• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3159 -
  • ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۹ دي

گزارش«اعتماد» از كاهش ماهي و مشكلات صيادان بندر انزلي

ماهي‌ها با خزر قهر كرده‌اند

اشاره مداوم بعدي صيادان و مديران امر به افزايش قيمت ابزارهاي صيادي از لباس تا تور و تراكتور و سوخت و بيمه است كه رقمي بيش از ۲۰۰ ميليون تومان براي تعاوني‌ها هزينه به دنبال دارد. هر كيلو طناب در حال حاضر بيش از ۲۲ هزار تومان است. قيمت هر كيلو بافته براي تور به ۵۰ هزار تومان رسيده كه تا قبل از اجراي هدفمندي يارانه‌ها كمتر از ۱۵ هزار تومان بود و تراكتورها هم قيمتي از ۵۰ ميليون تومان دارند. اين هزينه‌ها در حالي انجام مي‌گيرد كه ميانگين صيد هر پره صيادي در استان طي ۵ سال گذشته حدود ۵۵ تن بوده است كه ميانگين درآمد ماهيانه آنها پايين‌تر از يك ميليون تومان در ماه است
معضل چندساله صيادان كشور، بيمه است. سال ۷۶ بعد از پيگيري‌هاي شركت‌هاي پره، اعلام شد كه حق بيمه پرداختي صيادان از ۲۷ درصد به ۱۷ درصد كاهش پيدا مي‌كند. باگذشت چند سال از اين موضوع، خبري از عملياتي شدن آن نشد تا به دنبال اعتراض و پيگيري‌هاي صورت گرفته، يكي از صدوچند مصوبه دور دوم سفر دولت دهم به استان گيلان بازهم كاهش پرداخت حق بيمه صيادان تا ۱۷ درصد باشد. اين كاهش نه‌تنها يك سال بعد كه باگذشت ۱۶ سال از طرح موضوع همچنان بين اداره شيلات، نمايندگان مجلس و سازمان تامين اجتماعي پاس‌كاري مي‌شود

 فاطمه صابري/ «سال‌ها با وجود سخاوت دريا، بدترين رفتار را با ماهي‌ها داشتيم تا اين روزها بر ما خشم بگيرند و تورهايمان را خالي بگذارند.»  عليرضا حقي، صياد با تجربه انزلي اين جمله‌ها را مي‌گويد. در حالي كه كومه‌هاي ساحل طالب‌آباد انزلي حدفاصل تالاب و درياي كاسپين (فاصله بين بندر انزلي و حسن رود در 35 كيلومتري رشت) اين روزها باز هم به قرق صياداني درآمده كه پيش از طلوع خورشيد عزم دريا مي‌كنند و تا تاريك شدن هوا همان‌جا مي‌مانند.
مي‌مانند و تور مي‌ريزند، گپ مي‌زنند و رشته‌هاي دراز حرف‌هايشان را به هم گره مي‌زنند. اين روزها اما صيادان مي‌گويند بعد از آنكه رشته‌هاي تور را به خارج از آب دريا مي‌كشند، مي‌بينند هر چه كه رشته بودند پنبه شده و مانند كف روي آب خالي است و خبري از بال‌بال زدن چند كيلو ماهي در تور نيست.
ماهياني كه در گذشته‌يي نه‌چندان دور، سالانه 10 ميليارد تومان نصيب گيلان و ايران مي‌كردند و سهم قابل توجهي در افزايش درآمد توليد ناخالص ملي داشتند. اما امروز صيد خاويار به عنوان يكي از برندهاي ايران در عرصه بين‌الملل هم براي تعداد زيادي از صيادان به واسطه خطر انقراض نسل و قواعد سختگيرانه صيد، به خاطره تبديل شده است.

بندر، فوتبال و ماهي

بوي زهم ماهي قبل از آنكه به كومه‌هاي صيادان طالب‌آباد انزلي نزديك شوي، وادارت مي‌كند كه بين دم و بازدم كمي فاصله بيندازي تا مشام به بوي موجود در فضا عادت كند؛ اما از همان فاصله تورهاي چند صد متري، تراكتور، لنج و قايق‌هاي موتوري، طناب‌هاي ضخيم، پلاستيك و سبدهاي مخصوص جمع‌آوري ماهي پيداست. اينها ابزار كار «پره‌هاي صيادي» در طول حدود ۳۰۰ كيلومتر نوار ساحلي گيلان از آستارا تا چابكسر است. صيادان پره، تورهاي ماهي‌گيري خود را به كمك قايق از ساحل تا عمق ۲۰ الي ۱۰۰۰ متري دريا گسترده مي‌كنند و بعد از مدت‌زماني مشخص به‌وسيله طنابي كه به تور وصل شده به كمك چند صياد تنومند يا تراكتور به سمت ساحل مي‌كشند. چند گام ديگر كه در عرض ساحل برمي‌داري پرده پلاستيكي در دو رنگ سفيد و مشكي كه نقش ورودي يكي از كومه‌ها را بازي مي‌كند قابل‌مشاهده مي‌شود. پرده‌يي كه نصف نيمه كنار زده‌ شده و مرد جواني از همان‌جا زل زده به امواج سهمگين دريا يا شايد نگاهش بر نوشته‌هاي روي تراكتور قرمز و مشكي كنار ساحل ميخكوب مانده و براي چند صدمين بار آنها را مي‌خواند. در فاصله نزديك‌تر، اول چكمه‌هاي پلاستيكي ارسلان پيداست كه در فاصله چند قدمي مشخص مي‌شود دوخته‌شده به لباس پلاستيكي يكدستش. بعد از همه اينها مي‌شود كلاهي را ديد كه نصفش از پارچه و پشم و بقيه‌اش چرم است و بخشي از موهاي مجعد ارسلان را پوشانده است. برداشتن چند گام بعدي هم همهمه‌هاي داخل كومه را واضح‌تر مي‌كند و كلمات قابل‌تشخيص هم فوتبال، ملوان، نصرت ايراندوست و سيروس محجوب است. نپرسيده، روشن است كه اكثر بندر نشينان كه در زمره فوتبال دوست‌ترين مردمان ايران هستند از تيره‌روزي ملوان بندر انزلي؛ باشگاه محبوب انزليچي‌ها ناراحت و دلخورند. براي همين تعجب نداشت كه چند روز بعد از بازي، ارسلان كه در ورودي كومه نشسته نگاهش را از دريا بردارد و سرش را به داخل ببرد و ناباورانه بپرسد كه «يعني از 15 تيم جدول زورمان فقط به يك تيم رسيد؟ يعني آخرين تيم رده آخر جدول در پايان نيم‌فصل شديم؟»دقيقه‌يي بعد به ارسلان مي‌گويم «باز جاي اميد باقي ست و ممكن است ملوان در نيم‌فصل دوم نتيجه بگيرد و سقوط نكند.»مي‌گويد «سقوط هم بكند باز سرور داماش رشتي‌هاست.»كركري بندرنشينان با مركز نشينان گيلان مربوط به حضور دو تيم فوتبال در ليگ نيست. حتي صميمي‌ترين دوستان رشت و انزليچي بارها به هم يادآوري مي‌كنند كه برتري واقعي از آن شهر ما است. اين شوخي‌ها عمدتا به داشته‌هاي فرهنگي، تاريخي و اجتماعي دو شهر اشاره دارد و هر بار ساكن يكي از دو شهر، آن ديگري را به تضييع حق و غصب لقب‌ها، مانع توسعه و... متهم مي‌سازد. از وضعيت صيد و دريا مي‌پرسم كه مي‌گويد  «فعلا روزگار با ما سر ناسازگاري دارد چون چند روز متوالي است كه دريا توفاني است و ماهي‌هاي اندك دريا به عمق رفته‌اند و تورهايمان خالي‌تر از قبل شده است.»يادش نمي‌رود طعنه‌يي بزند و بگويد كه مقصر رشتي‌ها هستند كه تمام آلودگي‌هاي شهر، روستاها و رودخانه‌هايشان را ريخته‌اند در تالاب و درياي كاسپين تا ماهي‌هايمان وقتي هنوز بچه‌اند بميرند. مي‌گويم فاضلاب خانگي و صنعتي انزلي يكي از پرتراكم‌ترين و توريست‌پذيرترين شهرهاي ايران كجا مي‌ريزد و كدام شبكه تصفيه فاضلاب در اين منطقه و كشورهاي حاشيه دريا فعال است؟ سكوت مي‌كند؛ اما فرشيد، مرد ديگري كه كنارمان ايستاده تاكيد مي‌كند «حتما بنويس رشتي‌ها وقتي در حال برشمردن افتخارات‌شان هستند يادشان باشد نام زرجوب و گوهر رود، آلوده‌ترين رودخانه‌هاي جهان را هم از قلم نيندازند.» رودخانه‌هايي كه به قول فرشيد به خاطر انتقال حجم عظيم فاضلاب خام صنعتي و خانگي باعث بدبختي صيادان شده است. صياداني كه دورمان جمع شده‌اند به مزه‌پراكني همكارشان مي‌خندند و كمي بعد، وقتي از كار طاقت‌فرسا، دستمزد اندك روزانه، وضعيت نامشخص بيمه و درياي بي‌ماهي مي‌گويند يادشان مي‌رود كه من از ماشين پلاك ايران ۴۶ پياده شده‌ام.

خشم كاسپين و زنگ بحران

دومين روز هفته است كه صيادان به دليل هشدار هواشناسي مبني بر توفاني و مواج بودن دريا در حالت نيمه‌تعطيل به فعاليت مشغول‌اند. تعدادي‌شان در كومه مي‌مانند و برخي ديگر ساعتي مي‌آيند و مي‌روند و برخي هم در اطراف ساحل پرسه مي‌زنند. تفاوت زيادي وجود ندارد كه نام شركت يا تعاوني، «ميعاد» است يا «ميان پشته» يا «بوران»، «شاهين»، «ساحل صياد»، «ستاره»، «آزادگان»، «ملوان» و حتي «كاسپين». اين روزها علاوه بر وعده‌هاي چندساله و بي‌سرانجام مديران درباره وضعيت بيمه و بهبود معيشت صيادان، كاسپين، بزرگ‌ترين درياچه جهان هم با صيادانش سر ناسازگاري نشان مي‌دهد و موج‌هاي بلندش را به سمت آنها پرتاب مي‌كند. البته صحيح‌تر آن است كه گفته شود چند سالي است زنگ خطر كاهش ذخاير كاسپين به صدا درآمده است اما مانند بسياري از مشكلات موجود در ايران چندان جدي گرفته نشد تا كم‌كم نشانه‌هاي بحران هويدا شود. بحراني كه در حال حاضر به‌اندازه معضل چند ۱۰ ساله بيمه تامين اجتماعي براي صيادان اهميت دارد. چون مشاهده مي‌كنند با وجود فعاليت چندساله‌شان در اين صنعت حالا كليت شغل‌شان به خطر افتاده است و ازاين‌پس صيدي وجود ندارد كه آنها صيادش باشند و به سفره‌هاي مردم برسانند و از مديران امر بخواهند به‌پاس عرضه اين غذاي سالم، حداقل‌هايي مانند بيمه را برايشان لحاظ كنند. آنها با آغاز فصل تازه صيد ماهي‌هاي درياي كاسپين از ۲۰ مهر به چشم ديده‌اند كه تفاوتي ندارد ابزار صيدشان سنتي باشد يا مدرن؛ مثل شناورهاي تيزرو يا تراكتورهاي عظيم جثه يا تورهايي كه به كمك چند سنگ و چوب به جايي در نزديكي ساحل محكم شده است؛ چون دريا سخاوت گذشته را ندارد.

60 روز ؛50 درصد كاهش صيد

با گذشت حدود 60 روز از آغاز صيد به جز صيادان، روساي بعضي از مديران دولتي مانند صادق خاصي‌پور، رييس اداره شيلات آستارا هم از كاهش ۴۰ الي 50 درصدي صيد ماهيان استخواني مانند ماهي كفال، ماهي سفيد و كپور نسبت به مدت مشابه سال قبل خبر دادند. به گفته او كولاكي شدن دريا و پيش آمدن شرايط نامساعد جوي در دو ماه اخير، آلودگي آب به دليل استفاده بيش از حد كشاورزان از سموم و كودهاي شيميايي و نيز برداشت بي‌رويه شن و ماسه از رودخانه‌ها و نيز صيد بي‌رويه از جمله دلايل كاهش صيد ماهي است. علي حقگو، صيادي كه گرد پيري بر چهره‌اش پيداست هم، در ساحل «بشم» انزلي كنار هتل سفيد كنار، مي‌گويد: «سال‌هاي گذشته ممكن بود در طول روز فقط يك يا دو بار تور‌ريزي كنيم اما الان تعداد به آب انداختن‌ها بيشتر شده اما دريغ از افزايش صيد ماهي كفال، سفيد، سوف، كپور و ماش ماهي.» تور مورد اشاره اين صياد چند صد متري است و گاه ممكن است ابعادي در حدود يك هكتار را هم اشغال كند.

صيادان غيرمجاز بيشتر از صيادان مجاز

به گفته حقي، صيد بي‌رويه و صيادان پرتعداد غيرمجاز كه در بسياري از مناطق تعدادشان از اعضاي تعاوني پره‌ها بيشتر است، در كنار آلودگي آب دريا دليل اصلي كاهش منابع است. او مي‌گويد حدود ۲۸ سال است كه كارش صيادي است اما سابقه بيمه‌اش به نصف اين رقم هم نمي‌رسد چون شركت‌هاي پره تنها نيمي از سال براي اكثر صيادان حق بيمه مي‌پردازند و مابقي سال هم آنان بايد به مشاغل ديگر مشغول باشند يا با ابزارهاي ساده‌تر صيدهاي موردي در دريا انجام دهند تا امورات‌شان بگذرد. اين مرد ۵۶ ساله در زمره چهار هزار و 500 صيادي قرار دارد كه عضو ۵۲ تعاوني صيد پره در گيلان هستند. حقي پيش‌بيني مي‌كند كه شايد سرنوشت او و تعاوني‌اش مانند ۲۲ تعاوني ديگري باشد كه در سال‌هاي اخير تعطيل‌شده يا مجبور به تعديل نيرو شده‌اند.

وقتي ماهي سرمازده مي‌شود

حرف‌هاي او را مسعودي، عضو يكي از پره‌هاي صيادي كه در كنار ساحل «جفرود» انزلي مشغول جداسازي ماهي است تاييد مي‌كند. او دليل جدا كردن ماهي‌ها را فقط بزرگ و كوچك بودن نمي‌داند و توضيح مي‌دهد كه «متاسفانه به دلايلي نامشخص تعداد زيادي از ماهي‌هايي كه صيد مي‌كنيم پيش‌تر مرده‌اند يا روي بدن‌شان نشانه‌هاي بيماري مشاهده مي‌شود كه طبيعتا ما مجاز به عرضه آنها به بازار نيستيم.» صيادان محلي بيماري بعضي از ماهي‌ها را «سرمازدگي» و برخي ديگر را ويروسي مي‌دانند. او همچنين مي‌گويد كه در سال‌هاي گذشته هجوم نوعي شانه‌دار مهاجم به نام «نميوپسيس» در آب‌هاي كاسپين هم ضربات جبران‌ناپذيري به صيادان وارد كرده است. اين شانه‌دار باعث كاهش پلانكتون‌ها مي‌شود كه منبع تغذيه ماهي‌هاي كوچك، خصوصا كيلكا هستند و به اين شكل زنجيره غذايي آبزيان را به هم زده است.


دريا در تور آلودگي، صيادان در تور مشكلات
يونس رمضاني، نايب‌رييس پره‌هاي صيادي كشور و رييس اتحاديه پره‌هاي صيادي گيلان هم در گفت‌وگو با «اعتماد» اظهارات صيادان بندر انزلي را تاييد مي‌كند و مي‌گويد كه اين مشكلات در تمام ۳۰۰ كيلومتر نوار ساحلي گيلان مشاهده مي‌شود كه به دليل آنكه بيشتر پره‌ها در انزلي و رودسر مشغول فعاليت هستند مشكلات در اين شهرها بيشتر به چشم مي‌آيد. به گفته رمضاني وضعيت ماهي‌هاي درياي كاسپين به وضوح با كاهش مواجه شده است و چند سالي است كه بيشتر پره‌هاي صيادي نمي‌توانند دخل‌وخرج خود را باهم متوازن كنند. مي پرسم كه نقش اداره شيلات به عنوان متولي امر، با قدمت بيش از يك قرن فعاليت دراين‌بين چيست؟ نايب‌رييس پره‌هاي صيادي كشور كه خود پيش‌تر كارمند اداره شيلات بندر انزلي بوده مي‌گويد: مديران شيلات تاكيددارند كه به‌تنهايي از پس حل مشكلات موجود در دريا برنمي‌آيند. رمضاني در عين حال مي‌گويد كه نبايد از نقش موثر اداره شيلات تا اينجاي كار هم گذشت كه اگر از چند سال قبل تكثير مصنوعي ماهيان را آغاز نمي‌كرد و براي تقويت، بازسازي و حفظ ذخاير آبزيان سالانه بيش از ۲۰۰ ميليون قطعه بچه ماهي سفيد و خاوياري در رودخانه‌هاي استان رهاسازي نمي‌كرد قطعاً زنگ بحران زودتر از حالا به صدا درآمده بود. نكته مورد اشاره رمضاني در حالي است كه طبق اعلام شيلات استان، تنها حدود ۱۵ درصد از ماهي‌هاي رها شده مي‌توانند از زيستگاه‌هاي خود يعني رودخانه‌ها راهي دريا شوند چون به دليل نامناسب بودن زيستگاه‌ها و آلودگي موجود در حدود 55 رشته رودخانه، ماهي‌ها پيش از رسيدن به كاسپين تلف مي‌شوند. اسحاق شعباني، مديركل شيلات گيلان هم اين نكته را تاييد مي‌كند و مي‌گويد اصل بر تخم‌ريزي ماهيان و رشد اوليه آنها در رودخانه‌ها است. وقتي رودخانه‌ها آلوده هستند طبيعتا با وجود تلاش‌هاي مداوم مراكز تكثير ماهي نتيجه لازم را به دنبال ندارد. او تاكيد مي‌كند با وجود مشكلاتي كه طي چند سال گذشته گريبان صيادان و در واقع درياي كاسپين را گرفته، اداره شيلات استان و شهرستان‌هاي ساحلي به‌ويژه در سه مركز تكثير و بازسازي ماهيان در شهر صنعتي رشت، سنگر و سياهكل از وظايف اصلي خود يعني حفظ ذخاير دريا، توسعه آبزي‌پروري، معرفي روش‌هاي تازه، بازسازي ذخاير كه درنتيجه پايداري شغل صيادي را به دنبال دارد كوتاهي نكرده‌اند. او شاهد مثال خود را افزايش نسبي صيد در سال‌هاي اخير اعلام مي‌كند كه ميانگيني بيش از سه هزار تن ماهي بوده است. مديركل شيلات گيلان ادامه مي‌دهد كه به‌جز بحث آلودگي رودخانه‌ها و دريا نبايد از بهره‌برداري بيش از ظرفيت دريا هم به‌سادگي گذشت. بهره‌برداري كه با وجود تلاش‌هاي يگان حفاظت منابع آبزيان به‌صورت غيرقانوني در نوار ساحلي كاسپين به‌وفور مشاهده مي‌شود. اين مقام هم مانند بسياري از صيادان تاكيد مي‌كند كه ميانگين صيد قانوني صيادان پره‌ها از صيادان غيرمجاز كمتر است. اين موضوع به آن دليل است كه صيادان مجاز از وضعيت حاكم بر دريا باخبرند و مي‌دانند اگر بيشتر از ظرفيت از درياچه بهره‌برداري كنند وضعيت‌شان ازآنچه لمس مي‌كنند نامناسب‌تر مي‌شود اما موضوع براي صيادان غيرمجاز چندان دغدغه نيست. رييس اتحاديه پره‌هاي صيادي گيلان هم مي‌پذيرد كه وضعيت ايجادشده روي معيشت صيادان تاثير منفي گذاشته و بسياري از تعاوني‌هاي پره به دليل افزايش هزينه‌هاي ناشي از هدفمندي يارانه‌ها در سال 1387 بدهكار شده‌اند. رمضاني البته مي‌گويد كه دراين‌بين وضعيت تعدادي از پره‌ها و صيادانشان هم مساعد است. آناني كه براثر مهارت يا به‌صورت تصادفي در طول صيد، گله‌يي ماهي در تورشان گرفتار مي‌شود و آن را به بازار عرضه مي‌كنند.

 

وعده‌ها به مثابه كف روي آب

صيادي يكي از مشاغل مهم در گيلان است. استاني كه همواره با معضل بزرگي به نام بيكاري مواجه است و اين معضل در انزلي با وجود پتانسيل‌هاي اقتصادي زياد بسيار چشمگير است. مصرف سرانه اين غذا كه سرشار از پروتيين است در استان‌هاي شمالي حدود 13 كيلوگرم و در كشور 10 كيلو است كه با ميانگين جهاني 19 كيلوگرم فاصله دارد اما اين موضوع نمي‌تواند دليل محكمي براي عدم رسيدگي به وضعيت بزرگ‌ترين درياچه جهان و چند هزار صياد و خانواده‌هايي باشد كه به طور مستقيم از راه تور و قايق نان مي‌خورند و مي‌گويند وعده‌هاي چند 10 سال گذشته برايشان مانند كف روي آب‌شده است.

 ۱۶ سال وعده بي‌نتيجه براي بيمه صيادان

اما معضل چندساله صيادان كشور، بيمه است. سال ۷۶ بعد از پيگيري‌هاي شركت‌هاي پره، اعلام شد كه حق بيمه پرداختي صيادان از ۲۷ درصد به ۱۷ درصد كاهش پيدا مي‌كند. باگذشت چند سال از اين موضوع، خبري از عملياتي شدن آن نشد تا به دنبال اعتراض و پيگيري‌هاي صورت گرفته، يكي از صدوچند مصوبه دور دوم سفر دولت دهم به استان گيلان بازهم كاهش پرداخت حق بيمه صيادان تا ۱۷ درصد باشد. اين كاهش نه‌تنها يك سال بعد كه باگذشت ۱۶ سال از طرح موضوع همچنان بين اداره شيلات، نمايندگان مجلس و سازمان تامين اجتماعي پاس‌كاري مي‌شود. رمضاني هم دراين‌ارتباط توضيح مي‌دهد: به‌جز اين قرار بود كه شغل صيادي به دليل شرايط دشوار كاري در زمره مشاغل سخت و زيان‌آور دسته‌بندي شود اما وقتي صيادان به مراكز تصميم‌گيري مراجعه مي‌كنند به آنها گفته مي‌شود كه شما جزو سهامداران شركت تعاوني هستيد و كارگر ساده محسوب نمي‌شويد. به گفته او به دنبال پيگيري‌هاي صورت گرفته، هياتي از كارشناسان وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي، دو هفته پيش از پره‌هاي صيادي گيلان بازديد كردند تا با مشاهده شرايط دشوار شغلي اين افراد، موافقت خود را با قراردادن شغل صيادي در رده مشاغل سخت عملياتي كنند. چند روزي از اين اظهارنظر نگذشته بود كه بالاخره بعد از چند سال انتظار، 16 آذرماه مديركل شيلات گيلان از قرار گرفتن شغل صيادي در رديف مشاغل سخت و زيان‌آور خبر داد. اسحاق شعباني توضيح داد كه با پيگيري‌هاي مستمر شيلات گيلان از مجاري ادارات تعاون، كار و رفاه اجتماعي، سازمان تامين اجتماعي و فعاليت نمايندگان شيلات ايران سرانجام با قرار گرفتن مشاغل صيادي و ملوانان شناورهاي صيادي در رديف مشاغل سخت و زيان‌آور موافقت شد. بر اين اساس هر يك سال كار صيادان، يك سال و نيم محسوب شده و آنها مي‌توانند با ۲۰ سال سابقه كار مفيد با مزاياي ۳۰ سال بازنشسته شوند. با توجه به سختي كار صيادان اغلب صيادان در ۵۰ سالگي با فرسودگي و بيماري‌هاي گوناگون مواجه مي‌شوند. رمضاني همچنين به مصوبه سال ۸۸ دولت در زمينه ساماندهي وضعيت صيادان اشاره مي‌كند كه طبق آن قرار بود صياداني كه از همان سال به عضويت تعاوني‌هاي صيد پره درمي‌آمدند مشمول كاهش ۱۰ درصدي حق بيمه شوند. رييس اتحاديه پره‌هاي صيادي گيلان تاكيد مي‌كند اين موضوع در حالي رها شده كه از آن تاريخ تاكنون به علت اجراي طرح تعديل تعاوني‌هاي صيد پره در گيلان، شاهد آغاز به كار كمتر صيادي در گيلان بوده‌ايم. او ادامه داد نه‌تنها فردي به جمعيت صيادان اضافه نشده كه به دليل دستور تعديل‌سازي صيادان تعدادي از صيادان عضو پره‌هاي مختلف در قبال تحويل كارت صيادي خود ۲۵ ميليون تومان دريافت كردند كه به نوعي بازخريد و از دست دادن شغل محسوب مي‌شد.


 ماهي‌ها مريض شده‌اند

اما ديگر چالش صيادان اين است كه چرا ماهي‌ها با بزرگ‌ترين درياچه جهان قهر كرده‌اند؟ چرا گفته مي‌شود ديگر طعم ماهي سفيد شمال را فراموش كنيد و اساسا چه كسي ماهي‌ها را از عاشقي در كاسپين پشيمان و بيمار كرده است؟ انگشت اتهام صيادان هم مانند مديران به سمت فاضلاب‌هاي صنعتي و خانگي است. فاضلاب‌هايي كه از دهه ۳۰ و همزمان با افزايش جمعيت استان گيلان تقريباً در تمام شهرهاي و روستاهاي استان بدون تمهيدي راهي رودخانه‌ها و دريا شد. به جز اين سه استان مجاور كاسپين يعني گيلان، مازندران و گلستان داراي محوريت كشاورزي هستند. شاليزارهاي گيلان و مازندران كشت نمي‌شوند مگر با استفاده از سموم قوي؛ سمومي كه‌گاه گفته مي‌شود به دليل آسيب‌هاي فراواني كه بر سلامتي موجودات و انسان مي‌گذارند ديگر در كشورهاي توسعه يافته اجازه استفاده در كشاورزي ندارند؛ اما همچنان شاهد هستيم هر سال بيش از ۷۰ هزار تن سم فقط در زمين‌هاي كشاورزي گيلان و مازندران استفاده مي‌شود كه پساب آن راهي جز ريختن در رودخانه‌ها و سپس درياي شمال ندارد. طبق برآوردي كه سه سال پيش انجام شده سالانه ۱۱۰ ميليون مترمكعب انواع فاضلاب‌هاي شهري و صنعتي از طريق رودخانه‌هاي گيلان به كاسپين سرازير مي‌شود. آمار ديگري كه مي‌تواند تاييدي باشد بر ادعاي آنهايي كه مي‌گويند بين آلودگي منابع آبي و همچنين كاهش ماهيان ارتباط وجود دارد، خطر انقراض نسل فوك‌هاي كاسپين است. اين موجودات تا چند سال قبل براي ساحل نشينان به‌وضوح قابل رويت بود اما اكنون گفته مي‌شود به دليل آلوده شدن منابع آبي و همچنين استفاده از ماهي‌هاي آلوده تعدادشان به كمتر از ۱۰۰ قلاده رسيده است. موضوع ديگر آمار وحشتناك بيماري‌هاي گوارشي به ويژه سرطان در گيلان و مازندران است. در حال حاضر گيلان رتبه اول ابتلا به سرطان معده در كشور را دارد و مازندران هم مانند اين استان در اين بخش با بحران مواجه است.

 

 متهم رديف اول: ولگاي روسيه

از اين گذشته مديران امر در ديگر كشورهاي حاشيه درياي كاسپين هم نشان داده‌اند دغدغه محيط زيستي آنها حتي از همتايان ايرانيشان هم كمتر است و بارها گزارشات مختلف مبني بر آلودگي‌هاي ميكروبي و نفتي از سوي كشورهاي همسايه كاسپين به ويژه روسيه و آذربايجان در اين درياچه گزارش شده است. به طور مثال رودخانه ولگا كه سرچشمه‌اش از روسيه است يكي از آلوده‌ترين آب‌هاي جاري جهان از نظر وجود مواد مضر صنعتي است كه بدون تصفيه در كاسپين مي‌ريزد. رودي كه حدود 90 درصد آب شيرين خزر را تامين مي‌كند. در حالي كه تنها پنج درصد آب رودخانه‌هاي ايران به خزر مي‌ريزد. در آخرين گزارش مركز پژوهش‌هاي مجلس هم صراحتا وضع آلاينده‌هاي كاسپين خارج از استانداردهاي جهاني معرفي شده است. اين موضوعات در ماه‌هاي گذشته باعث شد تا گزارش‌هاي مختلفي درباره سلامت ماهيان درياي شمال منتشر و گفته شود كه ماهي سفيد ديگر براي مصرف مناسب نيست. اما بهرام فلاحتكار استاد گروه شيلات دانشكده منابع طبيعي دانشگاه گيلان توضيح مي‌دهد كه به دليل عدم انجام تحقيقات همه‌جانبه نمي‌توان قاطعانه از آلوده بودن ماهيان درياي شمال سخن گفت. اين عضو هيات‌مديره انجمن آبزي‌پروري كشور توضيح داد طبق تحقيقات موردي در پايان‌نامه‌هاي دانشجويي مثلا تاثير فلزات سنگين روي بافت‌ها بررسي شده كه طبق آن مي‌توان گفت مقدار آلودگي هنوز به آن حدي كه گفته شود نبايد ماهي درياي شمال را مصرف كرد محرز نيست. او در عين حال توصيه مي‌كند كه مردم در مصرف ماهي درياي كاسپين كنترل لازم را انجام دهند و از خوردن امحا و احشاي داخلي ماهي خودداري كنند.

 

 ترميم تورهاي پاره در نوار ساحلي

اشاره مداوم بعدي صيادان و مديران امر به افزايش قيمت ابزارهاي صيادي از لباس تا تور و تراكتور و سوخت و بيمه است كه رقمي بيش از ۲۰۰ ميليون تومان براي تعاوني‌ها هزينه به دنبال دارد. به طور مثال هر كيلو طناب در حال حاضر بيش از ۲۲ هزار تومان است. قيمت هر كيلو بافته براي تور به ۵۰ هزار تومان رسيده كه تا قبل از اجراي هدفمندي يارانه‌ها كمتر از ۱۵ هزار تومان بود و تراكتورها هم قيمتي از ۵۰ ميليون تومان دارند. اين هزينه‌ها در حالي انجام مي‌گيرد كه ميانگين صيد هر پره صيادي در استان طي ۵ سال گذشته حدود ۵۵ تن بوده است كه ميانگين درآمد ماهيانه آنها پايين‌تر از يك ميليون تومان در ماه است آن هم براي شغلي كه شرايط محيطي بسيار دشواري دارد و معمولا صيادان در ساعات زيادي تا كمر در آب قرار دارند و در سرما و گرما بايد شرايط محيطي و خطرات حضور در دريا را متحمل شوند. نكته جالب توجه در اين ارتباط تعمير تورهاي پاره شده ماهيگيري در راستاي صرفه جويي در هزينه‌هاست كه در انزلي، غير از مردان تعداد زيادي از زنان هم با دريافت رقم‌هاي پايين تعمير تورهاي پاره را تقبل مي‌كنند. حفظ بعضي از تورها براي صيادان قديمي آنقدر اهميت دارد كه‌گاه ترميم‌كنندگان ماهر در زمان صيد ناچار مي‌شوند بين شهرهاي ساحلي شمال ايران در رفت و آمد باشند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون