محيطبانان پارك ملي توران از تجربيات گشتزني در منطقه ميگويند
سلاح به دستان بيدفاع
محيطبانان، حافظان طبيعت يا ضابطان دادگستري، هرچه نام رويشان بنهيم، سلاح به دستان بيدفاعياند كه 2700 نفر از آنها در استخدام سازمان حفاظت محيط زيستند، كساني كه اخيرا لايحهاي در جهت حمايت هرچه بيشتر از آنها راهي مجلس شده است. محيطباناني كه اخيرا در هرمزگان و فارس به شهادت رسيدند، شايد جرقهاي بودند كه توجه به اين قشر بيشتر از قبل شود و جامعه فعالان محيط زيست از مسوولان بخواهد به مسائل مختلف اين قشر بپردازد، از مسائلي كه با قانون استفاده از سلاح مرتبط است تا حقوق و مزايايي كه بايد به آنها تعلق گيرد و نميگيرد. علي اكبر قربانلو، رييس پارك ملي توران و علي اصغر آهني ملقب به نادر، محيطباني كه 27 سال سابقه كار دارد، از محيطباناني بودند كه قرار بود امكان تجربه گشتزني در منطقه توران را برايمان فراهم كنند. پارك ملي هشت درصد، پناهگاه حيات وحش 17درصد و منطقه حفاظت شده 75 درصد از كل مساحت منطقه را تشكيل ميدهند. درجه حفاظتيشان هم به ترتيب از منطقه به پناهگاه و پارك بيشتر ميشود. در بخشي از گشتزني در پارك ملي، گفتوگوي كوتاهي با دو محيطبان توراني انجام شد كه در ادامه ميآيد.
بحث حفاظت از منطقه توران از چه سالي شروع شد؟
نادر آهني: قبل از انقلاب اول كانون شكار بود كه شروع به كار كرده بود، بعد سازمان شكارباني و نظارت بر صيد شد. بعد از انقلاب هم شد سازمان حفاظت محيط زيست. پدرم امرالله آهني ملقب به اميرخان، در سال 46 در اين منطقه شروع به كار كرده بود و به استخدام سازمان درآمد.
پدرتان محيطباني ميكرد؟
پدر من از اول به عنوان شكاربان محلي بود بعد محيطبان شد. سال به سال اسمهايش تغيير كرد.
قبل از شكاربان شدن شكار هم ميكرد؟
نمي شود بگويم نميكرد. قبل از شكاربانياش، شكار ميكرد و به منطقه آشنا بود. در زمان سازمان، شكارباني همه نيروهايش را محلي ميگرفت. اصلا غيربومي نداشت. الان بزرگترين معضل ما در منطقه اين است كه محيطبانان ما بومي نيستند.
محيطبانان را الان از كجا استخدام ميكنند؟
الان استانداري آزمون ميگذارد. قبلا به همان محيطبانان محلي ميگفتند 5 تا نيرو ميخواهيم، آنها هم روي شناختي كه در منطقه داشتند، نيرو ميگرفتند. اما الان اينطور نيست. من محيطبان با 27 سال سابقه خدمت، اطلاع ندارم چه زماني نيرو دارند ميگيرند. توسط روزنامههاي كثيرالانتشار اعلام ميكنند از طريق استانداري آزمون ميگيرند، محيطبان تازه استخدام شده، تازه ميآيد اينجا ميفهمد كارش چيست.
پدرتان الان هم به منطقه سر ميزند؟
پدرم كهولت سن دارد، 82 سالش است، اما گاهي اوقات ازشان دعوت ميشود و ميآيد به منطقه سر ميزند.
در طول كارشان متخلف هم گرفتهاند؟
(هر دو ميخندند). به تعداد موهاي سرش. شايد هم بيشتر.
درگيري هم داشتند؟
اينجا ما درگيري خونين هم داشتيم. همهاش هم در درگيريهاي مرتبط با شكار و صيد نبوده. درگيري با قاچاقچيها هم داشتيم و داريم. هم تلفات داشتيم و هم كشتيم.
مگر شما بايد با آنها مقابله كنيد؟
همين الان كه داريم ميرويم، وقتي از روبهرو بيايند، مجبوريم مقابله كنيم وقتي به منطقه ميآيند، بايد از خودمان دفاع كنيم. آنها ميزنند. مامورمان نادر كرمي در گذر لب كال شور، راه را بر متخلف شكارچي بسته بود، ميدانست در منطقه هستند. شكارچي كه آمد، محيطبانان آماده درگيري بودند. زماني كه ميخواستند به هم برسند، مامور همراهش ناگهان ميگويد كه پشت سرت. ميبينيد قاچاقچي در فاصله 15 مترياش ايستاده، شكارچي هم در فاصله چهار متري. هر دو مسلح به مسلسل، كلاش و ژسه. محيطبان يك كلاش با سي تير فشنگ.
خودتان تا به حال در درگيريها مجروح شديد؟
مجروح نشديم، اما درگير شديم. درگيرياي بود كه در آن متخلف تير خورد و به علت جراحت سنگين، فوت كرد. همان درگيري كه آقاي قربانلو به خاطرش سه سال حبس كشيد. در نهايت ديهاش پرداخت شد، مقدارياش را سازمان داد.
شده تا به حال مجبور به انتخاب شويد؟ شكارچي را بدون شكار شناسايي كنيد و براي اينكه بتوانيد بگيريدش مجبور بشويد صبر كنيد شكارش را انجام دهد؟
اصلا امكان ندارد اين كار را بكنيم. ما بيشتر جلوگيري ميكنيم. حتي در فاصلههاي دور سعي ميكنيم خودمان را نشان دهيم تا متخلف فرار كند. تيرهوايي ميزنيم تا در برود. هدف اين است كه شكار انجام نشود.
قربانلو: محيطبانان اگر عاشق طبيعت نباشند، نميتوانند كار كنند. چون اصولا براي پول كار نميكنند. محيطباني با يك ميليون و دويست تومان حقوق كه فقط 300 هزار تومانش هزينه سوخت و رفت و آمد ميشود، قطعا انگيزه مالي در پي ندارد.
اين علاقه آنقدر زياد است كه با اين حقوق كم، سختي كار را به جان بخرند؟
محيطبان ميتواند همه كار كند. الان كساني هستند كه ميتوانند با محيطبان ببندند، شكار كنند در نهايت هم چيزي به محيطبان بدهند. اما محيطبان منطقهاش را نميفروشد.
آهني: بعد از رفتن اميرخان و سرپرست شدن قربانلو، ما با خلأ سرپرستي مواجه شديم. اينكه رييسي خودش از محيطباني شروع كند و بومي منطقه باشد حسنهايي است كه در حال حاضر كمتر به آن توجه ميشود. محيطبان بايد پشتش قرص باشد، مطمئن باشد و حمايت شود تا بتواند كارش را انجام دهد.
محيطبانان چگونه وارد اين شغل ميشوند؟ نياز به مدرك دانشگاهي خاصي نيست؟
ديپلم و فوق ديپلم براي محيطبان شدن كافي است. بعد از آزمون وقتي كه قبول شدند، دورهاي 10، 15 روزه برايشان ميگذارند.
يعني محيطبان با 10، 15 روز آموزش ياد ميگيرد چگونه كار كنند؟
مشكل ما هم همين است وقتي نيروي غيربومي ميگيرند، مشكلات زياد است. مورد داشتيم نيرو آمده، جذب هم شده، دورههايش را هم گذرانده است، اما هنوز نميدانست كارش چيست و كجا آمده. در پناهگاه حيات وحش، دنبال ميز و اتاق ميگشت. اتاقش را نشانش داديم كه اينجا ميخوابي، فردا هم ميروي بيابان. تازه فهميده بود شغلش چيست. بوميهاي اينجا اما كاملا به منطقه مسلطند. يك كوله پشتي برميدارند، تك نفره ميروند، شب ميزنند به دل كوير و در آنجا ميخوابند، از هيچ چيز نميترسند.
آموزشهاي در حين خدمت هم داريد؟
بله، الان دو محيطبان از پاسگاه ما در كرج در دورههاي آموزشياند. همين آقاي قربانلو، 10 روز بود تازه محيطبان شده بود. مورد تخلف داشتيم، پدرم (اميرخان) يك موتور سوزوكي به ايشان داد، رد تخلف را هم نشانش داد. ما با ماشين بوديم ايشان با موتور. فقط رد موتور را نشان داد گفت ببين كجا ميرود. قربانلو رفت و ما گمش كرديم. ساعت 3 بعد از ظهر در حالي به پاسگاه برگشت كه يك پاي گورخر شكار شده را گذاشته بود و رويش نشسته بود، حتي خورجين هم نداشت. رد را گرفته بود، به نتيجه رسيده بود. محيطبانان الان 20 سال هم خدمت كنند نميتوانند چنين كاري كنند.
قربانلو: يك محيطبان هم داشتيم 52 ساله، تازه آمده بود كار را شروع كند و استخدام شده بود. سهميهاي بود. نميدانم با صد كيلو وزن و 52 سال سن، چطور ميتوانست محيطباني كند وقتي از نيروهاي محيطبان صحبت ميكنند، ميگويند سازمان آنقدر نيرو دارد، اما ديگر نميگويند چه نيروهايي.
شما به بچههايتان پيشنهاد ميدهيد كه محيطبان شوند؟
آهني: من يك پسر بيشتر ندارم. حتي يك مرتبه هم به منطقه نياوردمش كه نكند ببيند و عاشق شود. رشته تحصيلياش را هم طوري برنامهريزي كرديم كه مهندسي معماري گرفت كه مرتبط با سازمان نباشد.
چرا مگر خودتان با عشق به اين كار وارد نشديد؟
آهني: الان چرا، اما اولش نه. پدرم هم يك پسر داشت كه من بودم. فكر ميكرد اين ارثيهاش است و بايد به من برسد. زماني كه من به سازمان آمدم، كاميون داشتم.
قربانلو: ما دامدار و عشاير بوديم، كسي ما را معرفي كرده بود كه فلاني بچه روستاست و منطقه را ميشناسد وارد اين كار شدم و علاقهمند هم شدم. اگر حق و حقوق ما
محيط زيستيها را مثل ارگانهاي ديگر بدهند، وضع بهتر ميشود. اما وقتي نگاه ميكنيم با 22 سال خدمت، چقدر ميگيرم نااميدكننده است. سختي شرايط كار هم به ما تعلق بگيرد بد نيست. فرزندانم هم اگر دوست داشته باشند، ميتوانند به اين شغل بيايند. اما ما دوست داريم آنها درس بخوانند بالا بروند وقتي ميتواند برود بانك و شغلي بهتر از ما داشته باشد، با حقوق خوب و خانه بخرد، چرا بايد محيطبان شود. اكثر محيطباناني كه بازنشست ميشوند، به خاطر سختي كار زود ميميرند. انواع و اقسام مريضيها را ميگيريم. ما يك معاوني داشتيم، سه چهار روز بعد از بازنشستگياش، وقتي براي اصلاح سر و صورت به آرايشگاه رفته بود، در حين صحبت سكته ميكند و ميميرد.