• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3708 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۱۲ دي

به بهانه چاپ كتاب روش تحقيق كيفي در علوم اجتماعي، تاليف دكتر مقصود فراستخواه

دويدن در پي آواز حقيقي

احمدرضا روشن عضو هيات علمي موسسه پژوهش آموزش عالي

 


آيا اين امكان وجود دارد انسان برده چيزهايي شود كه ساخته دست خودش است؟ استنلي كوبريك در فيلم اُديسه فضايي (A Space Odyssey) نشان مي‌دهد كه بله، امكان دارد. در اين فيلم اوج توانايي ابزارهاي ساخته شده توسط انسان، در استفاده از كامپيوتر متبلور مي‌شود. اين وسيله كه همسطح و همتراز خود انسان می‌شود، به مرور تهديدي براي جايگاه او شده و حتي به ايجاد شكل جديدي از انسان مبادرت مي‌ورزد. مثال ديگر، بروكراسي است. بروكراسي نيز همچون هزارتويي، انسان‌ها را اسير پيچ‌وخم‌هاي خود كرده و حتي از ابزار بسيار فراتر رفته و به هدف تبديل شده است.
روش‌ها و تكنيك‌هاي تحقيق هم اينچنين شده‌اند و برخي از محققان و پژوهشگران را در سيطره خود درآورده‌اند. طُرفه آنكه گاهي روش‌هاي تحقيق به ويژه روش‌هاي تحقيق كمي، خود ممكن است مانع تحقيق شوند، يعني سدي در مقابل شناخت حقيقت ماجراها و مسائل بسازند و اين زماني اتفاق مي‌افتد كه ابزارها تبديل به هدف مي‌شوند يا ابزارهاي بشرساخت، بر انسان تفوق يافته و مسلط مي‌شوند. در تحقيقات كمي، بيشتر احتمال دارد كه پژوهشگر به يك روبات تحقيقاتي تبديل شده و از تحليل عميق دور بماند. هر چند ظاهرگرايي و فرماليسم علمي مي‌تواند دامن پژوهش‌هاي كيفي را هم بگيرد اما اين مساله به طور بالقوه بيشتر مي‌تواند خود را در تحقيقات كمي نشان دهد.
همواره چيزهايي در جايي از اين دنيا منتظر دانسته شدن است. پژوهشگران هستند كه در جست‌وجوي دانش، پرده‌هاي غيب را كنار زده و جلوه‌هايي از پرتو حقيقت را آشكار مي‌كنند. تغيير جوامع از وضعيت ساده به وضعيت پيچيده، موجب به وجود آمدن مسائل بيشتر و متنوع‌تر شده است كه حيراني انسان را به دنبال داشته است. حل اين مسائل نيازمند دانش برآمده از پژوهش است، اما تحقيقات كمي، نمي‌تواند به تنهايي، پيچيدگي‌هاي جهان ما را بازنمايي كند.
كتاب «روش تحقيق كيفي در علوم اجتماعي با تاكيد بر نظريه برپايه (گراندد تئوري) » نوشته انديشمند فاخر آقاي مقصود فراستخواه كه اخيرا منتشر شده، يكي از معدود كتاب‌هاي تاليفي است كه سير تطور و احساس نياز به تحقيقات كيفي و گذار از تحقيقات كمي را به خوبي نشان مي‌دهد. آنجا كه مي‌گويد: «وقتي يك پارادايم ديگر نمي‌تواند سرويس بدهد و روش‌ها، مفاهيم، متافيزيك، ابزارها و هنجارهاي تشكيل‌دهنده پارادايم كارايي خود را از دست مي‌دهند، اينجاست كه پارادايم دچار بحران شده و زمينه‌هاي چرخش پارادايمي و انقلاب علمي تازه شكل مي‌گيرد» (صفحه 26 كتاب) . بدين‌ترتيب «از نيمه دوم سده بيستم ميلادي، محدوديت‌هاي پارادايم كمي، اينجا و آنجا برملا و احساس مي‌شد و محققان مي‌ديدند با آن نمي‌توانند طرح مساله، حل مساله و حل معما بكنند.» (صفحه 27 كتاب) . مي‌توان گفت «دوران اثبات‌گرايي و غلبه سرمشق كمي در دنيا به پايان رسيده و متعلق به قرن بيستم بوده است.» (صفحه 24 كتاب).
در حوزه تحقيقات، ما نيازمند سوخت‌هاي روشي جديدي براي حركت به سوي چشم‌اندازهاي نو هستيم. تحقيق كيفي، گامي در جهت شناخت عميق‌تر پديده‌هاي بشري است. تحقيق كيفي به طور معمول متمايل به بررسي تجارب، ادراكات، فهم و تفسير مردم از وجوه مختلف زندگي شان و ماهيت و واقعيت دنياي پيراموني آنها دارد. تحقيق كيفي، مشاهده‌گر دنيا را در مركز توجه قرار مي‌دهد و مجموعه شيوه‌ها و روش‌هاي ابزاري و تفسيري را دربرمي‌گيرد تا دنيا را فهم‌پذيرتر و آشكارتر بنمايد. محققان تحقيقات كيفي به مطالعه امور در محيط طبيعي آنها مي‌پردازند و تلاش براي شناخت پديده‌ها در موقعيت‌هايي كه مردم به آنها معنا مي‌بخشند، دارند.
اما «در تحقيق كمي، كنجكاوي ما بيش از اينكه به خود جهان باشد به نظريه است. مي‌خواهيم ببينيم قابليت پيش‌بيني در يك نظريه چقدر است و اين نظريه تا چه گستره‌اي مي‌تواند جهان انساني و اجتماعي را تبيين و پيش‌بيني كند. اما در تحقيق كيفي، حساسيت محقق به خود محتواي جهان انساني و اجتماعي است. مي‌خواهد آن را بدون چارچوب‌هاي نظري پيشين، با همان حالت كمتر دست خورده و كمتر نظري‌اش بفهمد و توضيح تازه و اكتشافي و در عين حال نه شخصي و دلبخواهي بلكه روشمند و سيستماتيك و عمومي و ميان ذهني براي موضوع خاصي از جهان اجتماعي و انساني به دست بياورد.» (صفحه 35 كتاب).
يك حسن مهم اين كتاب زبان نوشتاري آن است كه روان و صميمي است. گويي نويسنده كنارتان نشسته و با شما حرف مي‌زند. كلمات و جملات كتاب، از دل برآمده و بر دل مي‌نشيند. ذكر مثال‌هاي بومي از انواع تحقيقات كيفي نيز باعث شده كه كتاب، فهم پذيرتر شود. نكته مهم ديگر اينكه با پرسش‌هاي متعددي در مورد پژوهش كيفي وارد اين كتاب شده و شروع به خواندن مي‌كنيم و با پاسخ‌هاي درخوري از آن خارج مي‌شويم.
از ديگر ويژگي‌هاي مثبت اين كتاب اين است كه قطور و مطول نيست و در عين حال، مطالب مهم و اساسي در مورد تحقيقات كيفي و انواع آن (مردم‌نگاري، پديدارشناسي، موردكاوي، تحقيق روايي و گراندد تئوري) را بيان مي‌دارد. البته تاكيد اصلي كتاب بر توصيف روش گراندد تئوري است كه يكي از معتبرترين روش‌هاي تحقيق كيفي محسوب مي‌شود. اين كتاب براي گراندد تئوري معادل «نظريه برپايه» را انتخاب كرده است. «كي مجاز هستيم به سوي نظريه برپايه برويم؟ وقتي كه در عرف علمي جاي خالي يك نظريه احساس مي‌شود. يك زمينه خاص، يك موقعيت خاص در اينجا هست كه نظريه‌هاي موجود متعارف كفاف نمي‌كنند. تحقيقاتي شده است ولي هنوز همچنان ابهاماتي باقي است. اطلس نظري ما نياز به تكميل دارد. نظريه‌هاي بديع تازه‌اي نياز هست يا حتي دنبال نظريه تازه‌اي نيستيم بلكه فقط مي‌خواهيم فرضيه‌هايي تازه توليد بكنيم براي تحقيقات كمي و محققان بعد از خودمان يا براي تحقيقات بعدي خودمان.» (صفحه 77 كتاب) «معمولا فرضيه را حدس هوشمندانه مي‌نامند كه محققان در ظل يك نظريه آماده، آن را با مشاهدات معمولي تنظيم مي‌كنند. نور نظريه كمك مي‌كند ما متغيرهاي مشخصي داشته باشيم و رابطه اين متغيرها را در قالب فرضيه‌هايي متناظر با يك چارچوب نظري مشخص و جهان روا تنظيم كنيم. اينچنين است كه از فرضيه آغاز مي‌كنيم و بعد به سراغ ميدان و به سوي داده‌ها مي‌رويم. اما اكنون مي‌بينيم در اين موقعيت خاصي كه به سر مي‌بريم، در اين منطقه خاص و در اين شرايط محلي، باز هم چيزهايي باقي مانده است و نياز به تحقيقات ژرف‌تري دارد. اينجاست كه يكراست به سوي زمينه خاص و به سوي ميدان مي‌رويم. از آسمان نظريه‌هاي جهاني قدري پايين مي‌آييم و در اين زمين، در گراند (GROUND) به سمت داده‌هاي واقعي اين جايي و اكنوني مي‌رويم تا در نهايت كار به فرضيه‌هايي متعلق به خود همين زمين، همين گراند برسيم و به دست محققان بعدي بسپاريم.» (صفحه 78 كتاب). در فصول بعدي كتاب نيز، نسخه‌هاي پنج گانه گراندد تئوري شامل: كلاسيك، سيستماتيك، ساختن‌گرا، تحليل موقعيت و تحليل ابعاد مورد بررسي قرار مي‌گيرد و با مثال‌هايي ايراني، كاربرد گراندد تئوري به شكل ملموس‌تري بيان می‌شود.
با وجود مزاياي متعدد كتاب، برخي پيشنهادها براي اصلاح در چاپ‌هاي بعدي قابل طرح است. مثلا بهتر مي‌بود چند صفحه‌اي هم در مورد ماهيت روش تحقيق آميخته سخن به ميان مي‌آمد و اينكه آيا مي‌توان گفت كه تحقيق آميخته جمع جبري ساده بين تحقيق كيفي و تحقيق كمي است؟ همچنين در ضميمه كتاب جاي معادل‌هاي واژگان انگليسي يا نمايه كه فهرستي از اصطلاحات و نام‌هاي مهم متن كتاب را نشان دهد، خالي است.
اين نوشتار را با قسمتي از پيشگفتار مولف كتاب كه به خوبي اهميت تحقيق و روش‌هاي تحقيق را نشان مي‌دهد، به پايان مي‌بريم: «بگذاريد چراغ علم‌ورزي روشن بماند تا بتوانيم در روشني آن پي آواز حقيقتي بدويم. تحقيق از نظر من نه تنها كنش معرفتي و علمي است، عملي اخلاقي نيز هست. انسانيت نياز دارد زندگي اجتماعي خود را مرتب تنظيم مجدد بكند. اين اما جز به «دانشي موثق»، ميسر نمي‌شود. دانشي كه بتوان اعتبار آن را به معيار ميان ذهني و عمومي، راستي‌آزمايي كرد. روش‌هاي پژوهش، در اينجاست كه ارزش و اهميت پيدا مي‌كنند. به همين خاطر، سزاوار است كه درس‌ها و بحث‌هاي روش تحقيق، گرم و پررونق بمانند.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون