• 1404 چهارشنبه 1 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3158 -
  • 1393 يکشنبه 28 دي

در نامه‌يي به دبيركل سازمان ملل مطرح شد

فراخوان خاتمي براي محو خشونت

با گفتارهايي از: مرتضي حاجي ، صادق زيباكلام و مرتضي مبلغ

گروه سياسي| معمار گفت‌وگوي تمدن‌ها از نگراني‌هاي خود مي‌گويد. نگراني‌هايي البته در گستره دهكده جهاني. سيدمحمد خاتمي كه در دوران رياست‌جمهوري خود با طرح پيشنهاد «گفت‌وگوي تمدن‌ها» چهره‌يي نو از جمهوري اسلامي را به همگان معرفي كرد، اين‌بار خواست بنايي نو را معمار باشد. هر چند وي اين پيشنهاد را در واكنش به نظريه جنگ تمدن‌هاي هانتينگتون مطرح ساخت اما اين‌بار در واكنش به واقعيتي، دست به طرح موضوعي جديد زد. موضوعي كه اهداف آن يادآور همان گفت‌وگوي تمدن‌هاست و واقعيتي كه لازم نيست در تمام پهنه گيتي به دنبال آن گشت، كمي آن طرف‌تر از مرزهاي كشورمان، در همين خاورميانه، صداي خشونت به گوش مي‌رسد. خشونتي كه به جد مي‌توان به سهم بسزاي دول اروپايي در ايجاد آن اذعان داشت. خشونتي كه هرچند از سوي دولت‌هاي مسبب خود ديده نمي‌شد با ماجراي فرانسه در زير سايه‌يي گسترده‌تر نيز قرار گرفت. دولت‌هايي كه چشم و گوش خود را در برابر هر خشونتي در خاورميانه بستند و آن را تنها راه آزادي مردم از زير سايه دولت‌ها مي‌خواندند. اگر دعوت به «ائتلاف براي صلح بر پايه عدالت» در سال 2001 و پس از تصويب پيشنهاد «گفت‌وگوي تمدن‌ها» در هياهوي جنگ و خون و انتقام و لشكركشي پس از حادثه تروريستي 11 سپتامبر كه خونبارتر از آن حادثه هولناك بود گم نمي‌شد و اگر نصايح خيرخواهان مبناي تصميمات بين‌المللي قرار مي‌گرفت آيا باز هم شاهد چنين روزهاي تلخي بوديم؟ رييس دولت اصلاحات با طرح اين پرسش و پرسش‌هايي چند از دبيركل سازمان ملل متحد، با تحكم بر همان مواضعي كه وي را به طرح موضوع گفت‌وگوي تمدن‌ها سوق داد باز هم از اهداف طرح پيشنهادي خود دفاع كرد. از اهدافي كه «تحقق آشتي ملي» ركن اصلي آن را تشكيل مي‌دهد. اهدافي كه تحقق آنها را نه‌تنها در گفت‌وگوي تمدن‌هاي دولت اصلاحات بلكه در «جهان عاري از خشونت» دولت اعتدال نيز مي‌توان جست. سيد محمد خاتمي در نامه‌يي به بان‌كي مون، دبيركل سازمان ملل متحد ضمن محكوم كردن اقدامات خشونت بار و افراط‌گرايانه در سراسر جهان به هر نام و با هر مسلك و مرامي خواستار اقدام جدي سازمان ملل متحد و سازمان‌هاي بين‌المللي و خيرخواهان صلح‌طلب شد. متن كامل اين نامه در پي آمده است:
به نام خدا
عاليجناب آقاي بان‌كي‌مون
دبيركل محترم سازمان ملل متحد
با احترام و درود
من نيز چون شما و صدها ميليون نفر در سراسر جهان از جنايت تروريستي پاريس و رويدادهاي مشابه و نگران‌كننده پيش و پس از آنكه نمونه‌يي از آثار شوم و ضدانساني تروريسم و افراط‌گرايي در شرق و غرب عالم است متاثرم و آن را به‌شدت محكوم مي‌كنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمان‌هاي بين‌المللي، دولت‌ها، نهادهاي مدني، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاري فراتر از محكوم كردن اين حوادث مي‌رود.
آقاي بان‌كي‌مون
در جهان امروز، خشونت و ناامني و افراط، جهنمي سوزان آفريده است كه همه انسان‌ها، پيروان همه مذاهب، همه ملت‌ها و اقوام را در همه جاي جان در كام خود مي‌كشد، اما مساله اين است كه آنچه احيانا به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام مي‌گيرد نه‌تنها راهگشا نيست، بلكه متاسفانه گاه آتش اين بلاي سهمگين را افروخته‌تر مي‌كند.
تروريسم و خشونت، نه جنگ دين و آزادي، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه ميان مذاهب و اقوام و ملل كه خطري جديد و جدي است كه ريشه‌هاي گوناگون دارد و بايد اين ريشه‌ها را خشكاند و جهان را از پرتگاه «افراطي‌گري» دور كرد.

آقاي دبيركل

در سپتامبر ۲۰۰۱ ميلادي برج‌هاي دوقلوي نيويورك در اثر اقدامي تروريستي و تكان‌دهنده فروريخت و خطر «تروريسم» كه پيش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوري اسلامي ايران در نخستين لحظات بروز حادثه، آن را محكوم كرد و پيشبرد «گفت‌وگوي تمدن‌ها» و طرح «ائتلاف براي صلح» را چاره كار دانست، اما در سويي ديگر پنداشته شد با ائتلاف براي «جنگ عليه تروريسم» كه پنداشته مي‌شد پرچم آن در دست جريان‌هايي چون القاعده است، مي‌توان ريشه اين پديده شوم را كند؟ اما اگر اين شيوه پاسخ مي‌داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروريسم در سراسر جهان هستيم و امواجي كه نمونه‌يي از آن در پاريس به چشم خورده هر روز ازشرقي‌ترين نقطه عالم تا غربي‌ترين نقطه آن، در عراق و سوريه، در فلسطين و لبنان، در افغانستان و پاكستان، در نيجريه و ميانمار و در جاي‌جاي عالم خشونت و خون و ترور عرصه را بر همگان از شيعه و سني و ايزدي و مسيحي و يهودي تا عالم ديني و روشنفكر و سياستمدار و كودك و پير و جوان تنگ كرده است! امروز تنها در خاورميانه و آسيا و آفريقا و امريكاي لاتين نيست كه امنيت از ميان رفته است، بلكه در قلب كشورهاي اروپايي و امريكا نيز هيچ‌كس در امان نيست و بپذيريم كه امنيت در جهان به هم پيوسته امروز يا در همه جا برقرار مي‌شود يا هيچ كجا روي امنيت را نمي‌بيند.  اگر صداي گفت‌وگو، صلح و مدار را كه در لحظه‌يي حساس از تاريخ در سازمان ملل طنين افكند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدي گرفته مي‌شد و با ريشه‌يابي امور در جست‌وجوي راهكارهاي عملي با ضمانت اجرايي بوديم و سازمان ملل متحد و نهادهاي بين‌المللي مي‌توانستند سياستمداران را وادار به رعايت موازين و ملزومات برقراري صلح كند و نهادهاي مدني و انديشمندان و عالمان عالم در اين راه گام‌هاي بلندتري بر مي‌داشتند، امروز شاهد چنين وضعيت تلخي نبوديم.  اگر دعوت به «ائتلاف براي صلح بر پايه عدالت» در سال 2001 و پس از تصويب پيشنهاد «گفت‌وگوي تمدن‌ها» در هياهوي جنگ و خون و انتقام و لشكركشي پس از حادثه تروريستي 11 سپتامبر كه خونبارتر از آن حادثه هولناك بود گم نمي‌شد و اگر نصايح خيرخواهان مبناي تصميمات بين‌المللي قرار مي‌گرفت آيا باز هم شاهد چنين روزهاي تلخي بوديم؟

عاليجناب

آيا فكر كرده‌ايم، نه‌تنها برپايه تعاليم اديان و موازين اخلاقي كه به اعتبار رهيافت‌هاي علمي و حتي تجارب سياسي، فقر، محروميت، سركوب، اشغال، آوارگي، استبداد و بدتر از همه تحقير انسان كه از سوي حكومت‌هاي فاسد و قدرت‌هاي توسعه‌طلب بر عالم و آدم تحميل شده است در پديد آمدن اين حوادث شوم چه نقشي دارد؟ اگر به جاي مدارا و محبت، نفرت و خشونت و به جاي ديگردوستي، ديگرستيزي حاكم شود و آنكه قدرتمندتر است خشونت بيشتري را اعمال و از خشونت‌ورزاني‌ كه آنان را همسو با منافع خود مي‌داند حمايت كند، آيا در دور باطل خشونت و سركوب و تحقير از يك‌سو و ترور و افراطي‌گري از سوي ديگر گرفتار نخواهيم شد؟ وقتي ميليون‌ها انسان كه سرزمين‌شان اشغال مي‌شود و فرياد مظلوميت و ستمديدگان و آوارگان در هلهله جنون‌آميز اشغالگران سركوبگر و آدمكش گم شود و بسياري از قدرتمندان به جاي تنبيه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقير كنند، هويت‌هاي مرگبار برساخته مي‌شود و تروريسم بي وطن حتي از ميان غربيان سربازگيري مي‌كند. تروريسم، افراطي‌گري و به حاشيه‌راندگي نوع خوب و بد ندارد. نبايد تبعيض‌هاي وحشتناكي كه حاصل اعمال ضابطه‌ها و معيارهاي دوگانه است از نظر دور داشت.

آقاي دبيركل

موسي(ع) پيامبر عزت و مبارزه با فرعونيت است و مسيح(ع) پيامبر محبت و مهرباني و انسانيت و محمد مصطفي(ص) پيامبر رحمت و آزادگي. آيا پرسيده‌ايم كه اشغال و جنايت و سركوب به نام موسي و تحقير انسان‌ها و به راه‌اندازي جنگ‌هاي صليبي جديد به نام عيسي و سربريدن بي‌گناهان و به بردگي كشاندن زنان و ترور و به خاك و خون كشاندن انسان‌ها به نام محمد كه هم جنايت عليه بشريت است و هم اهانت بزرگ به اين پيامبران عظيم‌الشأن؟ محبت‌ورزان و مدافعان آزادي و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آيين و مشرب و مسلك مخالفان با تبعيض و تحميل و طرفداران برخورداري همگان از بركات زندگي و حق و حرمت در جهان كم نيستند، ولي صداي‌شان شنيده نمي‌شود! بايد عملا به فكر راهكارهايي بود، كه اين صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است كه نهادهاي بين‌المللي با همه سرآمدان عالم، همه دولت‌ها و همه نهادهاي مدني به علل و عوامل گوناگون پديد آمدن اين وضع ناگوار بيانديشند و منصفانه و واقع بينانه درصدد مبارزه با آن برآيند.

عاليجناب

من مي‌دانم كه آنچه طي زماني دراز شكل گرفته است و منجر به تبعيض و بي عدالتي و عقب‌ماندگي ملت‌ها و استقرار نظامات ناعادلانه بين‌المللي و نهايتا توليد خشونت و افراطي‌گري شده است نه با گفتار و اندرز از ميان مي‌رود و نه به سرعت و به يك‌باره. من مي‌دانم كه تعصب و جهالت و كژانديشي در ميان جريان‌هايي كه عقب ماندگي و تحقيرشدگي خود را مبدل به نفرت كرده‌اند وخشونت و ترور را راه استيفاي حقوق از دست رفته خود كرده‌اند و با كمال تاسف بر اندام رفتار زشت و غيرانساني خود جامه تقدس مي‌پوشانند و از اين راه به انسان و ارزش‌هاي متعالي و مقدس خيانت مي‌كنند، با نصيحت خيرخواهان و حتي بيانيه و تظاهرات و راهپيمايي به سادگي دست از جنايت برنمي‌دارند و نيز مي‌دانم كه توسل به زور و خشونت براي نابود كردن اين جريان‌ها هم همان‌گونه كه به تجربه نيز ثابت شده است، جز به عميق‌تر شدن گرايش‌هاي انحرافي و بسط و گسترش اين جريان‌هاي منحط نمي‌انجامد و حتي گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بيشتر تحقير‌شدگان به سوي آنان نيز خواهد شد.  من مي‌دانم كه امواج سهمگين اسلام‌هراسي كه موجب برانگيختن خشم و نفرت بخش‌هايي از افكار عمومي عليه اسلام و مسلمانان و توجيه‌كننده هرگونه اهانتي به مقدسات ملت‌ها و اقوام از يكسو و مشروع نشان دادن اقدام‌هاي تجاوزكارانه عليه ملت‌هاي مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوي ديگر مي‌شود و نيز غرب‌هراسي كه حاصل عدم تفكيك ميان جنبه‌هاي استعماري سياست‌هاي غربي در خارج از مرزهاي ملي كشورهاي غربي با جنبه‌هاي تمدني و فرهنگي مغرب زمين كه لااقل دستاوردهاي مثبتي براي خود غربيان داشته است به سادگي و با توصيه‌هاي اخلاقي و سياسي از ميان نخواهد رفت. اما نمي‌توان از تجارب و تلاش‌هاي عملي نيز غافل ماند. جلب‌توجه واقعي جهانيان و دست‌اندركاران عالم انديشه و عمل به دور از احساسات، مسووليتي جهاني و انساني است. ريشه‌يابي وضعيت و واقعيت تلخي كه به صورت خشونت و افراط‌گرايي، چه از سوي دولت‌ها و چه جريان‌هاي سياسي و عقيدتي بروز كرده است و تروريسم تنها يكي از جلوه‌هاي وحشتناك و ملموس آن است، نخستين گام براي يافتن راه‌حلي است كه اگر ارايه شود بدون ترديد مورد اقبال افكار عمومي عالم و نيز همه خيرخواهان صلح‌طلب و انسان‌دوست قرار خواهد گرفت و اندك اندك موجب انزواي افراطيون و خشونت‌گرايان و ان‌شاءالله محو آن از صحنه بين‌المللي خواهد شد.  من به سهم اندك خود پيشنهاد مي‌كنم سازمان ملل متحد با شجاعت در اين راه گام بردارد و عالمان و انديشمندان، روشنفكران، سياستمداران، دولت‌ها و نهادهاي مدني را براي اقدامي عاجل با هدف تحقق آشتي تاريخي كه از اهداف مهم گفت‌وگوي فرهنگ‌ها و تمدن‌ها است در اين سو فراخواند. بنياد گفت‌وگوي تمدن‌ها نيز آمادگي آن را دارد با بازخواني تجربه خويش و با مشاركت انديشمندان خيرخواه و صلح‌طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صداي گفت‌وگو و صلح و نزديك‌تر شدن به جهان عاري از خشونت و افراط كمك كند.  نگذاريد و نگذاريم جهان و انسان تحت هيچ عنواني در معرض هراس، نا‌امني و مخاطره باقي بماند. بايد از كيان دين، آزادي، عدالت، اخلاق و گفت‌وگو و صلح به جد دفاع كرد.
*سيد محمد خاتمي

نظرسنجي

   گروه سياسي/سيدمحمد خاتمي، رييس دولت اصلاحات طي نامه‌يي به بان كي مون دبيركل سازمان ملل متحد ضمن محكوم كردن اقدامات خشونت‌بار و افراط‌گرايانه در سراسر جهان به هرنام و با هر مسلك و مرامى خواستار اقدام جدى سازمان ملل متحد و سازمان‌هاى بين‌المللى و خيرخواهان صلح طلب شد. در همين خصوص اظهارنظر دو تن از شخصيت‌هاي سياسي كشور را با پاسخ دادن به دو سوال، جويا شديم كه در ادامه مي‌آيد:  
   سوال روز:چرا در حالي كه اكثر سياستمداران جهان، دانشمندان و علماي اديان نسبت به خشونت‌هايي موجود در كشورهاي دنيا عكس‌العملي نشان نمي‌دهند، سيدمحمد خاتمي دست به ابتكاري جديد زد و طي نامه‌يي به دبيركل ملل متحد خواستار پيگيري و حل زودتر اين مساله شد؟
‌ آيا اين اقدام وي تاثيرگذار است يا خير؟

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون