منافقين روزي دست غرب را خواهند بريد
مهدي محتشمي
مديركل اسبق وزارت امور خارجه
سازمان منافقين در واپسين ساعت عصر روز شنبه گردهمايياي با حضور تعدادي از نيروهاي معارض نظام و برخي چهرههاي مشهور به جنگطلبي و افراطيگري در پاريس برگزار كرد. اين همايش البته نخستين همايش شوراي به اصطلاح مقاومت ملي و منافقين نيست و ما در سالهاي گذشته هم شاهد آن بودهايم كه شهرهاي مختلف اروپا به عرصه و جولانگاهي براي نمايش و قدرتنمايي اين گروه تروريستي و افراد وابسته به آن تبديل شده بود. اين آزادي عمل براي انجام هرگونه اقدام براي اين افراد با آن سابقه ننگين براي بسياري از تحليلگران اين سوال را مطرح ميكند كه چرا كشورهاي غربي و به طور مشخص اروپايي و امريكايي با وجود ادعاي مبارزه بيامان با تروريسم، با اين افراد مماشات ميكنند؟ پاسخ به اين سوال در اين واقعيت نهفته است كه برخورد اتحاديه اروپايي با موضوع حقوق بشر خارج از چارچوب و نظرات سياسي اعضاي آن نيست. به عبارت ديگر، اتحاديه اروپايي تلاش ميكند با در نظر گرفتن منافع خود و متناسب با سياستهاي جمعي و همچنين مورد توجه قرار دادن ملاحظات كشورهاي ديگر از جمله امريكا درباره مسائلي مانند تروريسم به شكل عام و سازمانهاي تروريستي به شكل خاص سياستگذاري كند. اين نوع رويكرد و برخورد به حقوق بشر و تروريسم سبب شده است تا بسياري بر اين عقيده باشند كه اتحاديه اروپايي همراستا با امريكا نسبت به حقوق بشر و تروريسم، سياسي برخورد ميكند. بركسي پوشيده نيست جريانها و گروههاي تروريستي در سالهاي گذشته ميدان عملياتهاي تروريستيشان در منطقه خاورميانه متمركز بود اما آنها اينك آن ميدان عملياتي را به امريكا و اروپا انتقال دادهاند. از سوي ديگر، حاميان مالي، امنيتي، لجستيكي و تسليحاتي گروههاي تروريستي مشخص است و سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي غربي به خوبي ميدانند جريانهاي تروريستي چگونه ساماندهي، يارگيري، تغذيه و حمايت ميشوند و حتي ميدانند برنامهريزي اين گروهها توسط چه كساني صورت ميگيرد. با اين حال، متاسفانه نحوه مواجهه اين كشورها با مقوله تروريسم، برخوردي دوگانه است. به عبارتي، از آنجايي كه منافع و اهداف كشورها بر مبارزه كامل و جامع با تروريسم اولويت دارد، شاهد هستيم كه كشورهاي غربي و اروپايي در مواجهه با تروريسم يكي به ميخ و يكي به نعل ميزنند. نوع مقابله با تروريسم نيز جامع و كامل نيست و تا زماني هم كه برخورد جامع و كامل و براساس استانداردهاي مشخص و معيارهاي روشن صورت نگيرد، شاهد اقدامات تروريستي كور در اقصي نقاط دنيا و از جمله شهرهاي مختلف اروپا خواهيم بود. اين نمايي كلي از ديدگاه و رويكرد كشورهاي غربي به مساله حقوق بشر و تروريسم است. در عرصه عمل نيز كشورهاي اروپايي در برخورد با تروريسم منافع خويش را در نظر ميگيرند و از آنجايي كه منافعشان بر هر چيز ديگري اولويت دارد، در صورتي كه گروههاي تروريستي در راستاي منافع آنها اقدام كنند، با آن كنار آمده و چشمشان