روحاني صادقانه با مردم سخن بگويد
حميد قزويني
فعال سياسي اصلاحطلب
فعل و انفعالات سياسي دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب در مدت زماني كه تا انتخابات رياستجمهوري سال 96 باقي مانده است ميتواند متر و معيار خوبي براي حدس راهبرد رقيب براي جريانهاي سياسي باشد. با مطالعه اظهارات و كنشهاي سياسي جريانهاي سياسي ميتوان فهميد كه هر جناح براي پيروزي در انتخابات آتي به چه معادلهاي متوسل شده است. با اندكي تامل در كنشگري سياسي جريان اصولگرا ميتوان دريافت كه اين جريان سياسي سعي در ناتوان و ناكار آمد نشان دادن دولت روحاني دارد تا از اين طريق بدنه اجتماعي حامي دولت را از او جدا كند و اين بدنه اجتماعي در سال 96 پاي صندوق راي حاضر نشود. به اين دليل كه انتخاباتي كه با مشاركت بالاي مردم برگزار شود شانسي را براي جريان اصولگرا باقي نخواهد گذاشت. لذا تلاش ميكنند تا از مشاركت مردمي در انتخابات آتي بكاهند و به مردم القا كنند كه دولت آقاي روحاني دولت مطلوب آنها براي تحقق مطالباتشان نبوده است. حتي اگر نتوانند نتيجه را به سمت پيروزي خود تغيير دهند باز ميكوشند كه دولت آقاي روحاني را با پشتوانه پايين راي براي دور دوم رياستجمهورياش تضعيف كنند. اين روزها شاهد هستيم كه هر بار موضوع تازهاي عليه دولت در رسانههايشان مطرح ميكنند و سعي در بزرگنمايي مشكلات كشور دارند. ضمن اينكه آنها اشاره نميكنند كه بخش اعظمي از اين مشكلات كشور به خاطر بيتدبيريهاي دولتهاي نهم و دهم به وجود آمده است و رفع آنها توسط آقاي روحاني برنامهريزي بلندمدتي را ميطلبد. با اين حال جريان اصولگرا از نظر ساختار دروني و اجماع و ائتلاف براي انتخابات آتي با مشكلاتي روبه رو است. به همين دليل است كه سعي در تضعيف جريان اصلاحطلب دارند. البته جريان رقيب تا زمان انتخابات كارويژههاي ديگري نيز براي خود تعريف كرده است كه مهمترين آنها نااميد كردن دولت يازدهم از ادامه مسير و رفع مشكلات مردم و حتي نااميد كردن آقاي روحاني از شركت و ثبت نام در انتخابات 96 است. اينها راهبردهايي است كه اصولگرايان تا زمان انتخابات بهطور جدي دنبال ميكنند. در مقابل چنين تاكتيكهايي كه جريان اصولگرا به كار گرفته است، آقاي روحاني بايد در مقابل افكار عمومي با قاطعيت و شفافيت بيشتر فعاليتها و موفقيتهايش را براي مردم تشريح كند. همچنين دولت بايد مشكلات و موانعي را كه بر سر راه دارد با دقت بيشتر و شفافيت بيشتر براي مردم توضيح دهد. اينكه شرايط كشور در ابتداي دولت يازدهم چگونه بوده است و از دولت پيشين چه چيزي به دولت يازدهم به ارث رسيده است. در كنار كارهايي كه دولت روحاني بايد انجام دهد كارهايي هست كه اصلاحطلبان بايد در دستور كار خود قرار دهند. در گام اول اصلاحطلبان بايد حفظ انسجام و يكپارچگي دروني خود را مدنظر قرار دهند و براي آن بكوشند. گام دوم هماهنگي براي طرح مطالبات اصلاحطلبان از دولت و فضاي سياسي آينده كشور است. اگرچه اصلاحطلبان از دولت آقاي روحاني حمايت ميكنند اما قطعا بايد بگويند كه با چه رويكردي از دولت حمايت خواهند كرد. همچنين آنها بايد بگويند كه اولويتهاي اصلاحطلبان چه بوده و چه بخشي از آن در دولت آقاي روحاني تحقق پيدا كرده و چه بخشي از آن بايد در آينده توسط دولت پيگيري شود. به هر حال اصلاحطلبان بيش از اينكه يك جريان ناظر به قدرت باشند، ناظر به متن جامعه هستند و مطالباتشان بايد در متن جامعه و با مردم در ميان گذاشته شود. دولت روحاني در سال 92 با حمايت تمام و كمال اصلاحطلبان روي كار آمد و طي اين سه سال نيز اصلاحطلبان همواره از دولت روحاني حمايت كردند. اگرچه اين حمايت همراه با نقدهايي بود و نقدهاي مشفقانه اصلاحطلبان به آقاي روحاني هيچگاه قطع نشد. از اين رو حمايت اصلاحطلبان در سال 96 يك حمايت مطلق نخواهد بود. طبيعي است كه حوزه اقتصاد همچنان اولويت اول مردم است اگرچه دولت دارد تلاش ميكند در حوزه اقتصاد ركود را كم و تورم را مهار كند و فعاليتهايي از اين دست دارد ليكن دولت روحاني براي 4 سال دوم خود تعهدات ويژهاي در زمينه اقتصادي و معيشت به مردم داشته باشد. همچنين دولت بايد به مردم توضيح دهد كه در هر كدام از حوزههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي چه قدمهاي مثبتي برداشته است و براي دور دوم در اين زمينهها چه قدمهايي برخواهد داشت. مهمترين كاري كه از دولت انتظار ميرود اين است كه در مورد موفقيتها و كاستيهايش صادقانه با مردم سخن بگويد.