محصولي حرف آخر جبهه پايداري به اصولگرايان را اعلام كرد
باكي نداريم وحدتشكن باشيم
صادق محصولي، قائم مقام جبهه پايداري و وزير دولت احمدينژاد در مصاحبهاي كه ديروز داشت نشان داد جبهه پايداري سر سوزني از مواضع خود عدول نكرده و همچنان هيچ باكي ندارد از اينكه وحدت اصولگرايان را در دقيقه 90 و حتي پيش از آن به هم بزند. چكيده مصاحبه مفصل محصولي با خبرگزاري فارس به انتخاب روزنامه اعتماد در ادامه ميآيد:
آيتالله مصباح از قبل عضو شوراي فقهاي جبهه پايداري بوده و كل مصوبات شوراي مركزي بايد مطابق اساسنامه به تصويب شوراي فقها برسد و ايشان در حال حاضر نيز عضو شوراي فقها هستند و با ايشان جلسات مرتب برگزار ميكنيم. در مورد انتخابات برنامه ما اين است كه تا جايي كه امكان دارد با دوستان اصولگرا و انقلابي همفكري و همافزايي داشته باشيم و جزو استراتژي ما است، اما همانطور كه بارها گفتهايم هدف ما اين است كه فعاليتهاي سياسي فرهنگي را طوري شكل دهيم كه منجر به گسترش اصول و ارزشها شود. خود وحدت، هدف نبوده بلكه يك وسيله است. ما بايد وسيله را در خدمت هدف قرار دهيم؛ نه بالعكس و اگر احيانا تعارضي بين اين دو وجود داشته باشد ما نبايد از ارزشها كوتاه بياييم.
براي انتخابات آتي، اينكه كانديداهاي جريانهاي انقلابي و ارزشي، چهرههاي جديد باشند محتمل است و اينطور نيست كه فقط در دايره افرادي كه قبلا نامزد رياستجمهوري بودهاند، محصور باشيم و اين امكان زياد است كه افراد ديگري هم مطرح شوند و احتمالا اصلح بودن آنها تشخيص داده شود. مصاديق را نميتوان با وصله پينه براي گفتمان اصيل انقلاب جفت و جور كرد.
احزاب عمده اصولگرا در سال 84، مخصوصا در دور اول نگفتند كه ما از احمدينژاد حمايت ميكنيم، در سال 84 آقاي احمدينژاد به خاطر شعارهاي انقلابي و مواضع ارزشي و چهره كاريزماتيكي كه داشت توانست راي لازم را به دست آورد.
كنايه به امير محبيان
يكي از خبرگزاريهاي بهاصطلاح اصولگرا نقشش تخريب و نقد جريان اصولگرايان واقعي است كه همواره مطالبش و مصاحبه با مديرعاملش تحت عنوان كارشناس سياسي اصولگرا مورد سوءاستفاده و تمجيد رسانههاي اصلاحطلب قرار ميگيرد. بنابراين ما در بحث حزب فراگير اصولگرايان نميتوانيم از يك طرف افرادي پايبند به اصول و امثال آقاي جليلي و از طرف ديگر مديرعامل اين خبرگزاري بهاصطلاح اصولگرا و در واقع در خدمت اصلاحطلبها را دعوت كنيم تا حزب فراگير تشكيل دهند؛ از اين وحدت و حزب فراگير چيزي درنميآيد.
من از زماني كه در سال 90 از دولت دهم جدا شدم با ايشان (احمدينژاد) جلسهاي نداشتهام از اين رو اطلاعي ندارم كه نظر آقاي احمدينژاد درباره انتخابات چيست. اگر آقاي احمدينژاد شرايط را مناسب و زمينه را فراهم ببيند ممكن است بيايد.
(در مورد حمايت احتمالي پايداري از احمدينژاد): ممكن است استدلال برخي اين باشد كه بين بد و بدتر، بايد از بد حمايت كنند مثلا برخي اصولگرايان و انقلابيون، آقاي احمدينژاد را بد و آقاي روحاني را بدتر بدانند. ولي من در كل اينگونه ورود به بحث را صحيح نميدانم.
ما وحدت به هر قيمتي را از لحاظ شرعي هم منطقي نميدانيم. يك نكته ثانويه هم وجود دارد كه اگر ما همه كارهاي توضيح داده شده را انجام داديم ولي نهايتا بين گزينه بد و بدتر مانديم آن موقع ميتوانيم تصميم بگيريم، نه از الان كه مقدمتا بخواهيم برويم سراغ بحث بد و بدتر.
تهديد اصولگرايان از سوي پايداري
ما تمام تلاش خود را خواهيم كرد كه دوستان انقلابي و اصولگرا به نتايج مشترك و گزينه واحدي برسند، ولي اگر با وجود تلاشي كه كرديم به نتيجه واحدي نرسيديم، در روزي كه لازم شود بنا به تكليف عمل خواهيم كرد. هيچكدام از الان مشخص نيست.
باكي نيست به ما بگويند بازي به هم زن
پايداري از اينكه پس از بررسي همه جوانب به تكليف خود عمل كند و برخي به آن تندرو يا بازيبههمزن بگويند، باكي ندارد و خيال مخالفان از اين بابت راحت باشد، ما نگاه ميكنيم كه خدا از ما چه ميخواهد و انشاءالله هم به آن عمل خواهيم كرد. ما وحدت را به عنوان يك وسيله جهت حاكميت ارزشها ميدانيم ولي در شرايط تعارض، نميتوانيم اصول را فداي وحدت كنيم و در اين صورت روي اصول خود ميايستيم، بنابراين ولو اينكه بعضيها اتهام بزنند كه جبهه پايداريها وحدت نكردند، انشاءالله روي اصول خود ميمانيم و بديهي است پايداري غير از اين، معني ديگري ندارد.