را بر آن ميبندند. البته اين پايان كار نيست و ما در طول سالهاي گذشته ديدهايم كه برخي از اين كشورها و سازمانهاي اطلاعاتي دست به حمايتهاي گسترده اطلاعاتي، تسليحاتي و مالي از آنها زدهاند. حمايت برخي كشورهاي غربي از سازمان مجاهدين خلق (منافقين) نيز در اين چارچوب قرار ميگيرد. ما در سالهاي گذشته شاهد بودهايم كه برخي كشورهاي غربي و به ويژه امريكا به دليل روابط خصمانهاي كه با جمهوري اسلامي ايران داشتهاند، نسبت به اقدامات اين گروه تروريستي با اغماض عمل كردهاند و حتي در مواقعي به حمايت آشكار از آنها دست زدهاند. اين اغماضها و آن حمايتها در حالي است كه اقدامات اين گروهك تروريستي تنها در خصوص شهروندان ايراني و نظام جمهوري اسلامي نيست و شهروندان امريكايي نيز در سالهاي گذشته نسبت به اقدامات خشونتآميز و تروريستي اين گروهك در امان نبوده و كشته شدهاند. البته استفاده ابزاري از اين گروهك تروريستي به دهههاي گذشته بازميگردد. در زمان جنگ تحميلي منافقين به عنوان بازوهاي اجرايي و عملياتي ارتش صدام در برخي جبههها عمل ميكرد و مهمتر از آن، به عنوان عامل جمعآوري اطلاعات و جاسوسي براي امريكا و عراق عمل ميكرد. اين نقشآفريني البته در سالهاي بعد هم تداوم يافت و ما شاهد خوشخدمتيها و وطنفروشيهاي اين گروهك به امريكا و اسراييل در ترور افراد و شخصيتهاي جمهوري اسلامي و جاسوسي از برخي اماكن حساس و تاثيرگذار نظام بوديم. با اين حال، هماينك سازمان تروريستي منافقين نسبت به سالهاي گذشته لطمات و ضربات سنگيني خورده است و شاهد اين هستيم حتي كساني كه در ابتدا دلبستگيهايي به آن داشتند با مشاهده آن اقدامات نه تنها ديگر هيچ تمايل و علاقهاي به آن ندارند بلكه نفرت شديدي هم نسبت به آن پيدا كردهاند به گونهاي كه حتي سازمانهاي اطلاعاتي غربي در گزارشهايشان به اين مساله اذعان كردهاند كه آنها هيچ پشتوانه واقعي در ميان مردم ندارند. همين مساله موجب شده است تا آنها براي موجه جلوه دادن حمايتهايشان، آنها را در زير چتر دروغين حقوق بشر قرار دهند. در اين راستا، ابتدا در سال 2008 شوراي وزيران اتحاديه اروپايي آنها را از ليست گروههاي تروريستي خود خارج كرد و سپس در سال 2012 نيز دولت امريكا به مدد خرج ميليونها دلار آنها را از ليست گروههاي تروريستي خارج كرد و در اين مدت نيز آنها بالاترين حمايتهاي سياسي و مالي را از آنها كردهاند. با اين حال، كشورهاي غربي و به ويژه اروپا و امريكا بايد بدانند اتخاذ چنين سياستهايي در حمايت از تروريستها روزي دامن خود آنها را خواهد گرفت. ما پيش از اين شاهد بوديم كه آنها براي ساقط ساختن دولت بشار اسد حاضر به حمايت همهجانبه از گروههايي شدند كه هماكنون به راحتي عملياتهاي تروريستياي را در شهرهاي اروپا و امريكا انجام ميدهند و رعب و وحشت بسياري را در ميان شهروندان غربي ايجاد كردهاند. اين مساله بايد درس عبرتي براي آنها باشد و آن داستان و فرجامش را به فراموشي نسپارند چراكه منافقين نيز روزي دست آنها را خواهند بريد.