• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3662 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۱ آبان

تغيير يا تداوم روس‌هراسي در امريكا؟

عفيفه عابدي

 

در حالي كه تنش بين روسيه و امريكا درباره موضوعات جهاني به شكل فزاينده‌اي نگراني‌ها درباره برهم خوردن نظم بين‌المللي را شدت بخشيده، انتخابات امريكا به بحث جديد در روابط مسكو و واشنگتن تبديل شده است. البته وجود عامل اول يعني اختلافات جهاني، اهميت موضوع دوم يعني نتيجه انتخابات امريكا و تاثير آن بر رويكرد واشنگتن درباره مسكو را بيش از پيش مهم‌ ساخته است.
در انتخابات قبلي هيچگاه مساله روسيه به اهميت كنوني نبود. اما اكنون روسيه به مانند مساله شوروي به ادبيات نامزدهاي رياست‌جمهوري امريكا بازگشته است و بر اين اساس نيز اين پرسش‌ها از سوي كارشناسان روابط بين‌الملل مطرح مي‌شود كه:
 ١- گزينه مطلوب روسيه از بين «هيلاري كلينتون» و «دونالد ترامپ» چه كسي است و انتخاب هر يك از آنها بر منافع روسيه چه تاثيري خواهد داشت و متقابلا؛
2- راه يافتن كدام يك از بين كلينتون و ترامپ به كاخ سفيد، حافظ منافع امريكا در برابر روسيه خواهد بود.

گزينه مطلوب روس‌ها در انتخابات امريكا
در ماه‌هاي اخير نظرسنجي‌هاي مختلف توسط مراكز افكارسنجي در روسيه انجام شده كه جملگي نشان مي‌دهند افكار عمومي روسيه خواستار پيروزي دونالد ترامپ هستند. سوال‌ها و پاسخ‌هاي طرح شده همگي مبين اين نكته هستند كه روس‌ها به يك دليل عمده ترامپ را ترجيح مي‌دهند و آن بهبود مناسبات روسيه با امريكا و در نتيجه غرب است. بر اساس نظرسنجي اخير صندوق افكار عمومي FOM، حدود ٤٤ درصد از شهروندان روس پيروزي ترامپ را به سود روسيه مي‌دانند، در حالي كه فقط ٧ درصد روس‌ها معتقد هستند ورود كلينتون به كاخ سفيد بيشتر به نفع كشورشان خواهد بود. در همين حال ٦١ درصد نسبت به پيامدهاي رييس‌جمهور شدن كلينتون در امريكا، ابراز نگراني كرده‌اند. بايد در نظر گرفت در همين حال بيش از نيمي از مردم روسيه خواستار بهبود رابطه مسكو با واشنگتن و در نتيجه با غرب هستند. اين نگاه فاصله چنداني با رويكرد دولت روسيه به غرب ندارد.
شكي نيست روسيه يك دولت تجديدنظر طلب در نظم بين‌المللي با محوريت امريكا و غرب است و از زمان روي كار آمدن در كرملين براي تغيير اين موازنه، برنامه‌هايي طراحي و اجرايي كرده است. اما بايد در نظر داشت حداقل هشت سال اول دوران پوتين، رويكرد روسيه نسبت به امريكا مبتني بر نگاه همكاري‌جويانه بود. روسيه با دولت نئوكان جورج بوش در جنگ افغانستان و تداركات پس از آن همكاري داشت. حتي انتقاد صريح پوتين به مداخله نظامي خارج از شوراي امنيت امريكا در عراق نيز تاثيري در اين همكاري‌ها نداشت. عملكرد روسيه در قبال سياست‌هاي امريكا در جهان پس از آن شكل تهاجمي يافت كه واشنگتن بحث استقرار سپر دفاع موشكي در شرق اروپا را مطرح كرد و ناتو از تصميم خود براي پذيرفتن عضويت بازماندگان شوروي سابق يعني اوكراين و گرجستان خبر داد. به عبارت ديگر براي دولت روسيه هم روي كار آمدن فردي چون دونالد ترامپ كه از همكاري مي‌گويد مطلوب‌تر است و در نتيجه شايد روس‌ها بي‌تمايل براي كمك به روي كار آمدن وي نباشند به ويژه اينكه ترامپ در سياست داخلي هم تفكري انقلابي دارد. چنانچه برخي نويسندگان غربي تعبير مي‌كنند روسيه دوست داشته باشد از اين زمينه براي راه‌اندازي انقلاب رنگي در امريكا بهره ببرد. اما واقعيت اين است كه روسيه براي چنين هدفي ابزار لازم را ندارد. يكي از مهم‌ترين ابزارهاي انقلاب رنگي دارا بودن قدرت نرم است چيزي كه امريكا از آن بهره‌مند بوده و براي حمايت از افراد و دولت‌هاي همسو استفاده مي‌كند. روسيه تقريبا به دليل هژموني رسانه‌اي غربي بر جهان، فاقد اين قدرت است. بلي نامزد پوپوليست و عوام فريب قادر به راه‌اندازي شورش‌هاي طرفدار دموكراسي است چنانچه قبلا امريكا شاهد اعتراضات نظير وال استريت و عدم تبعيض نژادي بود. اما به نظر نمي‌رسد اين اعتراض‌ها در امريكا راه به جايي ببرد. البته بي ترديد روسيه قادر به استفاده از قدرت سايبري خود براي تاثيرگذاري غيرمستقيم بر افكار عمومي امريكا يا ايجاد شبهه در نتيجه انتخابات است. اما بايد ديد آيا چنين اقدامي نتيجه مورد نظر را براي روس‌ها خواهد داشت. روسيه يك‌بار در جنگ ٢٠٠٨ گرجستان نيز با بهره گرفتن از سايبر توانسته بود كه نهادهاي عملياتي گرجستان را فلج كند. اما اين مساله كه امريكا به عنوان مهد اينترنت و انفورماتيك جهان مقهور روسيه در اين جنگ شود، جاي بسي تعجب دارد. به عبارت ديگر اين احتمال را نبايد دور از ذهن داشت كه برجسته ساختن حملات سايبري از ناحيه روسيه به ستادهاي انتخاباتي و سيستم انتخابات امريكا نيز مزيت‌هاي خود را براي واشنگتن دارد. همان‌گونه كه در سال ٢٠٠٨، خستگي و انزجار جامعه امريكايي از جنگ موجب انتخاب باراك اوباما، اولين رييس‌جمهور رنگين پوست امريكا شد، تبديل كردن روسيه به عنوان يك تهديد امنيت ملي براي امريكا، مي‌تواند موجب اجماع درباره عدم قدرت گرفتن فردي چون دونالد ترامپ شود كه ظاهرا دست دوستي را به سوي پوتين دراز كرده است. نكته حايز اهميت ديگر اين است كه اولين بار كميته ملي دموكرات از هك شدن رايانه‌هاي خود و چهره‌هاي سرشناس حزب از سوي روسيه و انتشار ايميل‌هاي دستكاري شده آنها خبر داد. كلينتون مسكو را متهم مي‌كند كه 19 هزار ايميل كميته ملي دموكرات‌هاي امريكا را به سرقت برده‌ است. كاخ سفيد هم كه به شكلي آشكار از نامزد دموكرات‌ها در انتخابات حمايت مي‌كند نيز مي‌گويد گروه‌هاي هكري شناسايي شده با سرويس امنيتي فدرال روسيه و اداره اصلي اطلاعات فدراسيون روسيه مرتبط هستند و به اقدامات خرابكارانه عليه امريكا اقدام مي‌كنند. در واقع دموكرات‌ها مي‌گويند هدف هكرها فريبكار نشان دادن هيلاري كلينتون و كمك به پيروزي دونالد ترامپ است. موضوعي كه در واقع نتيجه عكس داشته و كلا رسوايي ايميل‌هاي كلينتون را به حاشيه رانده است. البته در همين حال، ترامپ نيز با رفتارهايي چون نقل قول از متني كه رسانه‌هاي روسي از ايميل‌هاي كلينتون منتشر كرده‌اند به تقويت اين جريان هراس از دخالت روسيه در نتيجه انتخابات امريكا دامن زده است. در كل گفتني است اگر درباره نقش و سياست ولاديمير پوتين در روسيه
زياده گويي نشود، اما درباره نقش و تاثير وي در مسائل جهاني و از جمله انتخابات امريكا به‌شدت اغراق مي‌شود.

حفظ قدرت در برابر روسيه؛ ترامپ يا كلينتون؟
اظهارات آشتي‌جويانه دونالد ترامپ، نامزد جمهوريخواه انتخابات امريكا درباره روسيه و ولاديمير پوتين، رييس‌جمهوري اين كشور، مورد كم‌سابقه‌اي در ميان سياستمداران امريكايي است. بر همين اساس هم مي‌توان گفت ترامپ و پوتين به سوژه‌هايي براي كارتون‌هاي انتخاباتي امريكا تبديل شده‌اند. دلايل گوناگوني مي‌توان درباره چرايي تمايل ترامپ به آزمون دوره‌اي از دوستي با روسيه برشمرد. يكي از دلايل طبيعتا وعده تغيير است كه معمولا نامزدها به تناوب به آن متوسل مي‌شوند. اما مهم‌ترين دليل
عدم سابقه اجرايي ترامپ در زمينه سياست امريكا و ديپلماسي است. باراك اوباما، رييس‌جمهوري امريكا كه اكنون اظهارات ترامپ درباره پوتين را به استهزا مي‌گيرد نيز در برنامه‌هاي تبليغاتي خود در انتخابات سال ٢٠٠٨ مواضع منعطفي درباره روسيه داشت اما در آخرين سند استراتژي امنيت ملي امريكا در دوره دولت اوباما، روسيه به عنوان تهديد مهم امنيت ملي واشنگتن معرفي شده است. در حالي كه در سند اول امنيت ملي واشنگتن در دولت اوباما، بر لزوم گفت‌وگو با روسيه تاكيد شده بود. نه اينكه مذاكره با روسيه بي‌فايده است، بلكه موضوع اين است كه خط مشي كلي سيستم امريكا مقابله با روسيه به عنوان بازمانده اصلي رقيب ايدئولوژيك اين كشور در جهان دو قطبي يعني اتحادجماهير شوروي سابق است. سياستمدار و ديپلمات كهنه‌كاري چون هيلاري كلينتون به خوبي با اين خط‌مشي كلان و خطاها و آزمون‌هاي آن آشنا است و بر اين اساس وقتي درباره روسيه و رهبري آن سخن مي‌گويد بيشتر جانب احتياط را رعايت مي‌كند. در حالي كه افرادي چون ترامپ و اوباما كه فاقد تجربه ديپلماتيك هستند از طرح شعارهاي جديد مردم‌پسندانه ابايي ندارند. در واقع در عمل و در انتها تفاوت عميقي ميان سياست‌هاي اعمالي ترامپ و كلينتون در برابر روسيه وجود نخواهد داشت. تنها راهبردها كمي تغيير خواهد كرد. دونالد ترامپ مي‌گويد ضمن رابطه خوب با ولاديمير پوتين، رييس‌جمهوري روسيه قادر به حل و فصل بحران‌هاي اوكراين و سوريه خواهد بود. اما يك تحليلگر استراتژيست مي‌داند كه منازعه امريكا و روسيه در اين بحران‌ها بازي با حاصل جمع صفر است و منافع دو كشور در يك معادله قابل جمع نيست. به همين دليل با وجود مذاكرات فراوان اين بحران‌ها تداوم يافته‌اند و چشم‌اندازي براي «حل و فصل واقعي» آنها وجود ندارد.
 چه با ترامپ، چه با كلينتون منازعه قدرت بين روسيه و امريكا به اشكال گوناگون ادامه خواهد يافت. بر اين اساس ارزيابي برخي استراتژيست‌هاي روسيه هم اين است كه با حضور فردي چون ترامپ در كاخ سفيد، پيش بيني سناريوهاي آينده روابط امريكا و روسيه بسيار دشوار بوده و بعضا خطرناك‌تر هستند. اما هيلاري كلينتون سيگنال‌هاي شفاف‌تري به كرملين ارسال مي‌كند. اگر چه سياست او درباره روسيه همچون سياست چند سال اخير اوباما تحت فشار قرار دادن روسيه با تحريم‌هاي بيشتر خواهد بود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون