التماس براي پرداخت ماليات
زهرا علياكبري
اين يك داستان واقعي است؛ روز چهارشنبه 26 آذرماه همين امسال براي پرداخت ماليات به اداره مالياتي شرق تهران مراجعه كردم. متصدي پس از دريافت اسناد اعم از گواهي پايان كار، مبايعهنامه داراي كد رهگيري، كپي سند ملكي، كپي شناسنامه فروشنده و خريدار، كپي كارت ملي فروشنده و خريدار و بالاخره بنچاق اعلام كرد كه بنچاق قديمي است و بايد بنچاق جديد ارايه شود. دومين سوال درباره بنچاق سبب شد متصدي تمام اسناد را پرت كرده و با ترشرويي اعلام كند ماليات تا زمان تكميل اسناد دريافت نخواهد شد. رفتار وي چنان بود كه گويي دولت نيازي به پول ماليات ندارد. اين طنز نيست، نه فقط نگارنده كه اكثر مردم، شماره به دست از اين باجه به باجهيي ديگر مراجعه ميكردند تا بلكه بتوانند زودتر پروسه پرداخت ماليات را به اتمام برسانند. بعد از پرس و جو براي دريافت بنچاق جديد به دفترخانه محل تنظيم سند مراجعه كردم و كپي برابر اصل بنچاق با پرداخت پنج هزار تومان تحويل شد. شنبه، بنچاق به دست، مدارك به كارمند ديگري كه آن روز نقش ميانجي را بازي ميكرد، تحويل شد. تعطيلي روز يكشنبه چارهيي جز مراجعه در روز دوشنبه باقي نگذاشت. با اين حال دوشنبه هم داستان پايان نيافت و پس از طي هفتخوان اوليه و صدور قبض
مبلغ در طبقه بالاي همان اداره پرداخت و فيش مجددا تحويل كارمند اداره مالياتي شد. وي گفت هر روزي كه قبض صادر شود، روز كاري بعد گواهي پرداخت براي ارايه به محضر آماده خواهد شد. به گفته وي چهارشنبه ساعت سه بعدازظهر نزديكترين و شنبه مناسبترين زمان براي دريافت گواهي است. گواهي پرداخت ماليات بنا بر اعلاميهيي كه جابهجا بر در و ديوار نصب شده بود تنها به مالك يا وكيل قانوني وي تحويل ميشود. اين داستان مشت نمونه خرواري است از بروكراسي سنگين و پيچيده براي كاري متعارف مانند پرداخت ماليات. دولت در لايحه بودجه سال آينده پيشبيني كرده است بيش از 87 هزار ميليارد تومان از محل درآمدهاي مالياتي به دست بياورد. از اين رقم حدود 420 ميليارد تومان از محل ماليات بر نقل و انتقال املاك و 593 ميليارد تومان از نقل و انتقال سرقفلي حاصل ميشود. پيشبيني شده نقل و انتقال اتومبيل 711 ميليارد تومان درآمد مالياتي براي دولت ايجاد كند. طبيعي است با روند پيشگفته تحقق اين درآمدها براي مردمي كه قرار است پرداختكننده باشند، مشكلات فراواني ايجاد خواهد كرد.
دولت ميخواهد از پول نفت دل بكند. شايد اين «خواستن» ريشه در اتفاقاتي داشته باشد كه در دو، سه سال اخير رخ داد؛ تحريمهاي نفتي و بلوكه شدن پولهاي حاصل از فروش نفت در بانكهاي خارجي و... اما هرچه هست، فعلا دولت به صفت «خواستن» مزين است اما بايد ديد ميتواند به مرحله توانستن نيز صعود كند يا خير. وزير امور اقتصادي و دارايي ميگويد كه 40 درصد توليد ناخالص داخلي ايران ماليات نميدهد. زياد بدبين نباشيم، شايد پرداخت ماليات هر بخش ديگري نيز همين پروسه پيچيده و زمان بر را دارد. بايد روي ديگر سكه را نيز ديد. شايد آنها كه ماليات نميدهند توانايي دوندگي ندارند يا وقتشان براي معطلي كافي نيست. اين يك «شايد» است اما نبايد آن را ناديده انگاشت. به نظر ميرسد پول نفت خلق و خوي مردم و دولت را توامان تغيير داده است. دولتها درگير نوع عجيبي از راحتطلبي شدهاند. راحتطلبي كه خود را هنگام دريافت پول نيز نشان ميدهد. انگار براي دريافت پول هم سادهترين راه مدنظر است. دريافت ماليات از حقوق يكي از همين راحتترين راههاست و ميتوان قبل از پرداخت حقوق، ماليات را وصول شده تلقي كرد. دريافت ماليات از واردات نيز راه سهل ديگري است. به اين ترتيب عجيب نيست كه وقتي «دلار» هست رغبت براي واردات بيشتر ميشود تا توليد. انگار سياستگذار حوصله سر و كله زدن با توليدكننده را ندارد از اين رو كالا وارد ميشود تا درآمدي به دست آيد. البته در مقابل عدهيي گمركها را دور ميزنند تا بازار را پر كنند از كالاي قاچاق كه در گوشه و كنار شهر خودنمايي ميكند، از همين گوشي تلفن همراهي كه در دستهاي من و شماست تا آدامسي كه ميجويم و كرمهايي كه استفاده ميكنيم و...
اينبار اما اگر قرار است ماليات محقق شود، چه براي نقل و انتقال املاك و چه نقل و انتقال سرقفلي و اتومبيل يا هر سرفصل ديگري، بهتر است بازنگري تنها در عدد و رقم نباشد. بازنگري در رويهها صورت گيرد تا حداقل يك كار در اين مملكت سهل شود؛ پرداخت پول به دولت.