يك سال بيم و اميد تا برگزاري جشنواره تئاتر فجر
مسوول نابساماني پشت پرده مخفي است
بابك احمدي/ نگراني در رابطه با چگونگي برگزاري سي و سومين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر از ماههاي ابتدايي سال 93 آغاز شد. رسانههاي گوناگون در مدت بيش از هشت ماه بارها نسبت به طولاني شدن روند انتخاب دبير اين مهمترين رويداد سالانه تئاتري كشور اظهار نگراني كردند اما در مقابل مديران بيتوجه به اعلام خطر خبرنگاران، روزنامهنگاران و دلسوزان نسبت به فعال نشدن دبيرخانه، راه خود را ادامه دادند. توجيه مدير مستعفي اداره كل هنرهاي نمايشي و مشاوران ايشان – كه عدهيي از آنها با وجود خداحافظي حسين طاهري همچنان پشت ميزهاي خود فعال هستند - وسواس بسيار براي يافتن فردي اصلح و توانمند بود كه توان بر عهده گرفتن اين وظيفه خطير را داشته باشد.
نتيجه جستوجوهاي طولانيمدت و راي گروه كارشناسان در نهايت به خروج نام اردشير صالحپور از صندوق گزينههاي دبيري جشنواره سي و سوم ختم شد. اما اين پايان ماجرا نبود و امور همچنان با سكته و طمأنينه معنادار پيش رفت.
دبير سي و سومين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر در همان روزهاي نخست پذيرش مسووليت در گفتوگو با يكي از خبرگزاريها درباره رقم بودجه برگزاري اين رويداد گفت: «قرار داريم در هفته جاري نشستي به همين منظور با مديران برگزار كنيم و مسائل مالي هم به زودي روشن خواهد شد. جشنواره تئاتر فجر يك رويداد ملي و حيثيتي است و پول هم جور ميشود، جاي نگراني وجود ندارد.»
اين مصاحبه نشان داد منابع مالي برگزاري جشنواره در فاصله پنج ماه باقي مانده به آغاز رقابت گروههاي نمايشي ايراني و بينالمللي تامين نشده يا در صندوقي نگهداري ميشود كه كليد آن در اداره كل هنرهاي نمايشي نيست. البته در اين مدت كشمكشهايي در سطح مديران معاونت امور هنري جريان داشت كه سرانجام به استعفاي مديركل هنرهاي نمايشي منجر شد تا ماجرا ابعاد تازهيي پيدا كند و اندك اميد ايجاد شده براي به جريان افتادن امور كمسو شود.
استعفاي حسين طاهري و ادامه بيبرنامگي در تئاتر
انتشار متن استعفاي طاهري خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در رسانهها و چشمپوشي او از طي روال اداري منطقي – دور زدن معاون امور هنري به عنوان مقام صادر كننده حكم مديركل هنرهاي نمايشي – علاوه بر روشن شدن عمق اختلاف نظرها نكات زيادي همراه داشت. كدهايي كه در بندهاي 10گانه توسط طاهري مطرح شد و از جمله آنها ميتوان به: عدم شفافيت بودجه و تخصيصهاي ادارهكل هنرهاي نمايشي؛ عدم شفافيت مجاري و نحوه هزينه كردن مبالغي كه به هنرهاي نمايشي تعلق ميگيرد؛ ابهام در حيطه وظايف مديريتي مديركل و دخالتهاي بيجا، بدون اطلاع و بدون هماهنگي قبلي در امور در دست اقدام؛ بيتوجهي به خطمشي ديپلماسي فرهنگي دولت و عدم تخصيص بودجه كه منجر به متوقف شدن تعاملات گروههاي نمايشي در حوزه بينالملل شده است، اشاره كرد.
ادامه سردرگمي دبير جشنواره اينبار در مقام سرپرست اداره كل
در مدتي كه اختلاف مديران جريان هنرهاي نمايشي كشور را دستخوش تعليق و بلاتكليفي كرده بود، صالحپور راهي نداشت جز اينكه بدون در نظر گرفتن كاستيهاي مالي اعتبار خود بين اهل تئاتر – لااقل آن عده كه همچنان مايل به شركت در جشنواره بودند – گرو بگذارد تا فعاليت دبيرخانه و روال ابتدايي دريافت و گزينش آثار بيش از اين دچار ركود نشود. اما بارش تگرگ تند وقايع پيشبيني نشده در مديريت بخشهاي گوناگون تئاتر پاياني نداشت. خبر صدور حكم سرپرستي اداره كل هنرهاي نمايشي توسط علي مرادخاني، معاون فعلي امور هنري براي دبير جشنواره تئاتر فجر ناگهان! به رسانهها ارسال شد و البته صالحپور را به زمين بازي تازهيي وارد كرد.
نامه بيش از 30 هنرمند تئاتر به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي
مجموع اين عوامل در كنار تعطيلي و ادامه بازسازي چند سالن مجموعه تئاتر شهر به دور از چشم خبرنگاران - نمايندگان افكار عمومي - در نهايت نگراني بيش از 30 هنرمند تئاتر را در پي داشت. مسائلي كه به انتشار دومين بيانيه رسمي گروهي از اهالي شناخته شده هنرهاي نمايشي خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي منجر شد. اين اتفاق در شرايطي رخ داد كه نمونه نخست يعني تجمع اعتراضي بازيگران تئاتر براي دريافت دستمزدهاي معوقه معاونت امور هنري را به عنوان معتمد و تكيهگاه ميديد اما تغيير رويكرد هنرمندان در بيانيه دوم خطاب به علي جنتي معنايي ديگر - بياعتمادي- داشت.
هنرمندان در بيانيه خود به گلايه از وضعيت نابسامان هنرهاي نمايشي پرداخته و خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي چنين نوشتند: «جناب آقاي وزير چرا سرپرست؟ چند ماهي است كه درگوشه و كنار، زمزمههاي عزل و نصب مديريت مركز هنرهاي نمايشي سر زبانهاست. قطعا اين امر، اتفاق غيرمترقبهيي نبوده كه حضرت عالي و ديگر مديران ارشد در شرايط ويژه قرار گرفته باشيد و اكنون براي جبران مافات سرپرست انتخاب بفرماييد. اين حكايت از آن دارد كه در تئاتر مقولهيي به نام مديريت بحران و برنامهريزي كلان مفهومي نداشته و زندگي و حرفه هنرمندان اين وادي شوخي قلمداد ميشود.»
در بخش ديگر اين نامه آمد: «واضح و مبرهن است كه معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بايد مشاور يا مشاوراني داشته باشد. چرا در طول بيست سال گذشته اين مشاوران به صورت پنهان عمل كرده و هيچگاه معرفي نميشوند؟»
پيدا شدن ناگهاني كليد صندوق بودجه جشنواره تئاتر فجر
با ورود صالحپور به اتاق طاهري اما كليد صندوق بودجه جشنواره پيدا شد! و مهدي افضلي، مديرعامل «موسسه توسعه هنرهاي معاصر» در گفتوگويي به توضيح درباره نحوه پرداخت بودجه جشنواره تئاتر فجر به گروههاي تئاتر پرداخت. صندوق تامين اعتباري كه اطلاعات مطرح شده در تنها نشست رسانهيي دبير جشنواره نشان داد نسبت به سال گذشته آب رفته و 700 ميليون تومان كاهش دارد تا مهمترين رويداد به اصطلاح بينالمللي تئاتر كشور با تدبير مديران فقط با رقمي معادل يك ميليارد و 800 ميليون تومان برگزار شود. بودجه ناچيزي كه ادامه بيبرنامه فعاليتها و آزمون و خطاهاي ناتمام مثل آنچه در طراحي پوستر رويداد بزرگ نمايشي كشور - با جنجال و حاشيههاي بسيار – روي داد، جز هدر رفتن بخشي از اين مبلغ نتيجهيي نداشت.
اما در شرايطي كه به دليل برنامهريزيهاي غيركارشناسي و شروع شتابزده بازسازي مجموعه تئاترشهر دست جشنواره از اين نظر نيز خالي ماند، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به همراه معاونان و مديران اداره كل هنرهاي نمايشي به بازديد پرديس تئاتر خاوران رفت.
جنتي در اين جلسه ضمن ابراز اميدواري نسبت به راهاندازي پرديس حرفهيي تئاتر خاوران، بيان كرد: احداث پرديس حرفهيي تئاتر، فرصت مغتنمي براي همكاريهاي صميمانه، فرهنگي درجهت تعامل دوسويه وزارت ارشاد اسلامي و شهرداري تهران است تا براساس منويات مقام معظم رهبري آثار فاخر و ماندگار در نظام جمهوري اسلامي ايران خلق شود. بنابراين اين دوره فرصت مناسبي است تا همكاري صميمانه، با علاقه و با حس مسووليت بين بخشهاي فرهنگي دستگاههاي مختلف شكل بگيرد.
تصميمي كه سخنگوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چندي بعد در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه با توجه به بازسازي مجموعه تئاتر شهر و تعطيل شدن برخي از تالارهاي نمايشي اين مجموعه، آيا مجموعه تئاتر خاوران به عنوان مركز جشنواره تئاتر فجر انتخاب شده است يا خير؟ توضيح داد: «البته نظر بر اين بود كه مجموعه تئاتر خاوران به عنوان مركز جشنواره تئاتر فجر به فعاليت خود بپردازد اما اين تصميم قطعي نشد و ما مقرر كرديم كه آثار نمايشي شركتكننده در جشنواره در تالارهاي چهارسو، حافظ، وحدت و اصلي مجموعه تئاتر شهر برگزار شود! (بيآنكه نامي از سالنهاي تماشاخانه ايرانشهر و حوزه هنري به ميان بيايد) مطمئن باشيد كه امسال جشنواره تئاتر فجر نيز با شكوه برگزار خواهد شد و به نظر نميآيد مشكل خاصي در اين رابطه داشته باشيم اما ميتوانم بگويم كه مجموعه تئاتر خاوران، مركز جشنواره تئاتر فجر نيست.»
و اين پاسخ در حالي بود كه اوايل امسال تفاهمنامه همكاريهاي مشترك ميان محمد باقر قاليباف و علي جنتي به امضا رسيد اما گويا بعضي ملاحظات راه اجرايي شدن اندك انتظار از اين تفاهمنامه را سد كرد.
ديدار مديران با وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي
سرانجام همه مديران – علي مرادخاني، اردشير صالحپور، ايرج راد و... - همراه يكديگر به اتاق وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي رفتند بلكه چارهيي براي جسم بيجان و زمين خورده جشنواره و تئاتر كشور انديشه كنند كه خروجي آن جز پيشنهاد تشكيل كارگروه مشورتي نبود!
مشورتي كه تجربه 16 ماه گذشته به وضوح نشان ميدهد نه حسين طاهري پذيراي آن بود، نه معاون امور هنري، نه دبير جشنواره تئاتر فجر و سرپرست همزمان اداره كل هنرهاي نمايشي كه اگر جز اين اتفاق ميافتاد امروز شاهد افزايش روز افزون فاصله هنرمندان تئاتر از مديران نبوديم.
شكافي كه مشاركت اندك نامها و چهرههاي شناخته شده تئاتر كشور در جشنواره بينالمللي تئاتر فجر به عنوان آينه تمام نماي برنامههاي يك سال گذشته دولت و معاونت امور هنري بر آن مهر تاييدي روشن زده اما با انتخاب ديرهنگام يك اهل تئاتر، توپ در زمين هنرمندان افتاده است. حالا تنها دو روز تا شروع سي وسومين جشنواره تئاتر فجر باقي مانده است و بايد ديد مهمترين فستيوال تئاتر با اين حاشيهها و مشكلات قرار است با چه كيفيتي برگزار شود؟