جذاب مثل استقلالِ امروز
هادي عطارها
استقلال تيم فرداست. تيمي كه تعداد زيادي بازيكن سريع، جوان و ميدان ديده در اختيار دارد. پرسپوليس تيم امروز است. تيمي كه بازيكنانش به پختگي و هماهنگي رسيدهاند و امسال شكوفا شدهاند. داستان پرسپوليس فعلي، شايد فصل بعد براي استقلال نمود پيدا كند. منصوريان كه هنرش را در جمع كردن تيم جوان و مستعد نشان داده و جرات بازي دادن به اين جوانان را هم داشته است به نظرم چند اشتباه در اين فصل مرتكب شد كه باعث متزلزل شدن استقلال گرديد. اول، براي تبديل شدن به يك مربي كاريزماتيك نظير كلوپ يا سيمئونه زيادي تقليد كرد و زيادي نمايش داد. اين مساله باعث بروز حاشيه در تيم هم شد. او بيشتر قصد دلبري از رسانهها را داشت اما اين شمشير دو دم بر عليهاش به كار افتاد. دوم، عنصر تئوريپرداز يا «استراتژيمن» در تركيب كادرفني و دستيارانش وجود نداشت و براي همين مجبور به آزمون و خطاي زيادي براي دستيابي به چيدمان و استايل بازياش شد. چون اعضاي اين كادر همه مرد اجرا بودند. مرد اجرا امروز را ميبيند اما «استراتژي من» به فردا ميانديشد. نبود يك تئوري و فلسفه، حتي در انتخاب نفرات در ابتداي فصل هم موثر بود و باعث شد استقلال بازيكنان مشابه زيادي در تيمش داشته باشد. سوم، گاهي در تفكر درستش نسبت به جوانگرايي عقبنشيني كرد و به خودش ترديد راه داد. شايد حوادث پيش آمده در نقل و انتقالات و فروش برخي بازيكنان بدون امكان جايگزيني براي منصوريان حكم توفيق اجباري يا بهتر است بگويم «نجات اجباري» را داشت. بازيكن توانمندي مثل بختيار رحماني واقعا داشت به معضل تاكتيكي استقلال بدل ميشد. كه بازي دادن و بازي ندادنش براي استقلال در هر دو حالت مسالهساز بود. چهارم، منصوريان نتوانسته بود راهكار فني براي استفاده از سرعت ذاتي بازيكنانش پيدا كند. كمتر تيمي در ايران اين تعداد بازيكن سريع و جوان را در اختيار دارد كه اين از محاسن ويژه استقلال است. اما تعداد زياد بازيكنان سرعتي براي يك تيم اگر با چينش مناسب همراه نباشد براي تيم دردسر ساز خواهد بود. دقيقا مانند يك ماشين سريع با سيستم ترمز ضعيف. اين روزها كه پرسپوليس واقعا جذاب شده است اگر استقلال هم به اوج برگردد مطمئنا فوتبال ايران جهشي بلند خواهد داشت.