي المپيك
ترسوها
در فلسفه خادم
جايي ندارند
وحيد جعفري / اعضاي شوراي فني كشتي آزاد ايران متشكل از منصور برزگر، ابراهيم جوادي، عسكري محمديان، رسول خادم و عليرضا رضايي تصميم گرفتند براي انتخاب تركيب المپيك، در وزن 57 كيلوگرم حسن رحيمي و رضا اطري در يك رقابت بينالمللي ارزيابي شوند. در وزن 65 كيلوگرم برنده سيداحمد محمدي و ميثم نصيري با قانون دو برد از سه مسابقه، به دوبنده تيم ملي برسند. در وزن 74 كيلوگرم نيز برنده حسن يزداني و مصطفي حسين خاني با قانون دو برد از سه مسابقه به المپيك برود. در وزن 86 كيلوگرم نفر برتر رقابت عليرضا كريمي، احسان لشگري، رضا بيات و ميثم جوكار به عضويت تيم ملي درآيد. در وزن 97 كيلوگرم هم برنده رضا يزداني و امير محمدي به صورت دو برد از سه مسابقه ملي پوش شود. در فوق سنگين كشتيگيري كه سهميه گرفت به اتفاق نفرات واجد شرايط از نگاه كادر فني، به يك تورنمنت برود تا نفر برتر انتخاب شود. در وزن غيرالمپيكي 61 كيلوگرم نيز مسعود اسماعيل پور با مهران نصيري مبارزه خواهد كرد و نفر برتر با مهران شيخي مسابقه خواهد داد. فرد پيروز همراه بهنام احسانپور براي جام جهاني انتخاب خواهند شد.
اين در حالي است كه طبق قانون و فرآيندي كه چند سالي است بر كشتي كشور حاكم شده، كشتيگيران با توجه به عملكرد و نتايج خود جواز حضور در مرحله آخر انتخابي تيم ملي را به دست ميآورند و كساني هم كه به قانون پشت كنند، شانسي براي مليپوش شدن نخواهند داشت؛ همان قانوني كه صادق گودرزي را با قاطعيت كامل از مسابقات جهاني بوداپست محروم كرد و سال گذشته نيز جواز حضور در انتخابي را با شرايط كاملا موجهي كه مصطفي حسين خاني داشت صادر نكرد، يا فرد ديگري چون رضا افضلي و...
البته سال گذشته اين مجوز براي احسان لشگري كه در قهرماني ايران پنجم شده بود و طبق قوانين نبايد در انتخابيها به ميدان ميرفت، صادر شد كه لشگري به دليل مصدوميت در مسابقات يادشده به روي تشك نرفت. احترامي كه اعضاي كادر فني طي اين سالها براي رقابتهاي انتخابي و نفرات برتر آن قايل شدند، باعث بالا رفتن انگيزه و اميد در بين كشتيگيران شده تا امسال نيز با همان اميد و انگيزه در قهرماني ايران و جام تختي به ميدان روند و جواز شركت در مرحله آخر را كسب كنند؛ اما به يكباره نام برخي از كشتيگيران خط خورد و جوازشان باطل شد! تا حالا خيليها بگويند «اين تصميم، قطعا تاثير مثبتي را روي خطخوردهها نخواهد گذاشت و روحيه و انگيزه آنها را براي سالهاي آتي، تحت الشعاع قرار خواهد داد.»
در ليست فوق خبري از اسامي افرادي چون عليرضا قاسمي و عباس طحان -كه در رقابتهاي جهاني لاسوگاس عضو تيم ملي بودند و سهميه المپيك را در دو اوزان 74 و 97 كيلوگرم كسب كردند- نيست. اين دو حتي به اردوي تيم ملي هم دعوت نشدند. خيليها از جاي خالي يونس سرمستي، عزتالله اكبري، محمدجواد ابراهيمي، مجتبي گليج و... حرف ميزنند و بر اين باورند كه «كشتيگيراني چون گليج، سرمستي و... جوان هستند و در اول راه و نبايد با چنين تصميماتي، آنها را سرخورده و بيانگيزه كرد. اگر قرار بود چنين تصميماتي گرفته شود، بايد قبل از قهرماني كشور و جام تختي، اعلام ميشد تا كشتيگيران تكليف خود را بدانند. گليج كه طلاي جوانان جهان را به سينه زده، در جام تختي كشتي برابري را به لشگري واگذار كرد و در ديدار ردهبندي هم با قاطعيت بر ميثم جوكار فايق آمد تا جواز حضور در مرحله نهايي را به دست آورد. اصلا اگر قرار بر اين بود كه به او اجازه حضور در مرحله نهايي داده نشود، پس چرا در جام تختي بين او و ميثم جوكار مسابقه برگزار شد؟ چه شد كه كشتي گير مغلوب يعني جوكار جواز حضور در مرحله نهايي را به دست آورد و گليج از دايره رقابت خارج شد؟ سرمستي هم فارغ از نتايج انتقادآميزي كه در آسيايي رقم زد، به هرحال با قهرماني در جام تختي مجوز را به دست آورد. شايد بهتر بود سرمستي به وزني بالاتر هدايت شود و شرايطي مشابه با اسماعيلپور را براي حضورش در جام جهاني فراهم ميكردند تا رسما به وزن دوميها بپيوندد تا در آينده توسط سرمستي به اهدافمان در اين وزن برسيم. يا در وزن 74 كيلوگرم، مصطفي حسين خاني ابتدا با عليرضا قاسمي كه سهميه المپيك را به دست آورده، مسابقه ميداد و در صورت پيروزي با حسن يزداني انتخابي ميگرفت، تا حقي از قاسمي اجحاف نشود. در وزن 97 كيلوگرم هم اگر واقعا نياز به مسابقه انتخابي بود، كادر فني ابتدا بين طحان و محمدي كشتي ميگذاشت و برنده با يزداني ديدار ميكرد. در سنگين وزن نيز اگر نفرات واجد شرايط اعلام ميشدند، بهتر بود به جاي رفتن به ميدان خارجي، كشتي مستقيم حكم به ملي پوش شدن نفر برتر ميداد تا از حرف و حديثها كه ميتواند حاشيهساز شود جلوگيري ميشد.»
اما واقعا چرا مردان فني كشتي آزاد -كه طي چند سال گذشته با وسواس و سرسختي تمام به قوانين عمل كرده و حضور در ميدان انتخابي با شركت تمام مدعيان واجد شرايط را در دستور كار قرار داده- دست به چنين اقدامي زدهاند؟! جواب يك كلمه است و آن چيزي نيست جز «المپيك». سال، سال المپيك است و متفاوت با تمام سال ها؛ سال فني مهم و حساسي كه به بزرگترين رويداد ورزشي- سياسي دنيا ختم ميشود، آوردگاهي كه در آن بايد كشت تا كشته نشد و همه نگاهها به روي تشكهاي كشتي و كشتي گيران است كه بايد يكبار ديگر از كيان ورزش ايران در ميادين بينالمللي دفاع كنند. پس بايد شرايط فرق كند و با فرمولي متفاوت پيش رفت تا توانست به انتظارات پاسخ مناسبي داد. همه از كشتي انتظار دارند، براي همين هم نبايد و نميتوان ريسك كرد و با همان سبك و روش قبل پيش رفت، از همين رو فدراسيون تصميم گرفته كه كشتيگيران كمروحيه را كنار بگذارد.
در واقع بهتر است به اين موضوع اشاره كنيم كه رسول خادم در فدراسيونش، كشتي گير جسور و جنگنده ميخواهد؛ فلسفه سرمربي تيم ملي كشتي آزاد با كشتيگيران ترسو و ايستا، سازگاري ندارد و آبش به يك جوي نميريزد، براي همين هم از همان اول مشخص بود به محض اينكه دست كادرفني در اوزان مختلف براي انتخاب و گزينش كشتي گيران باز شود، دور آزادكاران محافظهكار و دفاعي را قلم خواهد گرفت و ميدان را به كشتي گيراني خواهد داد كه حركت رو به جلو دارند و براي غلبه بر رقيب منتظر فرصت نميمانند، بلكه فرصت را ميسازند، به خصوص در سالي كه به المپيك منتهي خواهد شد و ريسك كردن جايز نيست. باري، فدراسيون چندي پيش اعلام كرد كه «كشتيگير كم روحيهاي كه در ميادين بينالمللي با ترس و ترديد به ميدان ميرود، هر چند در رقابتهاي داخلي هم خوب ظاهر شده باشد، در صورت تشخيص كادر فني، اجازه حضور در مرحله نهايي انتخابي تيم ملي را نخواهد داشت.» البته در ميان نفرات فوق نام افرادي ديده ميشود كه جسور و جنگنده هستند تا اين پرسش مطرح شود كه چرا آزادكاري چون گليج، با تمام جسارتش نبايد در ميدان انتخابي باشد كه پاسخ چيزي نيست جز «تجربه»، بله گليج جسور و جنگنده است؛ اما هيچ كس نميتواند مدعي شود كه اين كشتيگير جوان تجربه لازم و كافي براي موفقيت در المپيك را دارد، ولو اينكه افرادي چون جوكار و غيره را شكست داده باشد. ضمن اينكه آزادكار خوش آتيه كشورمان از ناحيه فك هم با آسيبديدگي مواجه است.
هر فردي كه حتي خيلي كم با كشتي ايران آشنا باشد به خوبي ميداند كه فاصله حسن رحيمي در وزن 57 كيلوگرم با ديگر مدعيان بسيار است و رحيمي باتجربه، بهترين فرد براي رفتن به بازيهاي تابستاني است، پس بهتر است كادرفني در سال المپيك شرايط را طوري پيش ببرد كه رحيمي با آمادگي كامل و عبور از فيلتري كه مانع از موفقيت او در برزيل نشود راهي ريو شود. از همين رو منطقي و معقول است كه، رضا اطري كه در تورنمنتهاي اخير قدرتمند ظاهر شده، براي قرار گرفتن در كنار رحيمي به سرمستي كه در آسيايي پرانتقاد كشتي گرفت، ترجيح داده شود. در وزن 74 كيلوگرم عليرضا قاسمي و عزتالله اكبري هر دو كشتي گيران محافظهكار و دفاعياي هستند كه نميتوانند انتظارات را برآورده كنند. قاسمي با تمام تلاشها نتوانسته است روند رو به رشد و جلويي در كشتيهايش داشته باشد و در ميادين خارجي هم كم فروغ نشان داده. اكبري هم كه بعد از نايب قهرماني در رقابتهاي جهاني 2013 ازبكستان هرگز آن اكبري مسابقات جهاني نشد. محمدجواد ابراهيمي و عباس طحان در اوزان 86 و 97 كيلوگرم هم هر دو كشتي گيران دفاعي هستند كه كمتر به دنبال فرصتسازي ميروند و بيشتر به دنبال فرصت هستند تا به موفقيت برسند؛ فرصتي كه در المپيك به مراتب كمتر از رقابتهاي ديگر به دست ميآيد. در اين بين طحان بسيار بيروحيه، بيانگيزه و كمرمق نشان ميدهد، به نحوي كه گويي چند ليتر خون از او كشيدهاند و بعد براي كشتي گرفتن روي تشك آمده است. ضمن اينكه در وزن 97 كيلوگرم رضا يزداني شرايط حسن رحيمي را دارد و بهتر است با آمادگي هدايت، مديريت و راهنمايي شود تا در سال آخر كشتياش از المپيك كه حقش است با دستان پر به ايران بازگردد. بيترديد هيچ كس بيشتر از مردان فني كشتي ايران به خصوص رسول خادم به عنوان رييس فدراسيون و سرمربي تيم ملي كشتي آزاد، دلش نميخواهد كه اين تيم در المپيك به موفقيت برسد، پس بهتر است به اين مردان اعتماد كنيم و اجازه دهيم بدون حاشيه و دغدغه تيم ايران را مهياي حضور موفق در برزيل كنند. باري، اگر كمي عميق شويم متوجه خواهيم شد كه فاكتورهاي جسارت، جنگندگي، انگيزه و تجربه ملاك و دليل اصلي انتخاب نفرات حاضر در مرحله نهايي انتخابي تيم ملي است؛ فاكتورهايي كه تا حدود زيادي تضمينكننده موفقيت در ميداني چون المپيك است.