رفع بيكاري نيازمند سرمايهگذاري است
مرتضي عزتي ٭
در جهان روند استفاده از نيروي كار نسبت به سرمايه در حال كاهش است. به عبارت ديگر، عمده سرمايهگذاريها به سمت فعاليتهايي ميروند كه سرمايهبر هستند و به همين دليل سهم سرمايه در فعاليتهاي اقتصادي افزايش پيدا ميكند. متعاقب آن سهم نيروي كار هم به مرور كمتر ميشود. در ايران به دلايل زيادي، سرمايهگذاري در سالهاي گذشته در بخشهاي مولد بهشدت كاهش پيدا كرده كه آن را بهاصطلاح كاهش سرمايهگذاري مينامند. علاوه بر اين، اندك افرادي هم كه حاضر به سرمايهگذاري هستند تمايل دارند تا سرمايه خود را به سمت فعاليتهاي سرمايهبر ببرند. درنتيجه اگر تغييري در مسير حركتي اقتصاد رخ ندهد، به طور روزمره اشتغال كمتر ميشود.
در دو سه سال گذشته كشور با ركود دست و پنجه نرم كرده است؛ ركودي كه حتي رشد اقتصادي را منفي كرد و اين به معناي آن است كه بخشي از فعاليتهاي اقتصادي تعطيل شدند و به ناچار نيروي كار خود را اخراج كردند. اين مهم در كنار ورود روزمره نيروي كار به بازار فشار را براي اشتغال افزايش ميدهد. براساس آماري كه مركز آمار منتشر كرده بيكاري زنان بيش از دو برابر بيكاري مردان است. دليل اين امر نيز، قبل از هر چيز به ورود گسترده و بيش از پيش زنان به بازار كار مربوط است. امروز در قياس با گذشته زنان بيشتري در بازار كار هستند و زنان ديگري نيز اميدوار هستند تا بتوانند شغلي براي خود دست و پا كنند. با افزايش روند مشاركت زنان در فعاليتهاي اقتصادي تقاضاي شغل به مراتب بيش ازايجاد مشاغل شده. پس در ايران يك فشار فزاينده تقاضا وجود دارد، بنابراين كشور همواره نيازمند ايجاد تعداد بيشتري شغل است. در زمان ركود سرمايهگذاري خالص رشد چنداني نداشته؛ هم سرمايههاي اندك به سمت سرمايه بري رفته و هم تقاضاي نيروي كار بيشتر شده و برايند اين دو با يكديگر منجر به فاصله عميقتر نيروي كار با عرضه ميشود. اين مهمترين عامل رشد بيكاري در كشوري مانند ايران است.
از سوي ديگر قوانيني در ايران وجود دارد كه حمايتهايي ويژه از زنان شاغل ميكند كه براي كارفرما مناسب نيست و كارفرمايان تمايل بيشتري دارند كه براي مشاغلي كه مردان هم ميتوانند انجام دهند به زنان كمتر روي آورند و اين نيز يكي ديگر از عوامل رشد بيشتر بيكاري زنان ميشود.
همچنين در روستاها هر روز تعداد ساكنان كاهش پيدا ميكند. افرادي كه جوياي كار هستند عمدتا از روستا به شهرها مهاجرت ميكنند. اين مهاجران گهگاه ميتوانند شغلي پيدا كنند و گهگاه نيز ناتوان از پيدا كردن شغلي ميمانند و همين امر بيكاران روستايي را به شهرها منتقل ميكند. عامل ديگري را كه ميتوان درباره كاهش بيكاري در روستاها مورد اشاره قرار داد اين است كه هر چند در روستاها بيكاري وجود دارد ولي در اين مناطق مشاغل فصلي وجود دارند و افراد در برخي از فصول شغل دارند و در برخي از فصول بيكار ميشوند كه همين امر نيز بيكاري روستا را كاهش ميدهد.
براي ايجاد شغل، بايد سرمايهگذاري كرد و سرمايهگذاري نيازمند وجود سرمايه و انگيزه است. دولت بايد اين عوامل را تحريك كند، انگيزه براي سرمايهگذاري را بالا ببرد و هر جايي هم كه با بحران سرمايهگذاري روبهرو بود را ياري دهد زيرا در ايران كمبود سرمايه يك واقعيت است و بايد تلاش كرد نقدينگي به سمت توليد هدايت شود. علاوه بر اين بايد از خارج سرمايه وارد كرد و كمك كمك شود با فراهم آوردن شرايط آسانتر سرمايهگذاري خارجي در ايران رشد كند. در اين صورت هرگونه اقدامي كه ميتواند به افزايش سرمايهگذاري مولد و توليد اقتصادي منجر شود را انجام دهيم.
٭ استاد دانشگاه تربيت مدرس